آیا شرمندهاند از همراهی با دولت روحانی و دفاع از عملکرد او؟ آیا تحت تاثیر فضاسازی «تحریمیهای حرفهای» فراموش کردهاند که روحانی، منتخب مردمی است که با درک واقعبینانه از شرایط دوران در۹۲ و۹۶ (با ۴ میلیون رای بیشتر از دوره اول!) آگاهانه به میدان آمدند و نه لزوما به عنوان بهترین و مطلوبترین گزینه، بلکه به عنوان تنها امکان واقعا موجود در آن شرایط، برای خروج کشور از بحرانهای کمرشکن؟
جمعی از تحولخواهان گویی فراموش کردهاند که وجدان عمومی جامعه علیرغم همه نامرادیها، میتواند درک کند که علل اصلی ناکامیهای روحانی به ویژه در حوزه اقتصاد و افسارگسیختگی تورم، خارج از اراده آن دولت شکل گرفت و چالشهای طاقتشکن بعدی در کشور عمدتا ریشه در خروج ترامپ از برجام و تحریمهای بیسابقه در تاریخ و نیز همراهی افراطیون داخلی با او داشته و دارد؟
گویی این دسته از تحولخواهان فراموش کردهاند که ضعفها و ناکارآمدیهای مدیریتی دولت را نمیتوان به اندازه عوامل اصلی پیشگفته، بزرگ کرد و از آن سیاست کنارهگیری از انتخابات و رها کردن مردم به حال خود را نتیجه گرفت و در میان هلهله شادی تحریمطلبان حرفهای؛ سرنوشت قوه مجریه و مدیریت اجرایی کشور را با هزاران مدیر در تمامی بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... به دست حوادث غیرقابل پیشبینی سپرد؟
آیا آثار منفی تغییرات پیش رو (به معنای روی کارآمدن دولتی نزدیک به دیدگاههای دولت نهم و دهم و با ترکیبی حتی غلیظتر از آن) هیچ تاثیری بر زندگی مردم و بر شرایط و کیفیت فعالیت نهادهای مدنی نخواهد داشت؟! آیا استقبال از وقوع چنین حوادثی در آینده به سود تحولخواهان و موجب اقبال عمومی از آنان خواهد شد؟!
دوره تصمیمات پنهانی و دور ازچشم مردم آغاز شد