قاطعیت روز افزون ایران در مقابل تحریمها در کنار مذاکرات اتمی وین با هدف بازگرداندن آمریکا به برجام پس از خروج یکجانبه دونالد ترامپ از این توافق در سال ۲۰۱۸، اتفاق میافتد.
اقدام اخیر آمریکا در توقیف و دزدی نفت ایران و فروش آن تحت رژیم فعلی تحریمهای اقتصادی تهران، نشان دهنده یک تلاش بیجهت و اشتباه برای فشار بر ایران است.
با ادامه اتکا به روشهای ترامپ مانند سرقت نفت در میان تلاش برای ورود دوباره به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) ، تیم بایدن یا در تلاش است قبل از یک توافق جدید، امتیازات بیشتری از ایران بگیرد و یا قبل از لغو تحریمها تاجایی که ممکن است به صنعت نفت ایران صدمه بزند. هر دو ترفند اشتباه و محکوم به شکست است.
واقعیت این است که اقدامات خرابکارانه علیه زیرساختها و منابع ایران، چه به بهانه تحریمها یا بهانههای دیگر، باعث تحریک اراده ایرانیان میشود تا در تولید و صادرات نفت و گاز خود به عنوان اهرم اصلی نفوذ بین المللی این کشور، به خودکفایی فزایندهای دست یابند. تحریمها یا هر توافق هستهای نمیتواند اراده ایران در رسیدن به خودکفایی را محدود کند.
خارگ جزیرهای در خلیج فارس است که به عنوان پایانه اصلی صادرات نفت ایران برای حمل و نقل از طریق تنگه هرمز عمل میکند، در حالی که خلیج عمان اکنون یک اهمیت استراتژیک فوری در رابطه با تلاش تهران برای کنترل بیشتر توزیع نفت و استفاده از بازارهای سودآور شرق آسیا، پیدا کرده است.
درست است که اقدامات محدود کننده آمریکا بر صادرات نفت ایران تاثیر گذاشته است اما این کشور به شکل ماهرانهای توانسته است تحریمهای آمریکا را دور بزند و به مشتریان خود نفت بفروشد. از جمله اقدامات ایران افزایش تولید داخلی و ساخت یک خط لوله انتقال نفت راهبردی است که به دریای عمان میرسد
ایران چند سالی است که به دنبال ایجاد تنوع در پایانههای صادراتی نفت خود است. خط لوله هزار کیلومتری از گوره در غرب استان بوشهر تا ۸۰ کیلومتری بندر جاسک قرار است روزانه یک میلیون بشکه نفت صادراتی ایران را انتقال دهد. این خط لوله و پایانه صادراتی آن اما علاوه بر آنکه تنوع پایانههای صادراتی ایران را ایجاد میکند، همچنین به دلیل آنکه در خارج از خلیج فارس و تنگه هرمز قرار دارد، امنیت انرژی را برای کشور ایجاد میکند.
این طرح همچنین به ایران اجازه میدهد تا در صورت نیاز با بستن تنگه هرمز، افزایش قیمت نفت و سودن برد از صادرات نفت از بندر جاسک، فشار تحریمها را متوجه آمریکا کند.
تحریمها علیه صنعت نفت ایران نه تنها نتیجه معکوس داده و به اهداف خود نرسیدهاند بلکه دیگر توجیهی برای آنها نیز وجود ندارد. موقعیت ایران به عنوان یکی از بزرگترین تأمین کنندگان انرژی جهان و بازگشت نفت آن به بازار پس از لغو تحریمها میتواند به بهبود تجارت و صنعت جهانی در دنیای پسا کرونا بیانجامد.
در حال حاضر تخمین زده میشود که ایران پس از لغو تحریمها میتواند ظرف سه ماه به تولید چهار میلیون بشکه نفت خام در روز برسد. در همین حال، افزایش تقاضای جهانی نفت که تا حد زیادی به افزایش تقاضا در چین مرتبط است باعث رشد قیمت نفت خام برنت به بیش از ۷۰ دلار در هر بشکه شده است. پس، افزایش عرضه نفت از ایران به راحتی در این بازار جذب خواهد شد.
چین پیش از این به فکر استفاده از نفت ایران پس از لغو تحریمها بود. این کشور هم اکنون بدون توجه به تحریمهای آمریکا از ایران نفت میخرد و دو کشور یک سند همکاری امضا کردهاند که شاهد سرمایه گذاری عظیم چین در بخش انرژی ایران است.
تعصبهای بیجهت باعث افزایش سرقت نفت شده است. دیوار کشی دور توانایی صادرات نفت ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری یک تاکتیک فرسوده با نتایج عکس است. جهان آماده جذب منابع انرژی است که میتواند به احیای اقتصادی پس از کرونا کمک کند. همانطور که منافع جهانی به طور فزایندهای به یک ایران خارج از تحریم متصل میشود، هرگونه اقدام علیه بخش نفت ایران بیهوده خواهد بود.