آیا ورود لاریجانی فضای یکقطبی انتخاباتی را دوقطبی خواهد کرد؟ «شرق» دو هفته پیش در گزارشی با عنوان «حاضر غایب انتخابات» با اشاره به اینکه حضور علی لاریجانی بر سر هر دو جریان در انتخابات سایه افکنده، نوشته بود که «... برخی تحلیلها حاکی از این است که اعلام نامزدیاش در انتخابات 1400 میتواند بازی هردو جریان را به هم بزند».
روزهای گذشته اخباری بهصورت نقلقول و غیرمستقیم از سمت علی لاریجانی مبنی بر قصد نهایی او برای ثبتنام در انتخابات 1400 منتشر شده است. این در حالی است که تا پیش از آغاز ثبتنامها همه گمانهزنیها و نقلقولها از رئیس سابق مجلس حاکی از این بود که او برنامهای برای ورود به انتخابات ندارد. «شرق» پیشبینی کرده بود که اگر او قصد جدی هم برای ورود داشته باشد، فعلا در حال رصد وضعیت است و تا روزهای ثبتنام آن را علنی نخواهد کرد؛ حالا غلامرضا تاجگردون، نماینده مجلس دهم اعلام کرده که با لاریجانی دیدار داشته و درحالیکه عزمش برای ثبتنام جدی بوده است، احتمالا امروز (شنبه) ثبتنام خواهد کرد. بهروز نعمتی نماینده سابق مجلس و از چهرههای نزدیک به لاریجانی هم گفته بود که او جمعه یا شنبه به وزارت کشور خواهد رفت. او پیشبینی کرده بود که دوقطبی اصلی در انتخابات بین او و آقای رئیسی اتفاق بیفتد و درصورتیکه آقای رئیسی حاضر نباشند، پیشبینی بهروز نعمتی این بود که دوقطبی بین آقایان لاریجانی و سعید جلیلی باشد.
ماجرای علی لاریجانی درباره ابراهیم رئیسی هم به نوعی دیگر رقم خورد و درحالیکه هیچ خبری مبنی بر تمایل یا عدم تمایلش برای ورود به عرصه انتخابات با وجود اصرار اصولگرایان منتشر نشده بود اما یکی، دو روز مانده به آغاز ثبتنام انتخابات ریاستجمهوری، رسانهها و چهرههای اصولگرا از عزم او برای آمدن خبر دادند و حتی اعلام شد که او روز عید فطر را برای رفتن به وزارت کشور انتخاب کرده است. برخی دیگر از رسانههای اصولگرا هم گفته بودند که رئیسی جمعه یا شنبه برای ثبتنام میرود؛ این اتفاق البته نیفتاد. بعدا به نقل از ترقی عضو مؤتلفه گفته شد که او قصد دارد پنجشنبهشب در محل مزار شهید سلیمانی، تصمیم رسمیاش را اعلام کند. اما این اتفاق هم نیفتاد. برخی شایعات و اخبار در فضای مجازی حاکی از این بود که اعلام خبر حضور علی لاریجانی، رئیسی را به تردید واداشته است. شنیدهها حاکی از این بود که یکی از چهرههای شاخص شورای ائتلاف اصولگرایان به رئیسی پیام داده که فعلا دست نگه دارد اما از آن سو برخی شنیدهها مبنی بر انصراف چهرههایی مانند جلیلی یا رضایی از ثبتنام به دلیل ورود رئیسی به عرصه انتخابات، اصالت شایعات قبلی را زیر سؤال میبرد.
درحالیکه تصور میشد با آمدن رئیسی و بلامحلشدن حضور دیگر چهرههای اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری، زمین بازی انتخابات به 24 سال قبل یعنی پیش از دوم خرداد بازگردد و یکقطبی شود اما خبر حضور علی لاریجانی به عرصه این گمانه را کمی دچار تزلزل کرده است. اینکه با آمدن رئیس سابق مجلس به گود انتخابات ممکن است دوباره زمین بازی دوقطبی شود. البته قرارگرفتن چهرهای مانند علی لاریجانی در برابر ابراهیم رئیسی برای دوقطبیشدن فضای انتخابات شاید شرط لازم تلقی شود اما قطعا شرط کافی نیست. این به شروط تعیینکننده دیگری مانند اجماع بدنه حامی و جریان سیاسی هم نیاز دارد.
نکته مشترک درباره لاریجانی و رئیسی البته پیشبینیهایی است که از بعد از انتخابات 96 درباره آنها شده بود. درباره علی لاریجانی یک تئوری این بود که اصلاحطلبان به همین شیوه نامزد نیابتی ادامه خواهند داد و دور بعد یعنی 1400 با علی لاریجانی خواهند آمد. اگرچه همان زمان هم در بین جریان اصلاحطلبی اجماعی در این زمینه وجود نداشت. بهطور مشخص طیف کارگزاران موافق این ایده و بقیه تقریبا مخالف این ایده بودند.
درباره رئیسی هم همینطور بود و از همان روزهای بعد از انتخابات 96 درباره احتمال بدلشدن دوباره او به نامزد اصولگرایان گفته میشد. اخیرا مجتبی توانگر نماینده نزدیک به قالیباف در مجلس در توییتی مدعی شده که رئیسی در این چهار سال یعنی از 30 اردیبهشتماه 96، فردای شکست در انتخابات تا الان خودش را برای انتخابات آماده کرده، مگر اینکه منعی داشته باشد. این تحلیل را البته دیگران هم قبلا داشتند. مثلا علی تاجرنیا سال 97 گفته بود: «اصولگرایان تجربه حمایت از چهرههای شکستخورده را دارند. این اتفاق درباره آقای قالیباف و محسن رضایی افتاد و هیچکدام از اینها نتوانستند بعد از اینکه در دور اول رأی نیاورند، در دورههای بعدی مورد استقبال مردم قرار گیرند؛ بنابراین بعید است اصولگرایان در انتخابات 1400 حاضر شوند بار دیگر رئیسی را نامزد کنند مگر اینکه آنقدر دستشان خالی باشد که مجبور باشند به سمت کاندیدای شکستخورده بروند».
قبل از انتخابات مجلس یازدهم هم پیشبینی میشد که رئیسی در نقش رهبری جریان اصولگرایی حاضر شود که به علت حضورش در مسند ریاست قوه قضا خودش نسبت به ایفای نقش سیاسی در جریان اصولگرایی ابراز عدم تمایل کرد اما ابوالقاسم رئوفیان، فعال سیاسی اصولگرا پیشبینی کرده بود که او با نگاه به 1400 وارد عرصه انتخابات مجلس شود؛ «رئیسی قطعا با نگاه به انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ برای انتخابات مجلس یازدهم لیست میبندد تا زمینه جذب آرای بیشتر بهمنظور حضورشان در انتخابات ۱۴۰۰ فراهم شود». محمد عطریانفر عضو حزب کارگزاران سازندگی هم سه سال قبل در پاسخ به این سؤال که آیا ممکن است رئیسی در انتخابات آتی ریاستجمهوری هم اعلام کاندیداتوری کند، گفته بود: این احتمال وجود دارد؛ چراکه او از چهرههای مورد توجه جریان اصولگراست و ممکن است در مقاطع دیگری هم به او اقبال نشان داده شود.
حالا تنها تفاوت لاریجانی و رئیسی در این است که رئیس سابق مجلس فعلا و تا این لحظه حمایت ششدانگ هیچ جریانی را پشت سرش ندارد اما رئیس قوه قضائیه نهتنها این حمایت کامل را دارد بلکه اصولگرایان برای آمدنش هم لحظهشماری و هم اصرار کردهاند. اصلاحطلبها تا اینجا اعلام کردهاند که دیگر از نامزد نیابتی بهویژه لاریجانی حمایت نخواهند کرد؛ چراکه تجربه آنها از انتخابات 92 و 96 و بازخورد ایده نامزد نیابتی تقریبا شکست خورده است. آنها الان به این نتیجه رسیدهاند که بدنه اجتماعیشان درحالحاضر حتی به یک نامزد اصلاحطلب هم بهسختی ممکن است رأی دهد؛ چه برسد به یک نامزد غیراصلاحطلب. این همان پاشنه آشیل علی لاریجانی هم هست. «شرق» قبلا در گزارش خود به این اشاره کرده بود که او وارد یک بازی ازپیشباخته نمیشود. او برای بردن نیاز به اجماع یکی از دو جریان اصلی عرصه سیاست روی خودش دارد. اتفاقی که تا این لحظه نیفتاده؛ حالا باید دید پس علی لاریجانی با چه تحلیل و برآوردی پا به عرصه گذاشته است.
البته مشخص هست که تایید صلاحیت نمی شود
اول باید کارنامه خود را ارایه کند.
دوم باید پاسخ دهد چرا از روحانی حمایت شانه به شانه کرد.
و هزاران سوئال بیجوابی که باید به ملت بدهد.
ملت باید اسناد مربوط به کم کاری ها و همکاری ایشان را با دولت روحانی بخصوص در برجام جمع آوری و به نامزدها تحویل بدهند تا با حیله و فریب نتوانند از پاسخگویی فرار کنند .
جهانگیری که نامزد پوششی لاریجانی است باید به کارنامه غلط خود پاسخگو باشد که اولا چرا 18 میلیارد دلار بی زبان کشور را به دلالان از خدا بیخبر حراج کرد
دوم باید کارنامه خود در خصوص فرماندهی اقتصاد مقاومتی را به ملت طبق سند معتبر که قابل حذف از طرف مقابل نباشد به ملت ارایه کند که چرا در این 8 سال فرمان رهبری را اجرا نکرده و کشور را به این روزگار دچار کرده است.
جهانگیری نمی تواند از پاسخگویی فرار کند مگر این که قبل از مناظره از انتخابات انصراف دهد.