محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا و سردبیر سایت خبرآنلاین که اخیرا منبع آگاه پرستیوی، سرمنشأ اخبار نادرست درباره مذاکرات وین را هم افشا کرده بود، دیروز در یادداشتی به تشریح روند کار جریانی پرداخته که از همان ابتدای شروع مذاکرات برجام تا الان که مذاکرات وین در جریان است، عملیات روانی، تخریب و پروندهسازی علیه تیم مذاکرهکننده را با کلیدواژه «نفوذ» در دستور کار خود قرار دادهاند.
مهاجری بهتازگی در توییتی تصویر و نام منبع آگاه صداوسیما را منتشر کرده و گفته بود که سخنگوی سابق جلیلی یعنی پیمان جبلی، همان فردی است که اطلاعات اشتباه و غیرواقعی به پرستیوی میدهد و این رسانه برونمرزی صداوسیما هم آن را منتشر میکند. به نوشته مهاجری از همان روزهایی که قطار مذاکرات برجام روی ریل قرار گرفته بود و فضا به سمت لغو تحریمها پیش میرفت، بهطور شگفتانگیزی شایعاتی درباره افراد نفوذی در تیم برجام در محافل سیاسی خاص ردوبدل میشد و این تیم که آدمهای گمنامی هم نبودند، اطلاعاتی را که درباره افراد تیم مذاکره وجود داشت جمعآوری کرده بودند. در جلسات خصوصی صراحتا میگفتند نباید بگذاریم برجام جان سالم به در ببرد. پروندهسازی را شروع کردند. پوشههایی در رنگهای متعدد تهیه شد و هر رنگ به یک قشر از اعضای تیم مذاکره اختصاص یافت. داستاننویسان یک قصه خیالی میبافتند و با مشابهانگاری یک چهره سیاسی، فرهنگی، نظامی و... با یکی از آدممنفیهای فیلمها نتیجه را به همانجا که میخواستند میبردند.
نکتهای که محمد مهاجری در این یادداشت به آن میپردازد، منبع اطلاعات این پروندهسازان است. او با اشاره به اینکه ایرانیان خارج از کشور، گرایشهای مختلف سیاسی دارند و هر گروه سعی میکند علیه دیگری افشاگری کند و مثلا از چشم حکومت ایران بیندازد. مینویسد که منبع اطلاعات پراکنده پروندهسازان هم همین ایرانیان افشاگر بودند و همین اطلاعات، برای پروندهسازان، نقش وحی مُنزل را پیدا کرد. اطلاعاتی که قاعدتا نباید برای سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان پشیزی ارزش میداشت. به ادعای مهاجری رابطه خصمانه تیم رجوی با تیم نایاک و بهطور مشخص دعوای حسن داعی با تریتا پارسی منشأ اطلاعات داخلیها برای پروندهسازی علیه تیم فعال در پرونده هستهای با کلیدواژه نفوذی؛ نایاکی و... بوده است.
مهاجری با تحلیل این موضوع که در میان ایرانیان خارج از کشور چه کسانی از موفقیت برجام آسیب میدیدند؟ نوشته است که روشن است که گروهک تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) در صدر زیاندیدگان بود؛ منافقین از یک روش دیرینه استفاده کردند و پوست خربزه را زیر پای پروندهسازان انداختند. درحالیکه پروندهسازها دربهدر دنبال آدمهای بهاصطلاح نفوذی بودند، منافقین بدون اینکه شکبرانگیز شوند، اطلاعات فریب را به پروندهسازان منتقل کردند. این بار مأموریت به برادران داعیالاسلام محول شد. مرور مواضع و اظهارات این دو برادر (حتی در اخبار آشکار) کاملا گویای آن است که ملات اصلی فیلمنامه سریال گاندو، کپی همان حرفهایی است که برادران داعیالاسلام (بهخصوص حسن) در فضای مجازی منتشر کرده یا در سخنرانیهایشان مطرح کردهاند یا به روشهای مختلف تحت عنوان «محرمانه» برای پروندهسازها فرستادهاند و آنها هم سادهلوحانه باور کردهاند! درواقع، نفوذ صورت گرفته اما بهصورت معکوس!
برادران داعی کیستند
حسن داعیالاسلام بهعنوان فعال سیاسی و تحلیلگر مسائل ایران، مقیم در آمریکا متولد ۱۳۳۵ تهران بوده و فعالیت اصلی او در زمینه شناسایی لابیهای حمایتی از سازمان در اروپا و آمریکا بوده است. او سردبیر تارنمای فوروم ایرانیان آمریکا و در سالهای اخیر بهعنوان هوادار پوششی برای سازمان منافقین فعالیت داشته است. حسن داعیالاسلام یا همان حسن داعی از اعضای این سازمان بوده و برادری به نام سیدحسین داعیالاسلام و خواهری به نام فاطمه داعیالاسلام دارد.
سابقه کاری حسن داعی نشان میدهد وی سالها در بخش ارتش در سازمان منافقین خلق معاون حسن نظامالملک و از معاونان مرکزیت سازمان بود، بخش ارتش قویترین سیستم جاسوسی سازمان و ناظر بر تحرکات و آرایش نظامی ارتش ایران در زمان جنگ بود و تمام اطلاعات توسط این ارگان به مسعود رجوی و سپس به عباس داوری و مهدی ابریشمچی داده میشد تا در اختیار ارتش و نیروی هوایی صدام قرار گیرد.
بعدا یک فایل صوتی لورفته از او حاکی از ارتباط سازمانیافتهاش با مجاهدین بود، برای همین از طرف سازمان دچار محدودیتهایی در حوزه کاری خود از طریق بایکوت خبری و مصاحبهای شد. مسعود خدابنده، عضو سابق منافقین، درباره او گفته است: «بدون هیچ تردیدی میتوانم بگویم که حسن داعیالاسلام عضو چیزی است که ما آن را فرقه رجوی مینامیم. روی همین اصل حسن داعی مطیع رهبری رجوی است و اقدامی نخواهد کرد که بهنوعی با نیازها و التزامات آنها تناقض داشته باشه و قطعا بدون اطلاع یا رضایت و موافقت آنها نخواهد بود (حالا اگر نخواهیم بگوییم که عملا دستور میگیرد). عبارت «عضو» نوع رابطه داعی را با رجویها مشخص میکند. مجاهدها هم مثل اعضای القاعده کارت عضویت برای اعضایشان صادر نمیکنند؛ اما من بسیار شک دارم که سازمان روزی عضویت او را تکذیب کنند. همانطورکه هیچگاه رد نکردند که علیرضا جعفرزاده عضو این گروه است. نوشتههای داعیالاسلام در وبسایت منافقین دیده میشود. آنها نوشتههای کسی را منتشر نمیکنند، جز آنها را که در چارچوب قیدها و دستورات سازمانی باشد».
مهدی نوربخش، استاد روابط بینالملل در دانشگاه هریسبورگ میگوید: «من حسن داعیالاسلام را از نزدیک و بهطور شخصی میشناسم. او روزنامهنگار نیست، بلکه تاجر عطر است. او یک عضو سابق منافقین است که برای سالها منتقد سازمان بود. چندین سال در اروپا زندگی میکرد تا اینکه به آمریکا و به فنیکس آریزونا آمد. دوباره منافقین او را جذب کردند و درحالحاضر در طرح و دفاع از مواضع سازمان تروریستیاش فعال است. کسانی که او را میشناسند بهخوبی میدانند که تعهد و التزام او به این سازمان عملی فرصتطلبانه است».
داعی در گفتهها و نوشتههایش از شورای ملی ایرانیان آمریکا (نایاک) به ریاست تریتا پارسی همواره بهعنوان لابی طرفدار جمهوری اسلامی یاد میکرده؛ برای همین سال 2008 این شورا از حسن داعی به دادگاه فدرال ایالات متحده شکایت کرد و وی را به بدنامکردن این شورا و آسیبرساندن به حیثت و کمکهای مردمی آن متهم کرد. دادگاه درخواست داعیالاسلام مبنی بر حکم مردودبودن شکایت را رد کرد اما از نایاک برای تأیید خصمانهبودن تبلیغات داعیالاسلام علیه نایاک شواهد قابل تأیید خواست که داعیالاسلام با پرداخت هزینه درخواست حکم، خواستار حکم بازرسی کامپیوترهای نایاک برای یافتن تاریخچه نامهها، پروندهها، جلسات و شواهدی شد که این لابیگری را تأیید کنند. نایاک با سرپیچی از دستور دادگاه و عدم همکاری، پرونده را چند سال به تعویق انداخت و درنهایت سال ۲۰۱۵ دادگاه اعلام کرد که مدارک کافی برای اثبات دستکاری یا حذف مدارک توسط نایاک وجود ندارد؛ اما بهدلیل سرپیچی مکرر نایاک از دستور بازرسی دادگاه و بهتعویقانداختن روند پرونده به مدت چند سال که هزینههای بسیاری را برای داعیالاسلام برای درخواستهای بازرسی مکرر بههمراه داشته است، نایاک را به پرداخت جریمه موظف کرد.