متن این نامه به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«با یأس بیعت نمیکنیم»
حضرات حجج اسلام و آقایان:
سیدمحمد خاتمی
علیاکبر ناطق نوری
سیدهادی خامنهای
سیدحسن خمینی
محمد هاشمی رفسنجانی
علی لاریجانی
محمدرضا عارف
بهزاد نبوی
مسعود پزشکیان
من باب النَّصِیحَةُ لِأَئِمَّةِ الْمُسْلِمِینَ وَ اللُّزُومُ لِجَمَاعَتِهِمْ
با سلام و ادای تحیات وافره؛
همانگونه که مستحضرید، فضای انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران از جهات گوناگون سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی بینالمللی واجد ویژگیهای منحصربهفرد و حساسی است. بدون تردید این انتخابات به دلایل متعدد از دیگر نمونههای مشابه طی چهار دهه عمر جمهوری اسلامی، مهمتر و قابل تاملتر است. با توجه به شرایط بینالمللی، منطقهای و داخلی، الزامی برای روی کار آمدن دولتی عقلانی و معتدل جهت مدیریت کشور با رویکرد به حکمرانی اقتصادی، تعامل با دنیا و در نهایت بهبود وضع اقتصادی و معیشتی مردم ایران به وجود آمده است.
در این مسیر گروهی از انحصارطلبان با توسل به برخی بهانههای واهی سعی دارند تا از نمد وضعیت خاص کشور برای خود کلاهی بدوزند. به همین دلیل است که عوامل و عناصر جریان تمامیتخواه سعی در دلسرد کردن و ناامید ساختن مردم از حضور در عرصه انتخابات دارند. چه اینکه اینان تلاش میکنند تا نتیجه این رقابت را پیش از شروع آن مشخص کنند؛ و هم از اینروست که تخم یأس و ناامیدی را در همسویی با براندازان رادیکال در جامعه میکارند.
در چنین وانفسایی و با مشاهده این قبیل صحنهگردانیها، ما امضاء کنندگان این نامه برآن شدیم تا با تکیه بر «بذر هویت»مان که همانا «امید» است، به مبارزه با موج ناامیدی، انجماد سیاسی- اجتماعی و یأس فراگیر عمومی برخیزیم. در این مسیر نیز زاد و توشهای جز تکیه بر آرمانهای اصیلی چون استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، اهداف امام راحل (ره)، خون مطهر شهدا، تاکیدات و منویات رهبر معظم انقلاب و حمایتهای پدرانه بزرگان انقلاب نداریم. تمام همت ما برآن است از تمامیت «جمهوری اسلامی» که امروز بهواسطه عملکرد برخی جمهوریت آن در حال تضعیف است، دفاع کنیم. چرا که تضعیف جمهوریت همانا تضعیف اسلامیت نظام نیز محسوب میشود.
نامه اصلاح طلبان به سیدمحمد خاتمی، ناطق نوری، سیدحسن خمینی، لاریجانی و بهزاد نبوی
بهاین سبب و از باب ملاحظات جوانان به بزرگان، نکاتی را متذکر شویم:
• هدف اصلی امضاکنندگان این نامه پیش از رقابت با رقبای اصولگرا، مبارزه و مخالفت با «انسداد سیاسی» و «ترویج یأس» است. به این اعتبار حضور در میدان مبارزهای نفسگیر به انفعال، بیتفاوتی و مسخشدگی اولی و ارجح تشخیص داده شده است. چه اینکه صیانت از صندوقهای رأی بهعنوان مهمترین دستاورد آزادیخواهان ایران عزیز، از انقلاب مشروطه تا انقلاب شکوهمند اسلامی به هر موضوع دیگری تفوق و برتری دارد.
• خوب میدانیم بخشی از جریانات سیاسی افراطی به چیزی کمتر از حذف اندیشه و کنش انتقادی و عقلایی رضایت نمیدهد و هر زمان که اراده کرده و توانسته، با برخوردهای قهری بسیاری از نخبگان سیاسی، اجتماعی، علمی و حتی دینی ما را منزوی و منکوب کرده و مردم و جامعه را محدود، مرعوب و دچار فقر اقتصادی و فکری کردهاند. اما هرگاه با اجماع و وحدت در میدان انتخابات حضور یافته و بدنه اجتماعی را اقناع و تشویق به مشارکت کردهایم، خواست و رای مردم که تامین رفاه اقتصادی، آزادی و نشاط و... است، حاکم شده است. بنابراین یقینا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در زمره اندک فرصتهای باقیمانده بهمنظور تقویت پایههای جمهوریت نظام تلقی میشود.
• به یاد داریم که در انتخابات ۱۳۷۶ نیز حضور مردم که منتج به خلق حماسه دوم خرداد شد و سبب شکوفایی و ثبات اقتصادی در کشور و متعاقبا رفاه اقتصادی، تقویت آزادیهای فردی و اجتماعی مردم و تزریق نشاط و شادابی به جامعه شد.
• جریان اصلاحات تجربه تلخی از تشتت و چنددستگی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ که نتایج زیانبار آن را همگان ملاحظه کردند، در کارنامه دارد. بدین جهت از رهبران و بزرگان اصلاحات و اعتدال و عقلای ایران تقاضا داریم که از هماکنون وارد میدان شده و با معرفی گزینه اجماعی خود، مردم ایران را قانع و تشویق به شرکت در انتخابات و حمایت از این کاندیدا کنند.
• ما امضاکنندگان این نامه که فضای خاکستری و غبارآلود سپهر سیاست ایران پیش از ۲۴ خرداد ۱۳۹۲، نارواییهای ۸۸ و رد صلاحیت ناباورانه مرحوم آیتالله هاشمی را درک کردهایم، به تکرار تجربههای نابی چون دوم خرداد ۷۶، ۹۲ و ۹۶ که با تمسک به خرد جمعی و امید عمومی در سایه درایت عقلای قوم و در راس آنها مرحوم آیتالله هاشمی، حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی و حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری بهدست آمد، خوشبین و امیدواریم؛ حتی اگر در این مسیر تنها باشیم. بیشک انتظار نمیرود که بزرگان و استخوان خردکردههای میدان مبارزات سیاسی، جهت حرکتشان به همان سمت و سویی باشد که تمامیتخواهان در پی آن هستند.
• درست است که برخی از کاندیداهای اصلی که نمایندگی بخشی از جریانهای سیاسی و اجتماعی کشور را به عهده داشتهاند، از ورود به صحنه انتخابات بازماندهاند، که این امر موجب دلسردی و سرخوردگی بخشی از بدنه اجتماعی شده، اما با وجود کاندیدایی که اقتصاددانی متخصص و کارکشته، اصلاحطلبی توسعهطلب، تحولخواه، مترقی و ایراندوست است، جریان عقلایی کشور با نگاه به منافع ملی و به دور از نگاههای حزبی، همچنان کاندیدایی اصیل دارد.
• در پایان یادآور میشود که جریان اصلاحات و عقلانیت که در خرداد ۱۳۹۲ با اتحاد و اجماعی که حاصل تدبیر مرحوم آیتالله هاشمی و حجتالاسلام والمسلمین جناب خاتمی بود، توانست ایران عزیز را که از مسیر اصلی آبادانی، توسعه منحرف شده بود به ریل خود بازگرداند، نباید انحراف دیگری را در این مسیر تاب بیاورد. لذا از جنابتان استدعای عاجل داریم تا با حمایت از ظرفیتهای محدود باقیمانده در آوردگاه نابرابر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و دعوت از همه کاندیداهای بازمانده از رقابت با اجماع، زمینه و زمانه را جهت خلق حماسه و شگفتی دیگری چون انتخاباتهای۱۳۷۶ و ۱۳۹۲ مهیا و فراهم سازید تا خدای ناکرده ریشه نهال دوباره جان گرفته اصلاحات، عقلانیت و توسعه ایران در این طوفان بلا خشک نشود. عدم تصمیمگیری و نپذیرفتن مسئولیت نقشآفرینی در این اجماع، منجر به خسران و پشیمانی در آینده نه چندان دور خواهد شد که راه بازگشتی برای آن متصور نیستیم. ایمان و اعتقاد داریم که اگر مرحوم آیتالله هاشمی در این برهه از تاریخ در قید حیات میبودند، قطعا تدبیری جز این نمیاندیشیدند.
درختی که اکنون گرفتهاست پای به نیروی شخصی برآید زجای
وگر همچنان روزگاری هلی به گردونش از بیخ برنگسلی
سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
جمعی از دغدغهمندان جمهوریت نظام اسلامی ایران