نخستین مهمان این برنامه حسن ناهید نوازنده نی بود که سابقه ۶۰ سال دوستی و همکاری با عبدالوهاب شهیدی را دارد. او درباره خاطرات خود و سلوک هنری این استاد فقید گفت: استاد شهیدی عاشق کار خود بود و در زمینه نواختن عود پیشرو بود. در زمینه آواز نیز همینگونه بود و ۲۱ سال فعالیت در جامعه باربد تاثیر زیادی بر کار او داشت. من کسی را نمیشناسم که همزمان در نوازندگی و خوانندگی چنین مهارتی داشته باشد.
او با اشاره به اینکه استاد شهیدی عود را ایرانی کرده و از مضراب تار برای نواختن آن استفاده میکرد، گفت: اصولاً کسانی که عود مینوازند از مضرابهای پلاستیکی استفاده میکنند اما تحولی که استاد شهیدی ایجاد کرد این بود که سبک عربی را به ایرانی تبدیل کرد و همان مضرابی که روی تار استفاده میشد به عود منتقل کرد. امروز هم کسانی که عود مینوازند دنبالهرو سبک ایشان هستند و به جای عود عربی که مضرابهای آن سکته دارد و به هم پیوسته نیست، عود را مانند تار مینوازند.
جایگزینی برای عبدالوهاب شهیدی نیست
در بخش دوم این برنامه کیوان ساکت آهنگساز و نوازنده تار درباره ماندگاری آثار عبدالوهاب شهیدی و سایر هنرمندان آن دوران گفت: شرایط اجتماعی هر دوران در خلق آثار هنری، تاثیرگذاری، ماندگاری یا فراموش شدن آنها نقش مهمی دارد. آرامشی که در آن نسل بود باعث به وجود آمدن آن مجموعه آثار شد. هنرمند از جامعه جدا نیست و از آن تاثیر میگیرد. اگر شرایط سخت یا ناامنی در جامعه یا در مسیر تولید آثار هنری وجود داشته باشد نتیجه خیلی متفاوتی به دست میآید. در دوران استاد شهیدی برای اینکه زندگی هنرمندان تأمین شود توسط وزارت فرهنگ در ادارات و وزارتخانههای مختلف استخدام میشدند و بدون اینکه در آن ادارهها حضور داشته باشند، به فعالیت هنری میپرداختند و زندگی آنها نیز تأمین میشد. درحالیکه امروز هنرمندان دغدغه تأمین معاش و گذران زندگی دارند. درعینحال پس از خلق هر اثر هنری و ارائه آن در کنسرت، هنرمندان مدتی را صرف این میکردند که روحشان تازه شود و مطالعههای دیگری داشته باشند و پس از آن دوباره به خلق اثر هنری بپردازند، درحالیکه امروزه شتاب فراوانی در تولید وجود دارد. در آن روزگار همه هنرمندان درجه یک ما در رادیو و تلویزیون مشغول فعالیت بودند درحالیکه امروزه صدا و سیما خود عامل پخش آثار بیکیفیت است.
او با بیان اینکه هیچ جایگزینی برای استاد شهیدی وجود ندارد گفت: در آن دوران هنرمندان با هم زندگی میکردند و آن وابستگی روحی و محیطی را که در آن کار میکردند نمیتوان نادیده گرفت. همینها باعث ایجاد آثاری ماندگار میشد اما هر چه میگذرد میبینیم آثاری که تولید میشود حتی اگر در نگاه اول زیبا باشند، یکبارمصرف هستند و عمر آنها خیلی کوتاه است.
شهیدی تا آخرین لحظه از موسیقی ناب فاصله نگرفت
پس از آن فروغ بهمنپور _ روزنامهنگار _ درباره سلوک هنری شهیدی گفت: او موسیقی را به خوبی میشناخت، با ظرایف سازی و آوازی آشنا بود و موسیقی مشق هرروزه او بود و در تمام مراحل زندگی خود لحظهای از موسیقی جدا نبود. همه موفقیت و عزتی که استاد شهیدی در موسیقی داشت مرهون شیوهای از زندگی است که با زندگی هنرمند امروز متفاوت است.
بهمنپور افزود: هنرمندی مثل استاد شهیدی هنرش را به بازار نمیفروشد و کاسبکار نیست. او تا آخرین لحظه زندگی از موسیقی ناب فاصله نمیگیرد. پایبندی به این مسائل بسیار سخت است و هنرمند باید مراحل معرفت را طی کرده باشد تا به این جایگاه برسد. استاد شهیدی در تمام سالهای خانهنشینی اعتراضی نکرد و از چیزی بد نگفت اما امروز هنرمندان جوان و مطرحی را میبینیم که به همهچیز اعتراض دارند و از همه شرایط ایراد میگیرند.
این روزنامهنگار افزود: استاد صد سال در میان خانواده با نهایت آبرومندی و خوبی زندگی کرد و این هم یکی از رازهای ماندگاری اوست. او به عنوان یک خواننده که نه فقط صدای خوش دارد، بلکه فرهنگسازی هم کرده است، باور محکمی به موسیقی داشت و همین باور از او آدمی ساخت که علیرغم کهنسالی یک ذهن بهسامان و زاینده داشت. او به دلیل فرهنگ خانوادگی خود هیچوقت درخواستی از کسی نداشت، جز اینکه سر و سامانی به موسیقی داده شود.
شهیدی تصویر شعر را درک و به خوبی منتقل میکرد
در ادامه پوریا اخواص به عنوان یکی از خوانندگان نسل جوان، درباره ویژگیهای آواز مرحوم شهیدی گفت: استاد شهیدی به این نکته توجه بسیاری داشت که خلق زیبایی لزوماً مستلزم پیچیدگی نیست. او ارتباط زیادی با شعر و ادبیات داشت و این اشراف باعث میشد تصویر شعر را هم خود به خوبی درک کند و هم آن را به شنونده منتقل کند. در نتیجه او به خلق نوعی از زیبایی میپرداخت که از هیچ پیچیدگی برخوردار نبود. اگرچه آواز او بسیار تکنیکی بود اما به راحتی تمام آن را ارائه میداد. تحریرهای بسیار ظریفی در آثار او هست که کمتر کسی میتواند آن را تقلید کند و آن هم به علت تمرین بسیار است. اینگونه بود که آواز او در میان عموم مردم مقبولیت پیدا کرد و مردم با شنیدن آن میتوانستند آرامش بگیرند و به آن هنرمند احساس نزدیکی کنند.
اخواص درباره تفاوتهای نسل فعلی هنرمندان موسیقی با نسلهای قبل گفت: وقتی هنرمندان از هم دور میشوند شاهد رخدادهای شگرفی در رشتههای مختلف هنری نیستیم. آن اتمسفری که استاد شهیدی در آن حضور داشت باعث شد هنرمندی مانند او رشد کند و به آن پختگی برسد. هنرمندان آن دوران زندگیشان معطوف به هنر بود و همه وقت خود را در این راه صرف میکردند. آنها خود را موظف میدانستند که تمرین کنند و ممارست داشته باشند و حقوقی نیز برای آنها در نظر گرفته میشد که به این جریان کمک میکرد. اما امروزه بیشتر هنرمندان مدرس شدهاند و راهی جز این برای امرار معاش ندارند. تدریس به مرور باعث فرسایش میشود و جلو خلاقیت و رشد هنرمند را میگیرد. اگرچه فواید و اتفاقات خوشایندی نیز در آن وجود دارد اما باید بپذیریم دورهای که ما در آن زندگی میکنیم با دورهای که آن هنرمندان مشغول کار بودند بسیار متفاوت است.