روابط میان روسیه و اوکراین پس از استقلال این کشور در پی فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی همواره پرتنش بوده است. از دید کشورهای غربی و به ویژه اعضای ناتو، روسیه در مرزهای غربی خود در حال توسعه طلبی و در سال ۲۰۰۸ به گرجستان و در ۲۰۱۴ به اوکراین لشگرکشی کرده است.
در ادامه درگیری های سال ۲۰۱۴، روسیه توانست شبه جزیره کریمه را به خاک خود ضمیمه کند. از آن پس روابط غرب و روسیه بیش از پیش تنش آلود شد، به ویژه که اتحادیه اروپا، ناتو و آمریکا، به جز چند مورد تحریم، در عمل کار خاصی علیه روسیه از پیش نبردند.
وضعیت اوکراین بغرنج است و با تکیه بر یکی دو خبر و گزارش های رسانه ای نمی توان تحلیل درستی از وضعیت داشت. غرب یا از روی اجبار و از روی نداشتن متحد قابل اتکای دیگری یا از روی اختیار، از گروه هایی با عقاید راست افراطی و نژادپرستانه در درگیری های اوکراین حمایت می کند.
در روزهای اخیر مناطق مرزی بین روسیه و اوکراین شاهد تنش بوده است. دبیرکل ناتو روز سه شنبه، روسیه را به انتقال «هزاران» نیروی آماده رزم به منطقه مرزی با اوکراین متهم کرد. روسها این موضوع را رد نکرده اند. آنها در مقابل، غرب و آمریکا را متهم می کنند که با مسلح کردن برخی از نیروهای اوکراینی در صدد ایجاد بی ثباتی و در ادامه ایجاد چالش برای روسیه هستند.
«سرگئی ریابکوف» معاون وزیر خارجه روسیه در یک اظهار نظر هشدار آمیز از آمریکا خواست جلوی نزدیک شدن دو رزم ناو این کشور که در دریای سیاه حضور دارند را گرفته و آنها را نزدیک اورکراین نکند و تاکید کرده است «این کار به نفع خودشان است». به این ترتیب او مسئولیت هرگونه حادثه غیرمترقبه را متوجه آمریکا دانسته است. پیشتر روسیه اعلام کرده بود تجمع نیروهایش در مرز اوکراین برای دفاع از خود است.
چند روز پیش، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه با همتای اوکراینی خود دیدار کرده و در آن حمایت ترکیه از عضویت این کشور در ناتو را اعلام کرده بود. ترکیه، روسیه و اوکراین به واسطه داشتن ساحل در دریای سیاه با یکدیگر همسایه هستند. وی خواستار آن شد که دریای سیاه به عنوان «دریای صلح» باقی مانده و از روسیه اوکراین خواست اختلافات خود را با گفتگو حل و فصل کنند. اردوغان گفت کشورش آماده است در این زمینه هر کمکی لازم بود ارائه دهد. ترکیه در قضیه سوریه در برخی موارد با روسیه همکاری کرده و در عوض پیوستن کریمه به روسیه را محکوم کرده است. شبه جزیره کریمه، بیش از ۳۵۰ سال پیش، قبل از آنکه به تصرف روسیه در بیاید در اختیار عثمانی بوده است.
گاز و انرژی
در اختلافات میان روسیه و اوکراین، گاز طبیعی نقش مهمی ایفا می کند. شبکه لوله های گاز روسیه که انرژی جمهوری های غربی را تامین می کردند اکنون از خاک اوکراین عبور کرده و گاز صادراتی این کشور را به اروپا منتقل می کنند. روسیه نزدیک یک چهارم گاز اروپا را تامین می کند و ۸۰ درصد از این گاز حداقل پیش از تکمیل خط لوله «نورد استریم» از خاک اوکراین عبور می کند.
در سال ۲۰۰۵، روسیه اوکراین را متهم کرد که علاوه بر نپرداختن بهای گاز مصرفی، بخشی از گاز تزانزیت شده برای اروپا را نیز دزدیده است. این قضیه منتهی به اختلافات زیاد و درگیری های حقوقی شد تا اینکه روسیه در اول ژانویه ۲۰۰۶ به طور کلی گاز ارسالی به اوکراین را قطع کرد که موجب قطعی یا کاهش فشار گاز در مناطقی از اروپا شد.
چند روز بعد در ۴ ژانویه با رسیدن به یک توافق مقدماتی، جریان گاز دوباره برقرار شد اما بحران به پایان نرسید. در طول سالها این خط لوله گاز موجب اختلافهای زیادی بین روسیه و اوکراین شده است. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۹ با بالاگرفتن دوباره اختلافات، روسیه مجدداً گاز اوکراین را قطع کرد. در سال ۲۰۱۰ روسیه قراردادی برای ارائه یک تخفیف ۳۰ درصدی با اوکراین امضا کرد. با فرارسیدن سال ۲۰۱۴ و دخالت نظامی و سرانجام جدا شدن کریمه و تشدید اختلافات، روسیه معاهده مربوط به تخفیف را لغو کرد. با رسیدن بدهی اوکراین به ۴.۵ میلیارد دلار و نتیجه ندادن مذاکرات، روسیه دوباره جریان گاز را در ۱۵ ژوئن قطع کرده و تعهد داد که این موضوع جریان گاز به اروپا را تحت الشعاع قرار نخواهد داد.
پس از واسطه شدن اتحادیه اروپا، روسیه و اوکراین در ۳۰ اکتبر به توافق رسیدند و اتحادیه اروپا قبول کرد که نقش ضامن اوکراین را برای تسویه بدهی ها به عهده بگیرد. تا اینکه در ۲۵ نوامبر ۲۰۱۵ باز هم به دلیل بدهی، روسیه دوباره جریان گاز را قطع کرد. از آن زمان به بعد اوکراین گاز خود را از اتحادیه اروپا تامین می کند.
روسیه و آلمان با راه اندازی خط لوله «نورد استریم» که از کف دریای بالتیک عبور می کند، تلاش کرده اند وابستگی به مسیر زمینی که از اوکراین، روسیه سفید، اسلواکی و جمهوری چک می گذرد را کم کنند. فاز دوم این شبکه گازرسانی موسوم به «نورد استریم ۲» هنوز به بهره برداری نرسیده است. آمریکا چه در زمان ترامپ و چه اکنون از مخالفان سرسخت این خط لوله بوده است. از دید آمریکا، این خط لوله اروپا را نسبت به روسیه آسیب پذیر می کند.
اوکراین متحد ناتو است اما عضو رسمی نیست. این کشور مشتاق پیوستن به اتحادیه اروپا است اما با توجه به فساد اداری و اقتصاد ضعیف، شرایط این پیوستن را ندارد. در عوض پیوستن به ناتو برای این کشور سهل الوصول تر بوده و می تواند مقدمه جذب شدن بیشتر در غرب و عضویت در اتحادیه اروپا شود. رهبران اوکراین بدشان نخواهد آمد که از بحران ایجاد شده با روسیه به عنوان بهانه ای برای جا کردن خود در ناتو استفاده کنند. این کشور تقاضای عضویت خود را در سال ۲۰۰۸ تقدیم کرده اما کشورهای عضو ناتو از ترس افزایش تنش با روسیه، از آن استقبال نکرده اند.
تاریخ روابط روسیه و اوکراین
اوکراین پس از روسیه، بزرگترین و مهمترین جمهوری اتحاد جماهیر شوروی بود و حتی به سلاح اتمی دسترسی داشت. این کشور به جز دوره های کوتاه در طول تاریخ هرگز مستقل نبوده و به جز دوره ای که بخشی از لهستان محسوب می شد، از سوی مسکو اداره شده است. وقایع سالهای ۱۹۹۰ به بعد و فروپاشی شوروی منجر به استقلال این کشور شد که یک اتفاق جدید و استثنایی است.
از نظر اوضاع داخلی، شکاف بزرگی میان شرق و غرب این کشور از نظر فرهنگی و قومی وجود دارد. در غرب بیشتر به زبان اوکراینی حرف می زنند اما در شرق زبان اکثریت مردم روسی بوده و مذهب آنها مسیحیت ارتودوکس است. در شبه جزیره کریمه نیز که تا ۱۹۵۴ بخشی از روسیه بود اکثریت روس تبار هستند.
در این سال نیکیتا سرگییویچ خروشچُف، رهبر شوروی، شبه جزیره کریمه را به اوکراین واگذار کرد. در ۱۹۹۲ پارلمان کریمه رای به استقلال از اوکراین داد که توسط دولت مرکزی پذیرفته نشد. در همان سال پارلمان روسیه نیز تسلیم ۱۹۵۴ کریمه به اوکراین را لغو کرد. در ۱۹۹۴ مردم کریمه رئیس جمهوری را برگزیدند که شعار انتخاباتی اش «پیوستن به روسیه» بود. روسیه از زمان فروپاشی شوروی همواره منتظر بازگشت حداقل بخش شرقی اوکراین بوده است.
رابطه میان روسیه و اوکراین در شرق را به رابطه میان آلمان و فرانسه در غرب اروپا تشبیه می کنند. آلمان و فرانسه سالها در جنگ و کشمکش بودند، اما با کنار گذاشتن اختلافات و عادی شدن روابط، این دو کشور هسته اصلی اتحادیه اروپا را تشکیل دادند. طبق این نظریه، همبستگی روسیه و اوکراین نیز می تواند چنین هسته ای برای تمدن اسلاوی-اورتدکس در شرق اروپا ایجاد کند.
طبیعی است که غرب علاقه ای به این موضوع نداشته و تلاش خواهد کرد تنش بین روسیه و اوکراین را تا حد ممکن افزایش بدهد. در این صورت محتمل ترین سناریو تجزیه اوکراین به دو بخش شرقی و غربی خواهد بود. بخش شرقی به روسیه پیوسته و بخش غربی لاجرم مدتی طول خواهد کشید تا مراحل نزدیکی بیشتر به غرب را طی کند.