این کتاب شامل خاطرات هاشمی از وقایع جنجالی سال ۱۳۷۷ است. روزنوشت های این سال از آن روز اهمیت دارد که ناگفته هایی را از دولت نوپای سیدمحمد خاتمی و وقایعی همچون دستگیری غلامحسین کرباسچی، کتک زدن وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت، استیضاح وزیر کشور و قتل های زنجیره ای را روایت می کند؛ وقایعی که هنوز پرونده آنها باز است.
دوشنبه ۹ آذر ۱۳۷۷ - ۱۰ شعبان ۱۴۱۹ - ۳۰ نوامبر ۱۹۹۸
تا ساعت ده صبح در منزل مطالعه میکردم. به دفتر کوشک رفتم. کارها را انجام دادم. از سونا و استخر استفاده کردم. در استخر، عقب مچ پایم گرفت؛ سابقه دارد. از موتورخانه استخر، نحوه گرم شدن آب و کُلرزنی به آب، بازدید کردم. عفت هم ناهار بود. عصر به خانه برگشتیم. تا آخر شب، مطالعه میکردم.
دربارة بودجه تقدیمی دولت به مجلس مطالعه کردم؛ وضع بدی دارد. معلوم است که عددسازی است و درآمدها غیرواقعی است. وعدههای غیرقابل اجرا در سخنرانی رییسجمهور، زیاد است؛ از قبیل بالابردن حقوق کارمندان که عملاً کمتر از رشد حقوق در سالهای گذشته خواهد بود و نیز ایجاد اشتغالکه با کمی اعتبارات عمرانی، معلوم است وعده درستی نیست و تأکید بر عدالت اجتماعیکه نسبت به گذشته، عملاً عقبگرد دارند، چون نمیتوانند به مناطق محروم برسند و گرانیها و بیکاریهای جدیدی، برای مردم فقیر خواهیم داشت. البته رسانهها و مخالفان، به خاطر ملاحظات مشکلات کاهش قیمت نفت و ترس از انگخوردن بهکارشکنی، به اشکالات نمیپردازند. رسانههای خط حامی دولت هم جوسازی میکنند.
امروز در دانشگاه علم و صنعت، بین دانشجویان بسیجی و دانشجویان انجمناسلامی، درگیری پیشآمده؛ جریان مُضری است و باعث تضاد عمیق نیروهای اسلامی میشود.
سهشنبه ۱۰ آذر ۱۳۷۷ - ۱۱ شعبان ۱۴۱۹ - ۱ دسامبر ۱۹۹۸
آقای محسن رضایی، [دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام] آمد. در مورد دستور اخیر در مورد تشکیل شورای ویژه هایتک که به عنوان معضل از طرف رهبری رسیده، صحبت شد و راهکار ارایه دادم.
آقای [محمدشریف] مهدوی [شاهرودی]، سفیر سابق در آفریقای جنوبی، همراه آقای آفتاب [حیدررضوی] که روحانی شیعه در کیپتاون است، آمدند. آقای آفتاب، از کمک برای تهیه مرکز اسلامی در ژوهانسبورگ تشکرکرد و گفت، از مبلغ ۶۰ هزار دلار کمک، ۱۵ هزار دلار را صرف خرید زمینی خوب از شهرداری کردهاند و بقیه را صرف ساختمان میکنند. از سخنرانی عفت در مرکزشان، تعریف کرد. گفت، وعدة کمک هم دادهاند. آقای مهدوی برای پذیرفتن معاونت آقای [محمدعلی] تسخیری، [رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی]، در بخش مراکز شیعی درجهان، مشورتکرد؛ گفتم خوب است.
[دکتر سعید سمنانیان]، رییس دانشگاه تربیت مدرس و همکارانش آمدند. گزارش وضع دانشگاه را دادند و از کمکهای فراوان به دانشگاه، در دوران گذشته و به خصوص به هنگام ریاستجمهوری و ریاست هیأت امنای دانشگاه، تمجید و تشکر کردند و از رییس دانشگاه امام حسین(ع) گلایه کردند که اخیراً ۶۰ هکتار زمینی را که با نظر من، قبلاً در شرق تهران، به آنها واگذارکرده بودند، به بهانه عدم تصویب فرماندهیکل قوا، از دانشگاه خلعیدکرده و خواستند، مشکل را حلکنم. از عدم واگذاری اعتبارات عمرانی دانشگاهها در سالجاری، اظهار نگرانیکردند؛ حدود ۲۰ در صد دادهاند. به خاطر کم شدن اعتبارات رفاهی، احتمال بروز تشنج در دانشگاهها میدهند.
عصر، آقایان دکتر [علیرضا] بهرامپور و آقای حامد مرعشی، از دانشگاه رفسنجان آمدند. برای زیاد شدن اعتبارات دانشگاه، استمداد کردند. آقای بهرامپور، برای پذیرفتن مدیریت کارخانه فیبرنوری به پیشنهاد دکتر [محمدرضا] عارف، [وزیر پُست و تلگراف و تلفن] مشورت کرد و آقای مرعشی، پیشنهادهایی برای چاپ کتاب [حاج هاشم؛ از لرستان تا رفسنجان]، شرح فامیل هاشمی و اجدادمان و نیز ایجاد تشکل برای خاندان هاشمی داد.
آقای [علی] وکیلی، معاون وزیر نفت آمد. از موفقیت مرکز تحقیقات وزارت نفت گزارشی داد و خواست که به آقای [اسحاق] جهانگیری، [وزیر معادن و فلزات]، بگویم کشف جدید را برای تولید انواع کاتالیزرها، درکارخانه آلومینیوم جاجرم پیاده کنند. آقای طالبیان آمد. برای کانون جدیدالتأسیس فارغالتحصیلان جامعهشناسی، ملاقات خواست.