آفتابنیوز : آفتاب: آن روز که خبر دادند آیتالله توسلی درگذشت و پس از آن خبر رسید که آیتالله توسلی در اثر شدت تاثر از توهین برخی مدعیان ونامردمان، به بیت امام و در حال دفاع از یادگار حضرت امام و اندیشه بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی، در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام به سوی خداوند کوچ کرد، شاید خیلی باور نمیکردیم و آنگاه که هاشمیرفسنجانی صادقانه، صحت ماجرا را به اطلاع همگان رساند، شاید بر این تصور و گمان بودیم که این داستان دیگر پایان خواهد یافت.
هرچند که ایراد اتهام و هتک حرمتهایی از این دست به بیت امام و نزدیکان رهبر فرزانه انقلاب، قدمتی حداقل به اندازه سالهای پایانی دهه 60 تا به امروز دارد و اگر به پیش از اینها نیز بازگردیم، به سالهای آغاز حرکت اجتماعی و انقلابی حضرت امام خواهیم رسید و هرچند که جماعتی در این میانه یدی طولانی و پنجههایی قوی دارند؛ اما گمانمان بر این بود که با درگذشت آیتالله توسلی، راویان این قصه طولانی و پر غصه، برای مدتی سکوت اختیار کنند.
اما شواهد و قرائن چیز دیگری را حکایت میکنند و گویا دنیای مجازی بهترین مجال و فرصت برای این جماعت است تا با عناوین مختلف، آشکار و پنهان به این راه ادامه دهند بیآنکه پشت پردههای این جریان، نیازی به پاسخگویی داشته باشند.
در پنهانیترین حلقههای این زنجیره به هم پیوسته، وبلاگی به نام پارتیزان این روزها دست به کار شده و به سبک مورد علاقه این جریان، با جملهای پرسشی بالای عکس حجتالاسلام سیدحسن خمینی، نوه بزرگوار حضرت امام، از مخاطبان هرچند کمشمار خود پرسیده است: «آيا او وارث خميني (رحمة الله عليه) است؟»
و آنگاه با استناد به کمسنی و جوانی نوه امام خمینی، این سوال را طرح کرده که آیا او میتواند زمامداری توليت مرقد مطهر و مسئوليت پاسداری از آثار آن قائد كبير را عهدهدار باشد یا خیر! که برای پاسخ به این استناد میتوان سن بسیاری از کسانی را که نگارندههای سطور وبلاگ مذکور به آنها متصل است، فهرست کرد».
بدون تردید چنین نوشتهها و یادداشتهایی آن هم در سطح یک وبلاگ به خودی خود نمیتواند از آن درجه از اهمیت برخوردار باشد که به آن پرداخته شده و از آنها سخنی به میان آید؛ اما اتصال و ارتباط آنها با حلقههایی از قدرت و جریان حاکم میتواند محل سوال بوده و این جمله را به ذهن متبادر سازد که: «این قصه سر دراز دارد.»
نگارنده این وبلاگ که به سبک معهود این جریان قلم میزند، هرچند سعی دارد ژستی معقولتر از همآیینان خود بگیرد، اما از یکسو با اشاره به ماجرای اظهارات فرمانده سپاه، گفتوگوی سید حسن خمینی با شهروند امروز و هتک حرمتهایی که از سوی سایت نوسازی صورت گرفت، مینویسد:«... در بازار داغ جار و جنجال چار سوق انتخابات و مشاركت اين عزيز مذكور در اين مباحث، برخی بر طبل انتقاد بي برهان كوبيده (سايت خبری نوسازی) و برخي ديگر با تنبك دفاع مظلومانه و حمايت بچهگانه (مدير مسئول كيهان) ضرب مغالطه گرفتند و ساز بیمنطقیگری نواختند».
و از سوی دیگر، با چرخاندن نوک پیکان اتهام و توهین به هر سو که میخواهد، بیمحابا سید حسن خمینی را وارث «اسمی» امام و وارث رسمی داییاش، صادق طباطبایی میخواند و صادق طباطبایی را نیز حامی بنیصدر خائن لقب میدهد.
این را اضافه کنید به یک سناریوی نخنما شده؛ آنهم اتهامپراکنی علیه هاشمیرفسنجانی یار و همراه و معتمد بنیانگذار انقلاب، با این عنوان "حکایت شیرین این خاندان"! که نگارنده آن در سلسله یادداشتهایی به آن پرداخته است.
بی تردید این قصه سر دراز دارد و بی شک دیگر زمان سکوت یاران امام سرآمده و باید این سکوت سالیان، را شکست و از آرمان امام، انقلابی که کرد و بیت مکرم بنیانگذار جمهوری اسلامی دفاع کرد و این ممکن و میسور نیست مگر با هماهنگی، وحدت و همدلی یارانی که زمانی گرد شمع وجود پیرجماران حلقه زده بودند و امروز مسئولیت سنگین واگذاری این میراث را به وارثان انقلاب عهدهدارند؛ میراثی که باید بیخدشه و انحراف به آیندگان منتقل شود.
سايتي كه حتي فرق بين ياران امام را نميدانست و عكس آنها را اشتباهي كار ميكرد به حسن خميني ميگويد .... بالاي شهر نشين. بماند كه اين بنده خدا توي قم ساكن هستن!
حالا كار به جايي رسيده كه فاطمه رجبي اين بانوي فرهيخته دانشمند و فرزانه و عالم به عوالم دهر! به رفسنجاني كه از طرف آيت الله خميني فرمانده جنگ بوده ميگه كه مثل هميشه از تريبون مقدس نماز جمعه سو استفاده ميكنه!
اي بابا به ما چه! من كه دشمن اسلام و انقلاب هستم!
كروبي كه مدرك داريم امام مهدور الدم اعلامش كرده!
خاتمي كه .... غرب زده راست كار آمريكاست!
هاشمي كه ...!
سيد حسن كه اسمشو نيار. ....!
راستي هر كس ديگه اي مخالف اقتدار گرايي... ببخشيد!... اصولگرايي هست اسمشو بگين تهمتش با برادران دلسوز اسلام انقلاب هست!
من الله توفيق!
بنده با شما هم عقيده هستم اين جريان داراي طرز تفكري است كه هر كه را با خود مخالف تشخيص دهد هر آن چه را خواهد به او نسبت مي دهد. تازه اين جريان خود را داعيه دار زنده كردن انقلاب بعد از 26 سال مي داند. و تمام دولت هاي گذشته شامل ميرحسين موسويُ هاشمي رفسنجاني و خاتمي را باطل مي انگارد و فقط خود را برحق مي داند. اگر با اين جريان برخورد نشود آتش آن همه آن هايي كه مقابل آن سكوت مي كند را خواهد گرفت. افرادي كه در سايت ها اين جريان راتبليغ مي كنند هيچ تفكري از خود ندارند و با دريافتي هاي كلان وظيفه خود را انجام مي دهند بايد پشت اين جريان شناسايي و با آن برخورد شود.اين جريان در ادامه همان جريان كارناول عصر عاشورا است. كه متاسفانه از سرخير خواهي آقاي خاتمي از آن گذشت كرد.
بيچاره احمدي نژاد چه مي كشه از دست شماها
به خدا اگه اين قلم هاي زيركانه تون رو در راستاي اهداف نظام و انقلاب استفاده مي كردين وضعمون خيلي بهتر از اينا بود.
به نظر فعلاْ مقابل قلم قوی شما كسي نمي تونه دوام بياره مگر افرادي مثل شريعتمداري.
از خوانندگان محترم اين مطلب خواهش مي كنم يه سري هم به يادداشت هاي كيهان بزنيد. اون وقت مي فهميد كه چطوري بعضي ها تمام نظريات و افكار امام رو ول كردن و چسبيدن فقط به نوه محترمش كه براي همه ي ما هم عزيزه
چه ياراني؟!!
عجب وبلاگ باحالي بود
لطفا اگه از اين وبلاگ ها پيدا كرديد بگيد تا ازشون استفاده كنيم
چون مومنين بايد بهم كمك كنند