بخشی از مصاحبه امیرحسین قاضیزاده هاشمی که به تازگی اعلام کاندیداتوری برای انتخابات ۱۴۰۰ کرده است را در ادامه میخوانید:
شما مدتی عضو یکی از احزاب و گروههای سیاسی به نام جبهه پایداری بودید؛ آیا هنوز در این حزب سیاسی هستید؟
بنده یک فرد سیاسی با سابقه طولانی کار سیاسی و اجتماعی در کشور هستم که بخش عمده اش به خاطر وجود یک پدر و مادر انقلابی بوده و از قبل انقلاب شروع شده و بعد انقلاب هم چه در طول انقلاب و چه در مبارزه با منافقین با لیبرال های قبل انقلاب و چه با جریانات انحرافی فکری که تحت عنوان جریانات طرفدار آقای منتظری ادامه یافته است. من سال ۹۲ سخنگوی جبهه پایداری و به مدت حدود یک سال عضو شورای مرکزی جبهه پایداری بودم ولی چندین سال است که توفیق حضور در بین دوستانمان از از دست دادهام. دلیلش هم این هست که هم مشغلهام زیاد است و هم علاقهمندم که مواضع مستقلتری بگیرم و چندین سال است توفیق حضور و همراهی با دوستان عزیزمان در جبهه پایداری را ندارم. در انتخابات اخیری که آقایان انجام دادند، شاکله شورای مرکزیشان کلا تغییر یافت و عذر ما را کاملا پذیرفتند که نمیتوانیم در خدمتشان باشیم.
با این توصیفات شما کاندیدای این حزب محسوب نمیشوید؟
من کاندیدای هیچ حزبی نیستم. با اینکه یک آدم دارای شناسنامه کاملا سیاسی و مواضع کاملا روشن هستم و مواضع روشنی گرفتم که بر آن مواضع هستم، ولی چون معتقدم در ریاست جمهوری کارکرد جریانات سیاسی مناسب نیست و مشکلات ما در حوزه دیگری هست، خودم را به عنوان فردی که با موضع جناحی ـ سیاسی میخواهد وارد انتخابات شود نمیبینم و بیشتر دنبال اصلاحات در حوزه های اجتماعی و اقتصادی با غلبه موضوعات اجتماعی هستم. در سه سال اخیر مواضع من ناظر به مسائل اجتماعی هست و از بحث اتباع و مشکوکالتابعین بگیرید تا قضیه سربازی و بورس و امثال اینها را دنبال کردهام چون امروز کمک به انقلاب حل مسائلی هست که مردم درگیر آن هستند و این درگیری سیاسی نیست.
شما در مورد نسبتتان با جریانهای سیاسی گفتید. الان دو سازوکار انتخاباتی در جریان انقلابی یا اصولگرایی وجود دارد. نسبت شما با این دو ساز و کار انتخاباتی چیست؟
من خودم را جزو نیروهای انقلاب میدانم و هیچوقت باعث به خطر افتادن آرمانهای بچههای انقلابی نخواهم شد و خودم را در موضعی نمیدانم که محاجه کنم چون مسئله را در اینجا نمیدانم و این را آدرس غلط میدانم. به همین دلیل هم در حاشیه ایستاده ام و خودم را درگیر نمی کنم چون مسئله این نیست و این را درست کرده اند تا دوباره کار خودشان را درست کنند.
چه چیز را درست کرده اند؟
همین اختلاف و اینکه چه کسی باشد و چه کسی نباشد و وصل به کدام گروه باشد چه ارزشی دارد. اینها کلی مسئله و حاشیه و ضد حاشیه است. انتخابات در ایران تبدیل به برچسب زدن و قضاوت کردن شده و تحلیل حاشیه است نه متن. در حالی که در ریاست جمهوری، متن چیز دیگری هست.
اینها فرع هم نیستند و به اعتقاد من حاشیه بر فرع هستند. بنده خودم را جزو جریان انقلابی می دانم ولی هیچ ارتباط تشکیلاتی و سازماندهی شده با هیچ گروه و جریان سیاسی موجود در انخابات ۱۴۰۰ندارم.
و نخواهید داشت؟
الان برخی از اشخاص من را دعوت می کنند و وظیفه بنده است که با آنها گفتوگو کنم و این کار را میکنم. چه داخل و چه بیرون شورای ائتلاف و وحدت از من سوال میکنند. بالاخره وقتی میگویم من در انتخابات اصلح هستم باید دلیل داشته باشم و اینکه چگونه فکر میکنم و برنامه هایم چیست و تیمی که می خواهم بچینم چگونه است. این گفتگوها شکل میگیرد و تعداد زیادی دعوت از من صورت گرفته و یا من درخواست گفتگو با عده ای را کرده ام. این با اینکه بگویید من میخواهم بروم و خودم در یک سازمان جای دهم متفاوت است. ممکن است بعدا برخی از اشخاص و جریانات از آدم حمایت کنند و این موضوع دوم است. بنده دست کسی را که از نیروهای انقلابی و معتقد به نظام و رهبر انقلاب باشد و بخواهد کمک کند می بوسم چون می خواهد به تشخیص مردم کمک کند ولی خودم را در چنین چارچوبی تعریف نمیکنم.
این دیدارهای با چه کسانی بوده است؟
بیشتر با اشخاص بوده و تاکنون با گروه نبوده است.
اگر شروطی برای حمایت مثل بحث کابینه داشتند شما حاضرید؟
من به مدلی برای کابینه رسیده ام و یک اندیشکده داریم که دو سال کار کردهایم. ما یک نظریه داریم و براساس نظریه مدل داریم و براساس مدل راهبرد داریم و بر اساس آن برنامه اجرایی و براساس آن به نظام شایستگی مدیران رسیده ایم. مکانیزمی داریم که شرطبردار نیست و خود رئیس جمهور فقط می تواند رئیس دفترش را انتخاب کند و وزرا و استانداران در مکانیزم انتخاب میشوند.
حتما کسانی که صحبت های شما را بشنوند از شما خواهند پرسید شما چه کاری خواهید کرد که ضمانت وعده های شما باشد که راهی که بقیه رفته اند را نروید؟
از من پرسیدند رقیب شما در انتخابات کیست؟ گفتم رقیبم رضاخان است. چون نهاد اداره کشور برخاسته از رضاخان است و ادامه پیدا کرده است و آمده ام نهاد ۱۰۰ساله رضاخانی را به هم بریزم. آموزش و پرورش و کنکور سربازی و بانک و سازمان برنامه و بودجه رضاخانی هست و بعد از اینکه انقلاب ترومنی و نظریات اروین تافلری هم به کشور آمد تشدید شد. اینکه شما می گویید ضمانتت چیست؟ هرکسی بر اساس اعتقاد و اندیشه اش عمل می کند و ضمانت من صداقتم است که به مردم دروغ نگویم و بگویم اگر به من رای بدهید فکر من این است.