رسیدگی به این پرونده با شکایت زوج جوانی در دستور کار پلیس قرار گرفت. زن جوان به نام روناک که به همراه همسرش یاشار به پلیس آگاهی رفته بود، از مرد جوانی به نام مهران شکایت کرد و از جنایت سیاه وی پرده برداشت.
زن ۲۵ساله در حالی که وضعیت روحی بههمریختهای داشت، گفت: چند ماه قبل در شهرستان با همسرم ازدواج کردم و همراه همسرم برای پیداکردن کار به تهران آمدیم. ما در یک شرکت سرایدار بودیم. وی ادامه داد: مدتی قبل مهران که از همشهریهای قدیمیمان بود و قبلا به من ابراز علاقه کرده بود، با من تماس گرفت و گفت از همشهریها شنیده به تهران آمدهام. به او گفتم ازدواج کردهام و بهتر است با من تماس نگیرد، اما چند روز بعد مهران بار دیگر تماس گرفت و حرفهای عجیبی زد. او میگفت یک نفر از من عکس و فیلم تهیه کرده و میخواهد فیلمها را در شهرستان پخش کند و آبرویم را ببرد. او میگفت آدرس محل کار من و همسرم را پیدا کرده و حالا به تهران آمده و قصدش کمککردن به من است.
این تازهعروس در ادامه گفت: من که از شنیدن حرفهای مهران ترسیده بودم، به او اعتماد کردم و آدرسمان را دادم. یک روز مهران مقابل شرکت آمد و گفت میخواهد عکس و فیلمها را به من تحویل بدهد، اما، چون میدانست شوهرم در خانه نیست مرا به زور به طبقه بالا برد و آزارم داد و گریخت.
این زن که از بهخاطرآوردن لحظههای دلهرهآور به گریه افتاده بود، ادامه داد: من بعد از فرار مهران ترسیده بودم و نمیخواستم ماجرا را به همسرم بگویم، اما شرایط روحی بدی داشتم و در نهایت تصمیم گرفتم حقیقت را به همسرم بگویم. حالا آمدهام تا از مهران شکایت کنم. با شکایت زن جوان، او به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و اذیت او را تأیید کردند؛ ضمن اینکه همسایهها نیز تأیید کردند زن جوان از سوی مهران با خشونت به داخل ساختمان برده شده است.
به این ترتیب، مأموران پلیس به ردیابی مرد شیطانصفت پرداختند و وی را بازداشت کردند. مهران ۲۷ ساله در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پشت درهای بسته و غیرعلنی محاکمه شد. در آن جلسه روناک گفت: مهران از قبل به من علاقهمند بود و، چون فهمیده بود ازدواج کردهام، با قصد انتقامجویی از شهرستان به تهران آمد و شرکتی را که من و همسرم در آنجا کار میکردیم، پیدا کرد.
او از قبل نقشه شیطانیاش را کشیده بود و میخواست آن را عملی کند. او با حرفهایش من را گول زد و زندگیام را خراب کرد. من از او گذشت نمیکنم و برایش حکم اعدام میخواهم. همسر روناک نیز گفت: من و همسرم فقط چند ماه بود ازدواج کرده بودیم. ما به تهران آمده بودیم تا زندگیمان را سروسامان دهیم، اما این مرد روزگار ما را سیاه کرد.
نوبت دفاع به متهم که رسید، جرمش را انکار کرد و با دروغگوییهایش میخواست خودش را بیگناه جلوه دهد، اما قضات دادگاه با توجه به مدارک موجود در پرونده، وی را به اعدام محکوم کردند.