آفتابنیوز : آفتاب- هنگامه منهاجی: عیسی کلانتری از آن چهرههایی است که در کنار سیاستورزی حرفهای فعالیت تخصصی در رشته ای خاص را نیز در پی گرفته است. وی که به تصدی پست وزارت کشاورزی شناخته میشود تحصیلات دانشگاهی خود را در همین رشته در «نیوای» آمریکا به انجام رسانده و پس از فراغت از وزارت نیز با ایجاد سازمانی به نام «خانه کشاورز» در همین زمینه حرکت کرده است.دکتر کلانتری که صبح شنبه مهمان سایت آفتاب بود به پرسشهای سیاسی و اقتصادی ما پاسخ گفت. در زیر بخش اول صحبتهای ایشان را که راجع به مسائل سیاسی است را می خوانیم:
آقای دکتر بگذارید از انتخابات مجلس هشتم بپرسیم ؛جریان ردصلاحیت شما چیست بالاخره تایید صلاحیت شدید یا نه؟ ابتداء از سوی هیأت اجرایی تایید صلاحیت شدم سپس یکی از دوستان در هیأت نظارت به من اطلاع داد که طبق بند یک ماده 28 التزام به اسلام ندارم و ردصلاحیت شدم، قصد اعتراض نداشتم ولی دوستان گفتند اگر شکایت نکنید به معنای تایید این مساله است بالاخره سه دقیقه قبل از پایان زمان گرفتن شکایت اعتراض خود را ارائه کردم. ولی رسما ساعت 30/22 دقیقه به من اعلام کردند که رد صلاحیت شدم بنابراین مشخص است که دستهایی در کار بود که حتی ردصلاحیت توسط هیأت نظارت،به موقع اعلام نشود، بعد از آن اعلام کردند که زمین خلاف بین صاحب منصبان دولتی توزیع کردهام! که این مساله هم واقعیت نداشت و توزیع تمام زمینه در چارچوب قانون بود و حتی 2 الی 3 موردی هم در دادگاه بررسی و حکم تبرئه داده شده بود، پس از آن در پاسخ به اعتراضم اعلام کردند شما محکومیت ممنوعیت فعالیت اجتماعی دارید! ولی چنین مطلبی هم به من ارائه نشده بود ،بعد از طریق منابع غیررسمی مطلع شدم که اتهامم امضاء نامه حمایت از متحصنین مجلس ششم بود، ولی جالب اینجاست که من اصلا به آن تحصن اعتقادی نداشتم؛ شاید اگر اعتقاد داشتم آن نامه را امضا میکردم ولی اعتقاد به تحصن نداشتم به هر حال هنوز چیزی قابل پیشبینی نیست و کاندیدای بلاتکیف هستم.
چرا تحصن نمایندگان در مجلس ششم از نظر شما اشتباه بود؟ به نظر من در آن زمان متحصنین هم مجلس و هم دولت را در اختیار داشتند و برای استفاده از اختیارات خود بدون اینکه تحصن کنند باید به حق خود میرسیدند، من میدانم قدرت دولت و مجلس چه اندازه است بنابراین تحصن را قبول ندارم، مثلا امروز که هماهنگی کامل بین دولت نهم و مجلس هفتم وجود دارد در آن زمان هم هماهنگی لازم بود و برای پیشبرد اهداف اجتماعیشان تحصن لزومی نداشت.
نظر شما در مورد ردصلاحیتها چیست؟
به اعتقاد من ردصلاحیتها را حساب شده، تنظیم کردند شاهدیم کسانی که در هیأتهای اجرایی تایید شدند به کوچکترین دلیلی در هیأت نظارت رد شدند. به هر حال اگر شورای نگهبان استقلال فکری دارد باید بیطرفانه به مساله رسیدگی کنند ولی هیأت نظارت و اجرایی نشان دادند که برگزیده جناح خاصی هستند و اجازه نمی دهد،کاندیداهایی که حرفی برای گفتن دارند وارد مجلس شوند. حتی بسیاری از نمایندگانی که اکنون در مجلس هستند و در جناح خود آقایان بود اگر انتقادی از دولت کردند، در مراحل اجرایی تایید نشدند.اما بهتر بود برای افزایش تعداد رأی دهندگان و برای اثبات اینکه آزادی در کشور است و برای اینکه نشان دهند حداقل مردمسالاری دینی را رعایت میکنند.
شورای نگهبان استقلال فکری خود را حفظ کند و همچنین از دخالت نیروهای مسلح در انتخابات جلوگیری شود، گرچه فرمانده بسیج و سپاه صحبتهای خود را تحت فشارهایی که به او وارد شد اصلاح کرد ولی همان سخنان نشانگر اهداف باطنی آقایان است و ناظران انتخاباتی هم جز بسیج و بسیج دانشجویی هستند. ما در گذشته در دولت آقایان خاتمی و هاشمی شاهد بودیم تا جایی که مقدور بود دولت تلاش می کرد انتخابات آزاد برگزار کند در دولت خاتمی، احمدینژاد رأی آورد و در دولت هاشمی، خاتمی انتخاب شد در 16 سال گذشته قوه اجرایی کشور تلاش کرد انتخابات سالمی داشته باشیم و این گونه بیمحابا نیروهای مسلح وارد انتخابات نشده بودند. وصایا امام(ره) برای زمان خود ایشان نبوده بلکه برای دوره بعد از ایشان بوده است. الان مهم این نیست که برنده و بازنده کیست بلکه مهم این است که انتخابات صحیح برگزار شود به هر حال جامعه در یک برهه از زمان یک جناح و در برهه دیگر جناح دیگری را انتخاب میکند.
به نظر میرسد در دولت احمدینژاد فقط یک نفر تصمیمگیری میکند این از نظر شما درست است؟ من با توجه به شناختی که از زمان استانداری و فرمانداری آقای احمدینژاد دارم، ایشان شخصا تصمیمگیری میکنند و این وضعیت در زمان ریاست جمهوریشان نیز تفاوتی نکرده است یک فرد یا یک جناح فکری خاص نمیتواند در مورد یک کشور تصمیمگیری کند. باید فراتر از یک فرد یا جناح باشد یک فرماندار برای یک شهرستان یا یک مدیرکل برای سازمان خود میتواند تصمیمگیری کند ولی یک رییسجمهوری به تنهایی نمیتواند برای یک کشور تصمیم بگیرد و این باعث میشود که رییس جمهور یک روز قانون شوراها را ابطال کند روز دیگر از قوانین تابیعت نکند، در قرن 21 حتی در کشورهای دیکتاتوری هم کسی به صراحت نمیگوید من قانون اجرا نمیکنم بلکه قانون دلخواه خود را مصوب میکند.
به نظر من در این مورد مجلس ضعیف عمل کرده است که این جسارت را به افراد داده که قانون را اجرا نکنند مجلس در بعد نظارتی خود دربست در اختیار دولت بوده است، همین مجلس در زمان دولت خاتمی برای اینکه از کشاورزان حمایت شود قیمت تضمینی خرید را با تورم سالانه تصویب کرد منتهی در همین دولت این قانون عملی نشد و حتی 300 میلیارد تومان طلب قانونی کشاورزان را ندادند و هم مجلس هفتم و هم دولت نهم در برابر این مساله ساکت شدند در حالی که درآمد ارزی دولت به اندازهای بود که میتوانست از این قانون حمایت کند ولی هم مجلس و هم دولت ساکت شدند و در مقابل شکایتی که به قوه قضاییه و دیوان عدالت هم انجام شد هیچ پاسخی نشنیدیم و نمیدانیم دولت چرا در برابر این خلاف قانون به قوه قضاییه پاسخی نمیدهد.
اصلاحطلبان اقلیت مجلس هشتم خواهند بود فکر میکنید در مجلس هشتم کار زیادی انجام خواهید داد؟ همه چیز بستگی به کیفیت نمایندگان اقلیت دارد، اقلیت لزومی ندارد حتما مخالف دولت باشد اگر دولت خوب کار کند و منافع ملی را در نظر داشته باشد و هر لایحهای که بیاورد منافع مردم را تامین کند مطمئنا اکثریت و اقلیت موافق خواهند بود ولی متاسفانه در مجلس هفتم شاهد بودیم هر چه دولت آورد مجلس تصویب کرد بدون اینکه منافع ملی در نظر گرفته شود. مساله این است که اقلیتی 40، 50 نفر مجلس اگر مخالفتهایشان احساسی باشد کار به جایی نمیبرند ولی اگر مخالفت فنی، علمی و حقوقی بکنند مطمئنا اکثریت را هم با خود همراه خواهند کرد. مثلا آقای خوشچهره در مجلس هفتم یکی از عوامل رأی آوردن آقای احمدینژاد در ریاست جمهوری بودند ولی الان یکی از مخالفان دولت هستند زیرا منافع ملی را در نظر میگیرند و خودفروخته به دولت نبودند و تسلیم تصمیمات دولتی نشد و الان دولتیها هم در مقابلش جبهه گرفتند.
به نظر شما یک اقلیت متخصص و فنی موفق خواهد بود؟
به نظر من اقلیت متخصص فنی که شجاعت بیان داشته باشد و به خاطر دوباره انتخاب شدن کارآیی خود را از دست ندهد و منافع ملی را در نظر بگیرد اگر حتی 10 نفر هم باشند کافی هستند.
اينجانب اقاي دكتر كلانتري را از زمانيكه در مغان تشريف داشتند مي شناسم . ايشان خدمات ارزنده اي به كشاورزي منطقه ارائه كردند . مي خواستم سلام كشاورزان و كارگران زحمتكش مغان و شركت كشت وصنعت مغان را به ايشان برسانم . ما دعا گوي ايشان هستيم
. جهت اثبات ادعاي خود خواهشمندم مدير عامل فعلي آن شركت را با جناب دكتر مقايسه كنيد. آخر چطور ممكن است در دهه شصت يك دكتراي كشاورزي در شركت فوق مديرعامل ميشود ولي در دهه هشتاد يك ديپلم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حتما خبر داريد كه وزارت كشاورزي در حال حاضر و درغياب شما و ساير بزرگان به چه روزي افتاده است . بي تدبيري سياسي كاري و مديريت غير فني سرتاپاي اين وزارتخانه را گرفته است.
فكر ميكنم اگر به همين منوال ادامه يابد همه رشته هاي پيشينيان اين وزارتخانه به راحتي پنبه شود.