در حالی که خاتمی و 16 حزب اصلاحطلب در انتخابات اخیر ریاست جمهوری از عبدالناصر همتی حمایت کردند و «ائتلاف جمهور» نیز در انتخابات شورای شهر مورد حمایت آنها بود، همتی بیش از 2/4 میلیون رأی را کسب نکرد و نفر اول ائتلاف جمهور هم در تهران 32 هزار رأی به دست آورد.
این اتفاق در حالی بود که سران اصلاحطلبان در طول چند سال اخیر مدعی بود اگر دست روی چوب خشک هم بگذارند انتخاب میشود! آنها مدعی بودند روحانی 4 درصد رأی داشته و با حمایت خاتمی و اصلاحطلبان پیروز انتخابات شده است.
با وجود این واقعیتهای روشن، بیانیه صادره به اسم «جبهه اصلاحات» ادعا میکند: «۲۸ خرداد ۱۴۰۰ مهندسیشدهترین انتخابات ریاست جمهوری ایران با کمترین میزان مشارکت در تاریخ جمهوری اسلامی ایران به سرانجام رسید و اصلاحطلبان، اعتدالگرایان و حتی اصولگرایان معتدل و دیگر جریانهای منتقد وضع موجود، نامزدی در صحنه نداشتند. تا چند روز قبل از روز رایگیری معلوم نبود چه کسانی قرار است رقابت کنند و جریانهای سیاسی شناختهشده از چه کسانی حمایت میکنند.
مهندسان انتخابات، صحنه را به شکلی سامان دادند که مشارکت حداکثری شکل نگیرد و در هر شرایطی نامزد مورد نظر آنان به پیروزی برسد. قدرتطلبان با تفسیرهای اقتدارگرایانه از قانون اساسی و با سلطه بر نهادهای حاکمیتی و با ردصلاحیت گسترده نامزدهای رقبا، صحنهای ساختند که منجر به تحقق خواستشان و قهر اکثر شهروندان با انتخابات شد. بخش بزرگی از شهروندان ایران به صحنهآرایی خطرناکی که در این انتخابات شده بود به حق معترض بودند. گروهی بهدلیل عدم حضور نامزد مطلوب خود، در یک حرکت اعتراضی و برای رسمیت ندادن به این صحنهآرایی، در انتخابات شرکت نکردند و گروهی با حفظ ماهیت اعتراضی رایشان و به امید تغییر صحنه، در چند روز آخر، از تنها نامزد متفاوت موجود حمایت کردند. علیرغم تفاوت تحلیل و تصمیم، هر دو گروه هدفی ایراندوستانه داشتند. «جبهه اصلاحات ایران» که بعد از حذف همه نامزدهای پیشنهادی توسط بخشی از اعضای مجمع عمومیاش توسط شورای نگهبان، در این انتخابات نامزدی نداشت، ضمن احترام به تصمیم هر دو گروه و تقدیر از تلاشهای مسئولانهشان، با توجه به تصمیم بیش از ۵۰ درصد مردمی که رای ندادند و نیز ماهیت رای اعتراضی میلیونها شهروندی که به تنها نامزد متفاوت عرصه رقابت رای دادند یا رای باطله در صندوق انداختند، به حاکمان کشور هشدار میدهد و از آنان مصرانه میخواهد به ریشه نارضایتیها و اعتراض هر سه گروه اخیر توجه کنند و خود را به تغافل نزنند.
نتیجه انتخابات نشان داد که بخش بزرگی از جامعه ایران امیدش را به اثربخشی راهبردهای اصلاحطلبانه حداقلی از دست داده است. »
یادآور میشود مهندسیشدهترین اتفاق در انتخابات، پر کردن دو نامزد اصلاحطلب (همتی و مهرعلیزاده) از انواع توهینها و تهمتها، و حملات گسترده به آقای رئیسی در هر سه مناظره تلویزیونی بود و براساس اخبارموثق، همتی و مهرعلیزاده دراین رفتار غیراخلاقی که با دافع شدید مردم مواجه شد،از سوی سران جبهه اصلاحات، تحریک میشدند؛ چنانکه به آنها گفته شده بود شرط حمایت اصلاحطلبان، حملات تند به رئیسی، برای تغییر زمین مناظرهها و فراموشاندن کارنامه دولت از ذهن مردم است.
نکته بعدی این است که وعدههای دروغ ائتلاف مدعیان اصلاحات و اعتدال و فشار سنگین معیشتی بر مردم، طبق نظرسنجیهای رسمی دولتی، علت اول و اصلی کاهش مشارکت بود. ضمن این که قصور و تقصیرهایی در روز اخذ رأی در برخی شعب انجام شد و قطع ارتباط چند باره این مراکز با وزارت کشور موجب معطلی رأیدهندگان شد. درباره 3/5 میلیون ایرانی خارج کشور نیز نه تنها در برخی کشورها امکان رأی دادن وجود نداشت و تدارکات لازم انجام نشده بود، بلکه در برخی کشورها شهروندان رأی دهنده کشورمان با تهدید جانی اوباش ضد انقلاب و گروهکهای تروریست روبرو بودند.
نکته پایانی این که حمایت خاتمی و 16 گروه اصلاحطلب از همتی و واداشتن مهرعلیزاده به انصراف، حاکی از حضور این طیف با تمام قدرت در صحنه انتخابات دارد و بنابراین نمیتوانند تودهنی بزرگی را که از مردم خوردند، انکار کنند. به یک تعبیر دیگر، 95 درصد کل واجدان حق رأی و 72 درصد رأیدهندگان، به اصلاحطلبان در انتخابات «نه» گفتند؛ و این آوار بیاعتمادی و انزجار مردم، چیزی نیست که افراطیون مدعی اصلاحات به سادگی بتوانند از زیر آن خارج شوند. در واقع مردم به ادعای همتی (اصلاحطلبان) مبنی بر اینکه زیر میز بزنید، عمل کردند، اما زیر میز دولت ائتلافی اصلاحطلبان زدند.
سلام علیکم