در طول ماههای گذشته وزارت امور خارجه و در راس آن محمد جواد ظریف در کنار این که درگیر وظایف ذاتی خود در امر سیاست خارجی و دیپلماسی بود در داخل کشور نیز با حاشیههای متعددی مواجه بود حاشیهها و درگیری هایی که بسیاری از آنها با توجه به چشم انداز انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۴۰۰ و احتمال نامزدی ظریف در این انتخابات ایجاد میشد.
در این فرایند برخی که متاسفانه تعداد آنها اندک نیز نبود در راستای پیشبرد اهداف جناحی و شخصی خود تلاش کردند که مسائل سیاست خارجی کشور را موضوع کف کوچه کنند و در شور کردن این آش آنقدر اصرار داشتند که برایشان مهم نبود که منافع ملی کشور و مردم نیز در این وسط در حال فدا شدن برای رقابتهای داخلی و انتخاباتی آنها است و این کمر مردم است که زیر بار این دعواها و رقابتها در حال شکستن است و طنز تلخ ماجرا آنجا است که عده ای از این افراد به اسم مردم و دفاع از حقوق آنها، قدم در این مسیر که خود آن را مسیر به اصطلاح «خدمتگزاری» نامیده اند، گذاشته اند، ولی به نظر می رسد آنچه برایشان الویت نداشته و ندارد صدای همین مردم کف خیابان است.
قطعا یکی از مهمترین مسائل حاشیه ای که برای شخص محمد جواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه در طول چند وقت اخیر با هدف تحت تاثیر قرار دادن آینده سیاسی او و به عبارتی دیگر حذف او از ساختار سیاسی کشور به وجود آمد و ظریف در ارتباط به آن مجبور به پرداخت هزینه سنگینی کشور شد، افشای فایل صوتی وی در گفتوگو با سعید لیلاز بود، گفتوگویی که اعلام شد برای ثبت در تاریخ و به در خواست رییس دولت صورت گرفته بود و وزیر امور خارجه با اطمینان «البته تا حدودی خوشبینانه » به این موضوع که این فایل قرار نیست منتشر شود به بیان نظرات کارشناسی خود در موضوع دیپلماسی و میدان پرداخته و ناگفتههایی را بیان کرده بود که کمتر در این سطح علنی و رسانهای شده بود.
تبعات انتشار این فایل صوتی که هنوز عاملان انتشار آن شناسایی نشدهاند و یا دست کم به صورت رسانهای معرفی نشدهاند برای ظریف آنچنان بود که این پیام بار دیگر البته به صورت واضحتر و شفافتر به وی منتقل شد که حتی فکر کردن به حضور در عرصه سیاست داخلی کشور و ترسیم آیندهای برای خود در این ارتباط هزینههای سنگینی برای او و حتی کشور به همراه خواهد داشت، هزینه هایی که ممکن است اعتبار سیاسی او در طول ۴۰ سال گذشته را به راحتی به باد فنا دهد، این موضوع ظریف را مصمم کرد که با در نظر گرفتن تمامی این مسائل و دیدن چشمه ای از بیاخلاقیهای موجود، از حضور در این عرصه فاصله بگیرد و به مانند سالهای گذشته صرفا به حوزهای ورود کند که به گفته خود فقط در آن تخصص دارد، تخصصی که حتی تعدادی از مخالفانش در فراتر از مرزهای ایران نیز بر آن صحه گذاشتند.
در حال حاضر در کنار دیگر مسائل ، چند اولویت مهم در عرصه سیاست خارجی کشور وجود دارد که یکی از آنها که به نوعی نتایجش ارتباط مستقیمی با زندگی مردم و معیشت آنها دارد و مردم چشم انتظار ارسال اخبار خوب و امیدبخش در ارتباط با آن هستند، مذاکرات مربوط به احیای برجام و رفع موثر تحریمهای آمریکا علیه ایران است. مذاکراتی که چهارمین دور آن این روزها در وین به ریاست سید عباس عراقچی، معاون سیاسی وزیر امور خارجه با گروه ۱+۴ در حال برگزاری است و تیم مذاکره کننده ایران تلاش دارد بر اساس سیاستهایی که نهادهای بالادستی از جمله شورای عالی امنیت ملی تعیین کرده و میکنند در راستای تامین منافع مردم قدم بردارد.
یکی دیگر از پرونده های این روزهای سیاست خارجی ایران انجام رایزنی مستقیم با برخی از کشورهای منطقه از جمله عربستان سعودی است. در همین راستا در ماههای اخیر شاهد این هستیم که مذاکرات ایران و ریاض در سطح نمایندگان ویژه دولت ها در ارتباط با مسائل دو جانبه و منطقهای از جمله حل بحران یمن براساس آنچه که گفته شده دو بار برگزار شده است و این امید وجود دارد که در صورت موفقیت این مذاکرات تا حدودی تنشهای موجود بین دو کشور که تبعات آن فراتر از منطقه است کاهش پیدا کند و قطعا سود این موضوع فقط معطوف به دو کشور ایران و عربستان به عنوان دو قدرت بزرگ منطفه ای نیست.
رصد و پی گیری دقیق تحولات اخیر در برخی از کشورهای منطقه و جهان اسلام از جمله افغانستان و فلسطین و اتخاد دیپلماسی کارامد در ارتباط با انها یکی دیگر از پروندههای مهم این روزهای دستگاه سیاست خارجی کشور است و این انتظار وجود دارد که با توجه به عدم نامزدی ظریف در انتخابات ریاست جمهوری، گروههای مختلف سیاسی در کشور در آستانه برگزاری انتخابات، کمتر مسائل سیاسی خارجی کشور را به این رقابتهای داخلی گره زده و آلوده کنند و این زمینه را فراهم کنند که این وزارتخانه با آسودگی بیشتر و با اطمینان از حمایت مردم و گروههای سیاسی مختلف، پرونده های پیش رو را با امید تحقق منافع مردم و کاهش تحریمهای خارجی به پیش ببرد و شعلهای از امید به آیندهای بهتر را در دل این مردم منتظر و خسته از ناکارآمدیهای داخلی و فشارهای خارجی ایجاد کند.
شاید به قطعیت گفت که مهمترین برنامه روحانی در سال 92 حل مشکل تحریم به وسیله دیپلماسی است که این ماموریت به دست ظریف باید انجام می شد و قرار بود فقط با کنار گذاشتن حق مسلم یعنی انرژی هسته به یارانه نیاز نداشته و حتی به دولت هم کمک کنند اما بعد 8 سال و از دست دادن حق مسلم مردم برای سیر کردن شکم خود نیاز به اعانه و صدقه از طرف دولت پیدا کردند
تا وقتی امثال شما واقعیت رو میدانن و می بینند ولی چشم می بندن هیچ اتفاق جدیدی نخواهد افتاد...
اصلاح طلبان از سال 1300 تا 1400 شمسی دستاوردی همچون برجام نداشته اند.