کیهان همچنین امروز نوشت: دو ماه دیگر، زمان انتخابات در ایران است. غرب نه میخواهد از اخلاق مستکبرانه کوتاه بیاید و حق ملت ایران را به او بدهد و نه میخواهد مردم ایران به این نتیجه برسند که چاره خروج از گرفتاری هشت ساله، تغییر رویکرد دولت است. پس چه باید کرد؟ نخست اینکه باب مذاکره را گشوده نگه داشت. این کار، هم احتمال «گشایش از طریق رفع تحریمها» را سر پا نگه میدارد و هم به غرب این مجال را میدهد تا از طرفی که پذیرفته با وجود نقض حقوقش، باز هم مذاکره کند، امتیاز جدید مطالبه کند. اما این کافی نیست. مذاکره، به مفهوم میزی برای طلبکاری و دیکته کردن، و نه احترام متقابل و تعامل مشترک، برای غرب بسیار مهم است. و برای اینکه این میز برقرار بماند، باید طرفی که به این بازی یکطرفه و نامتوازن تن داده، در قدرت بماند. آیا باید به او امتیازی بزرگ در حد حقوق کشورش را داد؟ اینکه میشود مذاکره با یک دولت ملی و انقلابی وفادار به خطوط قرمز کشورش و در آن صورت باید بقیه طلبهایشان را هم داد و سرشکستگی پس از سالها گردنکشی را پذیرفت؟! آمریکا به چنین مسیری تن نمیدهد.
راه جایگزین برای آمریکای مستکبر این است که شرایط به شکل اتاق بازجویی و غرق مصنوعی انگارهسازی شود. از یک طرف و تا نزدیکی انتخابات، سوء مدیریت به علاوه تروریسم اقتصادی سازمانیافته و سودجویی دلالان زالوصفت، تسمه از گرده مردم بکشد و از طرف دیگر، کسانی باشند که در این تنگنای رنج و فشار، نقش پلیس خوب یا واسطه دلسوز(!) را ایفا کنند و مثل یک سوپرمن وارد میدان شوند.