کد خبر: ۷۰۷۳
تاریخ انتشار : ۲۲ تير ۱۳۸۴ - ۱۲:۲۹
روحانی در تشریح آخرین وضعیت پرونده هسته ای

در بحران هاى بين المللى دقيقه مهم است

آفتاب‌‌نیوز : روند مذاكرات ايران و اروپا بر مسائل هسته اى الان در چه مرحله اى است؟ 

آخرين مقطعى كه ما با اروپايى ها به يك تصميم رسيديم اين بود كه اروپا در زمان محدودى طرح جامع خودش را ارائه نمايد و اين طرح جامع را پايان جولاى و اوايل اوت به جمهورى اسلامى ايران تسليم بكند در واقع ۱۰ تا ۱۵ مردادماه مى شود. اين زمانى است كه طبق قرار اروپايى ها بايد طرحشان را به ما بدهند در اين بين تا زمانى كه آنها طرحشان را بدهند مذاكرات با اروپايى ها هم در سطح كميته كارى هم در سطح كميته راهبرى در جريان خواهد بود. بنابراين مذاكرات ما با اروپا باز هم ادامه خواهد يافت و در نهايت ما در اوايل ماه اوت منتظر پيشنهاد جامع اروپا نسبت به مسائل هسته اى هستيم.

به نظر شما تيم مذاكره كننده هسته اى يك تيم ملى است يا مى تواند متاثر از مسائل سیاسی مانند تغییز رییس جمهورباشد؟

مسئول مذاكرات در مهرماه ۱۳۸۲ با حكم رئيس جمهورى كار را شروع كرده. البته درست است كه تصميم جمعى سران نظام بود ولى به هر حال آن كسى كه حكم اين كار را صادر كرده است رئيس جمهور است و به طور طبيعى با پايان رياست جمهورى خودبه خود مسئوليت اين تيم پايان مى يابد مگر اينكه كشور بخواهد تصميم ديگرى اتخاذ كند. رئيس جمهور جديد به طور طبيعى حق دارد هر كسى را كه مايل است به اين سمت برگزيند و مسئوليت را به او بسپارد. البته به دليل اهميت اين مسئله نظر سران نظام در اين زمينه مهم است. خيلى روشن نيست كه در پايان دوره دولت آقاى خاتمى تحولات در اين تيم چگونه خواهد بود ولى به هر حال هر تيم ديگرى هم مسئوليت را بپذيرد و كار را ادامه دهد به نظر من روند خيلى تغيير زيادى نمى كند و همين روندى كه فعلاً هست ادامه مى يابد.

جناب دكتر، شما روز چهارشنبه با رئيس جمهور منتخب ديدار داشتيد در آن ديدار طبيعتاً موضوع اصلى مى تواند بحث مذاكرات هسته اى ايران و اروپا و يا حتى موضوع حضور خود حضرت عالى و تيم هسته اى باشد مى توانم بپرسم كه مشخصاً در اين ديدار چه صحبت هايى رد و بدل شد؟

در آن مذاكرات كه اولين مذاكره بنده با ايشان بود عمده بحث پيرامون خود شوراى عالى امنيت ملى، سازوكار اين شورا، نحوه تصميم گيرى و روند تصميم سازى در طول ۱۶ ساله گذشته بود. يك مقدارى هم راجع به بحث هسته اى و مذاكرات هسته اى با ايشان صحبت كرديم و قرار شد كه بحث را با ايشان باز هم ادامه دهيم. نياز به وقت و زمان بيشترى داشتيم ولى راجع به بحث هسته اى به طور اجمال صحبت شد.

در چند روز گذشته ۲ يا ۳ بار شايعه استعفاى حضرت عالى از دبيرى شوراى عالى امنيت ملى يا سرپرستى مذاكرات هسته اى مطرح شد. شما اين شايعه را چقدر جدى مى بينيد؟

اين مقطع، مقطع شايعات است معمولاً پايان دولت قديم و قبل از آغاز رسمى كار دولت جديد دوران شايعات است. شايعات فراوان است. آنچه كه من مى توانم بگويم بحث استعفا هيچ وقت مطرح نبوده، يعنى به طور طبيعى با پايان دولت مسئوليت من هم پايان مى پذيرد مثل همه وزرا. اصلاً معنى ندارد كه بگويند مثلاً فلان وزير مى خواهد استعفا بدهد براى اينكه دوره وزارت به طور طبيعى در نيمه مرداد پايان مى يابد و بعد هم دولت جديد به هر حال مى آيد و مسئوليت مى پذيرد و تا زمانى كه مسئول جديد نيامده مسئول قديم از لحاظ قانونى بايد به وظيفه خود و مسئوليت هاى خودش ادامه دهد. بنده جزء اين مجموعه هستم. البته من يك سمتى دارم به عنوان نماينده مقام معظم رهبرى در شوراى عالى امنيت ملى كه آن حسابش جدا است ولى بقيه مسائل مشابه همه مسئوليت هاى اجرايى است. بنابراين يك مقدارى اين شايعات طبيعى است ولى بحث استعفا اصلاً زمينه اى ندارد. معنى ندارد كه كسى بخواهد استعفا دهد چون دوره ما خودبه خود (دوره مسئوليت ما) در نيمه مرداد پايان مى پذيرد به طور طبيعى و تا آن زمان هم ما مسئول هستيم و به مسئوليت خود ادامه مى دهيم در همه كارها چه در كارهايى كه مربوط به شوراى عالى امنيت ملى است چه كارهايى كه مربوط به مذاكرات و پرونده هسته اى. تا آن زمان ببينم كه چه شرايطى پيش مى آيد.

در همه دنيا كم و بيش اينگونه است كه معمولاً ديپلماسى كمتر دستخوش تغيير مى شود با آمدن و رفتن روساى جديد، سعى مى كنند يك چهره اى به ديپلماسى بدهند كه استمرار همان سياست گذشته را نشان دهد براى ايجاد اطمينان. به هر حال الان مهمترين موضوعى كه در ديپلماسى جمهورى اسلامى مطرح است موضوع هسته اى است و به هر حال اين بحث هم به طور كلى در شوراى عالى امنيت ملى تجميع شده و حضور حضرت عالى در اين بخش خيلى تاثيرگذار بوده قطعاً وقتى اين شايعات مطرح شود يا عدم حضور حضرت عالى در دولت آينده نشانه هايى از تغيير تلقى خواهد شد. 

به هر حال بى ترديد موضوع هسته اى مهمترين موضوع سياست خارجى و حتى مهمترين موضوع امنيت ملى ما بعد از جنگ تحميلى است. به غير از موضوع جنگ تحميلى هم از نظر امنيت ملى و هم از نظر سياست خارجى ما ديگر هيچ موضوع چالش برانگيز مهمى مثل پرونده هسته اى نداشتيم و از بعضى از ابعاد پرونده هسته اى مهمترين پرونده ما در تاريخ جمهورى اسلامى و در تاريخ ايران است، چون در پرونده هسته اى ما از يك طرف با يك نهاد بين المللى به نام آژانس مواجه هستيم با ۳۵ كشور به نام اعضاى شوراى حكام، از طرف ديگر با كل جبهه غرب، اردوگاه غرب اعم از اروپا و آمريكا مواجه هستيم. همچنين اين موضوع به خواست ملى براى پيشرفت و توسعه و پيشرفت تكنولوژى در داخل كشور ما و به مسائل اقتصادى در داخل وابسته است و از طرف ديگر به دليل توطئه هايى كه در اين پرونده ممكن است آمريكا يا ديگران عليه ما انجام دهند، موضوع به مسائل امنيتى و امنيت ملى ما مربوط مى شود. بنابراين پرونده بسيار مهم، پيچيده و حساس است، در سرنوشت ملى و امنيت ملى ما و توسعه كشور ما تاثيرگذار است. اين پرونده مى تواند از طريق وزارت خارجه ادامه يابد. من در يك مقطعى بعد از ۳ يا ۴ ماه كه از پرونده عبور كرده بوديم، نظر شخصى ام اين بود كه بهتر است خود وزارت خارجه اين كار را ادامه دهد. اما در مجموع مسئولان كشور اين فكر را نپسنديدند و باز هم من خودم اين پرونده را ادامه دادم و اين پرونده در شوراى عالى امنيت ملى ماند، در آينده هم مى تواند اين پرونده در همين شورا بماند و مى تواند تغيير شكل دهد و برود در وزارت خارجه. با توجه به اينكه مسئوليت مذاكرات الان هم عمدتاً برعهده وزارت خارجه است.يعنى ديپلمات هاى وزارت امور خارجه است كه با ما همكارى مى كنند، در مذاكرات شركت مى كنند و فعال هستند. اصولاً بخش عمده اى از بار اين پرونده بر دوش وزارت امور خارجه و سفارتخانه هاى ما است و يك بخش از بار اين پرونده هم بر دوش سازمان انرژى اتمى است، البته نهادها و ارگان هاى ديگر هم مسئول هستند به دليل همين مسئوليت ها كه در دستگاه هاى مختلف بوده، اين كار به شوراى عالى امنيت ملى واگذار شده، ولى فكر مى كنم، در اين مقطع ما به يك روال و روندى رسيديم كه به طور طبيعى وزارت خارجه بتواند پرونده را برعهده بگيرد، ولى به هر حال سران نظام بايد در اين زمينه تصميم گيرى نمايند و دولت آينده و رئيس جمهور آينده در اين زمينه مسئولند. دولت فعلى مى تواند اگر لازم باشد كارش را تا پايان مرداد هم ادامه دهد، به دليل اينكه رئيس جمهور مسئوليتش از زمانى آغاز مى شود كه حكمش تنفيذ شود و در مجلس شوراى اسلامى در حضور نمايندگان مراسم تحليف را انجام دهد. از آن زمان دو هفته وقت دارد كه كابينه اش را معرفى كند و وقتى كابينه را معرفى كرد يك هفته مجلس وقت دارد كه راجع به كابينه مطالعه كند و بعد وارد شور و راى اعتماد شود. بنابراين اگر فرض بگيريم كه ايشان ۱۲ مرداد حكمش تنفيذ شود و ۱۳ مرداد در مجلس قسم ياد كند، اين در اختيار ايشان است اگر كابينه اش آماده باشد، مى تواند همان روز به مجلس معرفى كند. اگر آماده نباشد دو هفته وقت دارد. بنابراين هنوز يك زمانى تا شروع به كار دولت جديد پيش روى ما است. بى ترديد شخص رئيس جمهور دولت آتى، سران نظام كه در اين پرونده حضور داشتند و فعال بودند هم در اين تصميم گيرى نقش دارند كه چگونه ادامه كار را هدايت كنند. من مطمئنم كه سياست اصولى ما در اين زمينه تغيير نمى كند. هر كس هم در اين پرونده مسئول باشد، همين سياست را ادامه خواهد داد. من باز هم مطمئن هستم كه همه مسئولان نظام با اصل مذاكره موافق هستند كه ما با اروپا مذاكره را ادامه دهيم. اما اينكه شرايط چگونه باشد، اروپايى ها چه تلقى اى داشته باشند ما با اروپا بتوانيم ادامه كار دهيم يا به بن بست كشانده بشود، اينها مباحثى است كه وابسته به خيلى از مسائلى است كه در فعاليت هاى آينده و تصميم هاى آينده تاثيرگذار خواهد بود.

ما در اين شرايط تا زمان آغاز فعاليت دولت جديد در يك مقطع زمانى قرار داريم كه انطباق دارد با مهلتى كه اروپايى ها دارند تا طرح جامع را بدهند فكر مى كنيد در اين زمان كه شايد بتوان زمان طلايى هم گفت، يك تحولى ايجاد مى شود كه پرونده مذاكرات در دولت آقاى خاتمى بسته شود؟

حتماً در دولت آقاى خاتمى پرونده بسته نمى شود، چون ما دو مسير داريم براى اين پرونده. يك مسير، مسير آژانس است كه مسير آژانس، اولين زمان براى اينكه پرونده ما مورد بررسى قرار گيرد، در ماه سپتامبر است. حالا خوشبينانه اين است كه پرونده ما در همين ماه سپتامبر بسته شود، بدبينانه اين است كه بخشى از پرونده بسته شود و بخش كوچكى از پرونده باقى بماند. اين در بخش حقوقى با آژانس. اما در بخش مذاكرات اروپايى ها اولين زمانى كه طرح خودشان را به ما ارائه كنند در اوايل ماه اوت خواهد بود (يعنى تقريباً در نيمه مرداد) مگر اينكه اين طرح آن قدر بد باشد كه بلافاصله از طرف جمهورى اسلامى ايران رد شود. باز هم در اين شرايط كه باز ما بخواهيم فعاليتى را آغاز نماييم، معنى اش اين نيست كه مذاكرات به هم بخورد و ممكن است باز هم به شكل ديگرى مذاكرات ادامه يابد. بنابراين حتماً تا پايان دوره فعلى نه مذاكرات به پايان مى رسد و نه مباحث حقوقى مربوط به آژانس به پايان خواهد رسيد. هر دو اينها عملاً به دولت آينده خواهد رسيد بنابراين در آغاز دولت آينده، دولت جديد با مسئوليت مهمى روبه رو خواهد شد به نام پرونده هسته اى كه من اميدوارم به بهترين وجه بخواهد اين پرونده ادامه يابد و هر كس كه مسئول اين پرونده باشد بتواند اين كار را ادامه دهد.

تحليل تان اين است كه خودتان در ادامه مذاكرات هستيد و اگر از شما خواسته شود و ابقا شويد خودتان مى پذيريد اين مذاكرات را ادامه دهيد؟

در اين زمينه من هيچ قضاوتى الان ندارم آن وقت كه من پرونده را قبول كردم اصرار شخص رئيس جمهور بود.
جناب آقاى خاتمى شايد حدود يك هفته اصرار مى كردند و من هم امتناع مى كردم. به تعبير خودشان در جمع عده اى از مسئولان گفتند من اين پرونده را به فلانى تحميل كردم. سران نظام همه بر اين موضوع تاكيد مى كردند. خود مقام معظم رهبرى هم توصيه موكد داشتند كه من مسئوليت را بپذيرم. در مجموع شرايطى بود كه من احساس مى كردم شايد اين يك وظيفه است. ضمن اينكه مى دانستم اين كار چقدر سخت و سنگين است و هر كس در اين پرونده باشد چه مشكلاتى پيش رو دارد.
حتى وقتى كه آقاى خاتمى اصرار داشتند كه من پرونده را بپذيرم و من نپذيرفتم گاهى خودم را ملامت مى كردم كه چون كار بسيار سخت و سنگين است من مثلاً براى حيثيت و آبروى خودم مى ترسم و به اين دليل خودم را ملامت مى كردم به هر حال ما هرچه داريم براى كشور و نظام است و اگر آبرويى داريم براى كشور و نظام بود. به هر حال در آن شرايط بود كه من پذيرفتم و ادامه دادم و تا آخرين روزى كه دولت فعلى مسئوليت كشور را بر عهده بگيرد ادامه خواهم داد. اما در مورد همكارى با دولت آينده اين وابسته به خود دولت است. شرايط آينده شايد به گونه اى باشد كه شخص ديگرى بهتر بتواند مسئوليت را انجام دهد. بايد ببينيم در يك ماه آينده چه خواهد گذاشت.

جناب دكتر، در بحث هاى خود فرموديد شيراك طرح پيشنهادى شما را شخصاً پذيرفته بود. مى توانيد بگوييد آن طرح چه بوده است؟

ما به آقاى شيراك گفتيم كه نظر اروپا اين است كه ما را از فناورى هسته اى به طور كل محروم كنند من به شما به صراحت مى گويم كه اين طرح شما شكست خورده است و ما به هيچ وجه زيربار نخواهيم رفت. ما فناورى اتمى خودمان را ادامه مى دهيم به هر قيمت اما اگر نظر شما اين است كه ما بمب اتم نسازيم ما نه تنها اين نظر را قبول داريم بلكه تصميم ما نيز اين است كه دنبال سلاح اتمى نرويم. اگر منظور اين است راه حل هايى داريم كه هم ما فعاليت هسته اى خودمان را داشته باشيم به صورت صلح آميز و هم شما نگرانى نداشته باشيد. من پنج پيشنهاد ارائه دادم ايشان پيشنهاد چهارم را قبول كرد و آن پيشنهاد اين بود كه از طريق بين المللى ما به يك فرمول برسيم. براى اينكه نگرانى ها رفع شود ايشان كليت اين بحث را قبول كرد. آنجا برخى از كارشناسان هسته اى كه بودند به آقاى شيراك گفتند كه كار ايشان ايراد دارد اشكالات را مطرح كردند و ما به آنها پاسخ گفتيم و در نهايت آقاى شيراك به آنها گفتند حرف شما براى من قابل قبول نيست و ما حرف ايران را قبول داريم. بعد از اين صحبت با آقاى شيراك كل فرانسه يعنى وزارت خارجه و سازمان مربوط به انرژى اتمى همه اين طرح را پذيرفتند و اين طرح، طرح كل فرانسه شد، آن طورى كه ما شنيديم آمريكايى ها مخالفت كردند و نگذاشتند و همان موقع وزارت خارجه انگليس يك موضع اتخاذ كرد. مانع در حقيقت آمريكايى ها بودند و بعد هم انگليسى ها تبعيت كردند. من نمى خواهم وارد جزئيات طرح هاى خودمان شوم ولى مى خواهم بگويم كه طرح ما آن قدر منطقى بود كه طرف اصلى مذاكره ما آن هم فرانسه، در بالاترين سطح، آن را پذيرفت. آنجايى كه من داشتم با آقاى شيراك مذاكره مى كردم در كنار ايشان هم وزارت امور خارجه و هم مشاور امنيت ملى و هم مسئولان مذاكرات هسته اى بودند كه همه مذاكره كنندگان هسته اى حضور داشتند اين طور نبود كه فقط من و آقاى شيراك دو نفرى مسئله اى را مطرح كنيم.
به هر حال اين در تاريخ مذاكرات هسته اى ما ثبت شده است هم آنها نوشته اند و هم ما. و هم بيانيه اى كه اليزه داد اين را مطرح مى كرد. پس آنهايى كه در توانمندى جمهورى اسلامى ايران ترديد دارند به اين اسناد مراجعه نمايند و ببينند كه جمهورى اسلامى ايران يك كشور توانمندى است و مسئولين ديپلماسى اين كشور هم افراد توانمندى بوده و هستند البته منحصر به اين افراد و اين تيم نيست چون كشور ما بحمدالله افراد قوى از نظر ديپلماسى زياد دارد. 

حالا به اين مسئله مى رسيم كه آيا تصميم فرانسه با توجه به موضع انگليس مى تواند در نهايت موضع اتحاديه اروپا يا سه كشور اروپايى مذاكره كننده باشد و در مرحله بعد وقتى اروپا بپذيرد آيا آمريكا با همچون تصميمى موافقت مى كند و در نهايت ما به آن فرجام دلخواه خودمان مى رسيم؟ 

يكى از مسائل مهم اين است كه اولاً اگر اروپا در مسئله اى از لحاظ منطقى قانع شد توان اين كار را هم دارد يا نه؟ اين حرف را به بيان نسبتاً واضحى آقاى شرودر به من گفتند. وقتى من با ايشان وارد بحث شدم و گفتم من مى خواهم شما را قانع كنم و اگر وقت نيست ما در اين يك جلسه نمى توانيم، شما يك نماينده تام الاختيار بگذاريد من در آلمان مى مانم و آن قدر بحث مى كنم تا يا او مرا قانع كند يا من او را. آقاى شرودر خنديد و گفت من حتماً آن نماينده را در اختيار شما نمى گذارم چون من مطمئن هستم شما حتماً او را قانع مى كنيد و من الان نمى خواهم كه شما ادامه بحث دهيد چون شما مرا هم قانع مى كنيد. چرا؟ استدلال بعدى اش اين بود كه قانع كردن آلمان كافى نيست بايد ديگرانى قانع شوند كه آنها تنها در اين مسير قانع نخواهند شد و مسيرهاى ديگر هم مى باشد. خب خيلى واضح بود كه ايشان چه مى گويند. مى خواست بگويد كه شما اگر همه اروپا را هم قانع كنيد يك آمريكايى هم در كار است كه بايد او را قانع كنيد و اگر او قانع نشود ما قادر نخواهيم بود كه كار را تمام كنيم اين نقطه ضعف اروپا است. 

نقطه ضعفی هم در  مذاكرات هست. 

بله به نوعى. ما به هر حال قدرت دست دوم را براى مذاكرات انتخاب كرده ايم همه ما مى دانيم كه اروپا قدرت اول نيست. قدرت دوم است كه ما ترديد نداريم. ما با قدرت دوم دنيا داريم حرف مى زنيم اين قدرت اول منافع خود را محاسبه مى كند. هيچ كس نوكر ما نيست، هر كسى در دنيا نوكر منافع ملى خودش است. ما هم نوكر منافع ملى خودمان هستيم. اروپا نمى خواهد در ماجراى هسته اى بين او و آمريكا شكاف ايجاد شود يا اگر شكافى هست اين شكاف بيشتر شود. مخصوصاً الان كه اروپا تجربه عراق را با آمريكايى ها دارد كه براى آنها منافع يا مضارى داشت و نمى خواهد آن را در امور ايران تكرار كند. منافع اقتصادى و سياسى اروپا اقتضا نمى كند. بنابراين طبيعى است. من روز اول در يك مصاحبه مطبوعاتى گفتم كه ما روز اول پيكان را انتخاب كرديم بنز را انتخاب نكرديم ولى ما معتقديم پيكان از دوچرخه بهتر است. آنهايى كه به ما پيشنهاد مى كنند چرا با دوچرخه نرفتيد پيكان به درد نمى خورد، ما مى گوييم پيكان بهتر است ولى آنهايى كه بگويند بنز بهتر بود ما هم مى گوييم همين طور است ما پولش را نداشتيم بنز بخريم. مشخص است اروپا مشكلات و ضعف هاى خودش را دارد. ضمن اينكه اروپا بسيار راغب است كه اين مذاكرات را به سرانجام برساند.

بعضى ها معتقدند كه اين مذاكرات در واقع يك فاز تاخيرى است. يعنى بحرانى كه قرار بود مهر ۸۲ ايجاد شود، هنوز برطرف نشده و با توجه به عواملى كه وجود دارد، مثل مذاكره كردن با طرف دست دو و در پيش بودن زمان طولانى براى گرفتن ضمانت قدرت اصلى و نيز با توجه به تحولات داخلى و انتخابات رياست جمهورى ما، خيلى ها معتقدند كه ما در واقع اين بحران را به عقب انداختيم و دير يا زود ممكن است به مرحله اى برسيم كه چند سال پيش در آن قرار داشتيم. از منظرى مى شود گفت اين تاخير خودش يك موفقيت است ولى از منظرى هم به هر حال اگر خطر به كلى برطرف نشود، نمى توان به آن موفقيت اطلاق كرد مگر آن كه ما با آن قدرت اصلى به گفت وگو بنشينيم.

ببينيد ما با يك بحران حتمى مواجه بوديم. اين بحران را هم به تاخير انداختيم. هم فاصله گرفتيم و هم فتيله را پائين كشيديم.
براى تاخير نيازى به استدلال نيست. اين بحران را دو سال به تاخير انداختيم و در بحران هاى بين المللى دقيقه مهم است. يعنى يك بحران را يك دقيقه عقب بيندازيم. خب در آن يك دقيقه كشور در معرض خطر خودش را آماده مى كند. كما اينكه در اين مدت دو سال ما بار ها با دولت براى بخش هاى سياسى، اقتصادى و امنيتى خودمان را آماده كرديم كه در موقع بحران چه كار ى بايد بكنيم. اما اين كه بحران را از خود دور كرديم و فاصله ايجاد كرديم ببينيد در مهر ۸۲ كه قطعنامه شوراى حكام صادر شد آمريكايى ها مست غرور بودند. شرايط هم به گونه اى بود كه پرونده ممكن بود به راحتى به شوراى امنيت برود و در شوراى امنيت هم به صدور قطعنامه اى عليه ما منتهى بشود.
پس بحران به ما چسبيده بود ولى الان بحران فاصله گرفته است. آمريكايى ها آن موقع مى گفتند تنها راه براى ايران فشار است. شوراى امنيت است. حتى تهديد نظامى است. راهى ديگر نيست. امروز به عكس حرف مى زنند. مى گويند راه حل سياسى و ديپلماتيك است و راه حل نظامى نيست حتى شوراى امنيت را مثل گذشته اصرار نمى كنند.
بحران را كوچك كرديم. براى اين كه اگر دو سال پيش به ما حمله مى شد مى گفتند براى اين كه ايران دارد بمب مى سازد. آژانس هم نيامده بود بررسى كند و ببيند كه ما بمب درست كرده ايم يا نه. آمريكايى ها جاهايى را هم آدرس دادند كه ما در آنجا داريم بمب درست مى كنيم. ما با همكارى با آژانس روشن كرديم كه حرف آمريكايى ها درست نيست. ما راست گفتيم كه فعاليت ما صلح آميز است. تا آنجا كه در قطعنامه نوامبر ۲۰۰۴ به صراحت در يك بند آمده كه فعاليت هاى ايران طبق نظر آژانس صلح آميز بوده. اين گزارش مدير كل نيست. قطعنامه اى است كه به اجماع رسيده و خود آمريكا هم امضا كرده است. پس ديروز اگر به شوراى امنيت مى بردند مى گفتند ايران خطرناك است و ما بايد جلويش را بگيريم اما امروز بايد بگويند ممكن است ايران در آينده بخواهد بمب درست كند. آن روز ما متهم بوديم و اگر پرونده به شوراى امنيت مى رفت به اين دليل بود كه تخلف كرده ايم يا به تعبير آمريكايى ها نقض NPT كرده ايم. اما امروز اگر به شوراى امنيت ببرند به خاطر اين است كه مثلاً تعليق را شكسته ايم يا مذاكرات شكست خورد. پس فقط تاخير نيست و هر سه را ما انجام داده ايم و اين خود پيروزى بزرگى است.

در پایان بحث در مورد شايعات مربوط به استعفا يا ادامه كارتان آن قدر جدى هست كه قدرى صريح تر درباره آن اعلام نظر بكنيد.

چيزى كه صريح بشود گفت بحث استعفا منطقى نيست. شايعه اى بى اساس است. اما اينكه آينده برنامه هسته اى چه خواهد شد و مسئول مذاكرات چه كسى خواهد بود. واقعاً روشن نيست. نه اينكه نخواهم بگويم. ما در يك پروسه هستيم. پايان اين پروسه مى گويد كه چه كسى مسئول مى شود. من آن موقع كه مسئوليت را برعهده گرفتم، شرايطى بود كه احساس مى كردم وظيفه من است و براى نجات كشورم همه توان و آبروى خودم را بگذارم در طبق اخلاص و اين كار را كردم و بسيار از اين كارم خوشحالم. نه اينكه مردم چه خواهند گفت، سياستمداران چه خواهند گفت، تاريخ و آينده قضاوت خواهد كرد اقدام بسيار بزرگى نظام ما انجام داده است. ما از يك خطر بزرگ فاصله گرفتيم. خب آن زمان يك ضرورت بود ولى ممكن است سى يا چهل روز ديگر به شرايطى برسيم كه ديگر ضرورتى در كار نباشد كه من باشم. ممكن است كس ديگرى باشد كه بهتر بتواند ادامه بدهد. به اعتقاد من بحث شخص خيلى مهم نيست. آنچه مهم است بحث كشور است منافع ملى مهم است. امنيت ملى ما مهم است. هر كس كه بيايد به گونه اى بايد رفتار كند كه اولاً امنيت ما را تضمين كند و ثانياً منافع ما را تضمين كند. اين دو مهم و اصل است براى ما و در كنار آن فناورى هسته اى را براى ما هم از لحاظ حقوقى و هم از لحاظ عملى حفظ كند. ما فناورى هسته اى را هم از لحاظ حقوقى و هم از لحاظ عملى حفظ كرديم و در كنار اين هم در تعامل با دنيا خيلى چيز ها را به دست آورديم كه بخش اقتصادى يكى از آنها است. هم درجه ريسك پائين آمد يك درجه ريسك بالا يا پائين برود يعنى ميليارد ها دلار ضرر بردن يا سود كردن. هر كس امروز چيز ديگرى بگويد، تاريخ و آينده به او خواهد خنديد. به اعتقاد من نظام كار بزرگى انجام داده و من مطمئنم نظام جمهورى اسلامى مى تواند در آينده مسئله را با تدبير پيش ببرد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین