این شیوه برای انتخاب فرد یا افرادی برای اداره امور کشور کم و بیش در همه کشورها به اجرا گذاشته میشود. کاندیداها طبق قانون انتخابات کشورشان در مدت مقرر نسبت به ارائه آراء و نظرات و برنامههای خود اقدام میکنند و در روز رایگیری این مردم هستند که بر اساس سوابق کاندیداها و جریان فکری آنها و همچنین سخنرانیهای این افراد در دوره تبلیغات انتخاباتی نام فرد شایسته را در صندوق میاندازند.
چند دههای است که به مدد رسانه فرصت برگزاری مناظرههای انتخاباتی رواج پیدا کرده و اتفاقا از جانب کاندیداها و خصوصا مردم مورد اقبال واقع شده است. این شیوه با این استدلال وارد چرخه انتخابات شد که کاندیداها رو در روی هم و در مقابل دیدگان مردمشان در مبارزه تریبونها نقاط ضعف و قوت یکدیگر را به چالش بکشند تا از میان این گفت و شنود و چالش ناظران آن یعنی مردم با شناخت بیشتر نسبت به انتخاب درست اقدام کنند.
در نگاه اول به مناظرههای انتخاباتی تصور بر این بود که مبارزهای بدون اصطکاک فیزیکی و با انقیاد حاضران به قواعد و قوانین ازپیشتعیینشده برگزار خواهد شد. مرور مناظرههای انتخاباتی در ادوار مختلف کشورها نشان میدهد که متاسفانه امروزه اهداف اولیه برگزاری چنین مناظرههایی مخدوش شده است.
برای اینکه بپردازیم به اصل دلیل این نوشتار، از بررسی نقاط ضعف مناظرههای انتخاباتی سایر کشورها که شاید نزدیکترین و شاخصترین آنها مناظرههای آخرین انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا بود عبور میکنیم و مناظرههای انتخاباتی در کشورمان را بررسی میکنیم چرا که بخش قابل توجهی از سیاسیون و اداره کنندگان جمهوری اسلامی ایران انتقادات جدیای را به شیوههای کشورداری لیبرال دموکراسی و ... وارد میدانند و این یعنی ما بهتر از آنها مناظره برگزار میکنیم.
مناظرههای انتخاباتی در ایران سابقهی طولانی ندارد ولی متاسفانه در همین دوره کوتاه در کنار مزایایش آثار مخرب بسیاری هم داشته است. مناظره انتخاباتی رقابتی است برای رسیدن به پیروزی؛ این مفهوم برای عموم مردم بسیار آشناست اما در میدان دیگری که رقابتهای ورزشی در آن جریان دارد.
حتما همه میدانیم که در ماههای منتهی به رقابتهای مهم ورزشی، ورزشکاران با شرکت در اردوها و انجام دیدارهای تدارکاتی و تقویت قوای ذهنی و بررسی نقاط ضعف و قوت حریف، خودشان را برای رقابتها آماده میکنند و در میدان رقابت هم آنچنان قوانین سفت و سختی حاکم است که ورزشکاران جرات نمیکنند از طریق شیوههای غیراخلاقی و غیرورزشی اقدام به امتیازآوری کنند یا حریف را شکست دهند و اگر چنین نیز کردند این قوانین بدون اغماض و توجه به سوابق آن ورزشکار با صدور احکام قاطع مانع از وسوسه دیگر ورزشکاران در استفاده از چنین روشهایی برای قهرمانشدن میشوند و صد البته ورزشکارانی در یاد تاریخ میمانند که رفتار جوانمردانه را در طول مسابقات از خود نشان میدهند و بالاتر از مدالهای رنگی قلب ملتها را تسخیر میکنند که نماد این منش در ایران جهانپهلوان تختی است.
شباهتهای بسیاری بین رقابتهای ورزشی و مناظرههای انتخاباتی وجود دارد. هر دو در پایان برنده دارند، هر دو داور دارند، هر دو الگوسازی میکنند، هر دو مخاطبان بسیار دارند و در هر دو حضور طرفداران جذابیت رقابت را صدچندان میکند. ولی تاثیرات مناظرات کجا و یک رقابت ورزشی کجا؟ انتظاری که از برگزارکنندگان و شرکتکنندگان مناظره وجود دارد بسیار متفاوتتر از سازمانهای ورزشی و ورزشکاران است. این در حالی است که مقایسه این دو رقابت نشان میدهد که نظام برگزاری رقابتهای ورزشی بسیار محکمتر و شاید قابل احترامتر از نظام برگزاری مناظرات انتخاباتی در ایران است. چرا؟ همان طور که در بالا نیز ذکر شد تخطی یک ورزشکار از قوانین مسابقه تبعات سختی برای او در پی دارد و هر چه رفتار زشتتر و خطا سنگینتر، حکم طولانی مدتتر و جریمه سنگینتر و چه بسا محرومیتی مادامالعمر برای خاطی به دنبال داشته باشد؛ روندی که در مناظرههای انتخاباتی شاهدش نیستیم.
سوال مهمی که پس از سه دوره آخر برگزاری مناظرهها در ذهن و دل مردم ایران ایجاد شده این است که کدام رفتار و گفتار کاندیدا در مناظرهها باعث دریافت کارت زرد و قرمز میشود؟ کاندیداها تا چه اندازه اگر با آبروی افراد و حتی کشور بازی کنند با جریمه مواجه میشوند؟ اگر اظهارات کاندیدایی منافع ملی کشور را به خطر بیندازد باید منتظر چه تبعاتی باشد؟ دردآورترین پاسخ این سوالها را برگزارکنندگان انتخابات اعم از ناظران و مجریان با عدم اقدام و بیعملیشان در مواجهه با این قبیل رفتارهای خارج از اخلاق و قانون در سه دوره گذشته مناظرات به مردم ایران دادهاند و این حدیث تلخ سالهاست نقل محافل خاص و عام شده است: «هر کسی که در انتخابات تهمت بزند یا دروغ بگوید یا کسی که خطاکار است و خطایش در مناظرهها عیان میشود از مقامش عزل نمیشود و از ادامه رقابت منع نمیشود و حتی مورد مواخذه قرار نمیگیرد بلکه مناصب عالی و عالیتر را نیز تصاحب خواهد کرد و به امید حضور در مناظرات آتی کفشهای آهنی دست و پا میکند.»
اگر در ایالات متحده سردمداران سرمایهداری حرمتی برای خود و مردمشان قائل نیستند و هرآنچه که میخواهند در مقابل دیدگان مردمانشان به زبان میآورند و این رفتار آنها از تریبونهای وطنی بارها و بارها مورد نقد و سرزنش و تمسخر قرار میگیرد، انتظار صد برابر میرود که در جمهوری اسلامی ایران که قوانینش تکیه بر کتاب آسمانی دارد و کاندیداهایش احراز صلاحیت میشوند و خود را آماده نوکری و نه ریاست بر مردم میکنند و هر یک پرچم عدالت علوی برافراشتهاند، حرمت اصول اخلاقی توصیهشده در دین را در پیشگاه خدا و مردم حفظ کنند.
متاسفانه کارنامه کاندیداها و مهمتر از این افراد، برگزارکنندگان و ناظران پس از برگزاری مناظرهها به دست چپشان داده میشود و معدل آنها نزدیک به مردودی است.
در هر مناظره، رقبای انتخاباتی با چند روش کلی نسبت به جلب نظر مردم اقدام میکنند:
ـ ارائه کارنامه اجرایی در دورههای مدیریتی که البته نقشی کمرنگ در جلب آراء دارد.
ـ نقد کارنامه رقیب در دوره مدیریتی با ذکر مصادیق و بررسی آثار و تبعات این عملکرد که این روش نقش مهمی در جلب نظر مردم دارد.
ـ ورود به عرصه تخریب رقیب با استناد به آمار و ارقامی که سندیت آنها برای مردم عادی قابل اثبات نیست. این روش غیراخلاقی شاید مهمترین عامل جلب رای باشد و کاندیداها با علم به این مهم بیشترین تلاش را برای تخریب رقیب به کار میبندند به طوری که اگر امروز نظرسنجیای از مردم در خصوص مناظرههای ادوار گذشته انتخابات با این پرسش که «آنچه که از مناظرههای گذشته به یاد دارید چیست؟»، انجام شود احتمالا پرتکرارترین جملاتی که در ذهن همه ثبت و ضبط شده و از زبان مخاطبان نظرسنجی خواهیم شنید مفاهیمی است که ریشه در تهمت، دروغ یا نسبتهایی دارد که در مناظرهها رد و بدل شده و همچنین جملات رادیکالی که خبر از سوءاستفادهها و رانتخواریها و بیعدالتی میدادهاند.
سوال اساسی پس از چند دوره برگزاری مناظرهها در کشور این است که نسبتهایی که در این مناظرهها داده شدند یا درست بودند یا غلط. اگر این نسبتها دروغ و تهمت بودند و تخلفی حادث نشده بوده پس چرا با تهمتزننده نهتنها برخوردی نشده بلکه عموما این افراد مناصب بالاتری را هم تصاحب کردهاند؟ اگر این موارد بدرستی درباره یک یا چند نفر از کاندیداها مطرح شده پس چرا با آن کاندیدا هیچ برخوردی نشده و چه بسا با رایآوری در انتخابات به مقام ریاست جمهوری نیز دست یافته است؟
در حالی که در تمام آیات و احادیث اسلامی، تهمت و دروغ یکی از بزرگترین قبایح معرفی میشوند متاسفانه دروغ در قوانین جمهوری اسلامی هیچ تبعات قانونی ندارد بلکه قانون به آثار دروغ میپردازد و در صورت بروز آثار منفی ناشی از این دروغ نسبت به تعیین مجازات اقدام میکند. حال سوال اینجاست که آیا فردی که به راحتی و در مقابل دیدگان میلیونها ایرانی دروغ میگوید یا تهمت میزند شایستگی بهدستگرفتن سکان اجرایی کشور را دارد و در مقابل آیا فرد متهمی که خطاهای غیرقابل گذشتی در مسئولیتهای پایینتر داشته که در این عرصه مناظره برملا میشود واجد دستیابی به سمت ریاست جمهوری است؟
اما سوال اصلیای که متاسفانه تا به امروز بیپاسخ بوده این است که چرا ناظران و مجریان برگزاری انتخابات در مواجهه با نسبتهای دادهشده در مناظرات انتخاباتی چشم و گوششان را میبندند و سکوت اختیار میکنند؟ آیا این منش نظارتی برای دستیابی به دستاوردی بزرگتر در پیش گرفته میشود؟ اگر چنین است امروز پس از چند دوره برگزاری مناظرهها و چشمپوشیها این دستاورد بزرگ کدام است؟ آیا جز این است که کاندیداها با علم به اینکه هیچ یک از اظهاراتشان اعم از درست یا غلط کوچکترین تبعاتی برایشان به دنبال نخواهد داشت، روی این شیوهها تمرکز بیشتری دارند و چه بسا برخی از این کاندیداها با بافتن راست و دروغ و با علم به اینکه مردم امکان دسترسی به یافتن میزان صحت و نادرستی موارد اعلامی را ندارند طرفداران پرو پا قرصی هم پیدا میکنند و در نهایت کاندیدای پیروز معرفی میشوند؟ آیا جز این است که زمزمههای ناامیدی را در بین مردم باعث شده است؟ آیا جز این است که الناس علی دین ملوکهم و هر دوره پس از برگزاری مناظرهها فرهنگ تهمت و دروغ در سطح جامعه هم گستردهتر شده است؟
آقایان ناظر و مجری باید بیدار شوند چرا که با این شیوهها گویی بر سر شاخ نشستهاند غافل از اینکه بن میبرند. با این بیاثری ناظران و مجریان در قبال دروغ و تهمت و خطاهای احتمالی گویی فرمان رواج دروغ و تهمت را در سطوح مختلف جامعه صادر میکنند.
به نظر میرسد تاکید بر رعایت اصول اخلاقی و دینی در حین مناظرهها و حراست از آن توسط ناظران و مجریان برگزاری انتخابات در ایران حداقل دینی است که به مردم دارند و کوتاهی و نادیدهگرفتن آن، هم خدشه بر فرهنگ عمومی و هم ضعف و اشکالات اساسی در مدیریت اجرایی کشور را به دنبال خواهد داشت.
این نوشتار دایر بر این حقیقت نیست که کاندیداها در اظهار نظر و به چالش کشیدن رقبا، خود را سانسور کنند بلکه حتما برای اینکه مردم بدانند و در عین شفافیت بیشتر با تواناییها و ضعفهای کاندیداها آشنا شوند بسیار هم توصیه میشود ولی آنچه که از اهمیت برخوردار است و شاید از اصل مناظرهها حرمت بیشتری دارد رعایت اخلاق است و علم و اعتقاد به اینکه اگر کلامی خلاف واقع بر زبان جاری شود و اگر تخلفی از هر کاندیدایی در دوره مدیریت گذشتهاش در این تریبونها برملا شود در اسرع وقت و برمبنای قانون با آن برخورد خواهد شد.
کلام آخر، برای تذکر به کاندیداها، مجریان و ناظران:
امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند: مَن بَاهَتَ مُؤمِناً أَو مُؤمِنَةً بِمَا لَیسَ فِیهِمَا حَبَسَهُ اللهُ عَزَوَجَلَ یَومَ القِیَامَةِ فی طِینَةِ خَبَالٍ، حَتَّی یَخرُجَ مِمَّا قَالَ، قُلتُ: وَ مَا طِینَةُ خَبَال؟ قَالَ: صَدِیدٌ یَخرُجُ مِن فُرُوجِ المُؤمِسَاتِ یَعنِی الزَّوَانِی - هر کس به مرد یا زن مؤمن بهتان زند خداوند در روز رستاخیز او را در طینت خبال نگه دارد تا حرف خود را پس گیرد. ابن ابی یعفور میگوید عرض کردم، طینت خبال چیست؟ حضرت فرمود: چرک و زردابهایی است که از شرمگاه زنان فاحشه بیرون میآید.