اصلاحطلبان عملا باید بهزودی کلید پاستور و بسیاری از پستهای اجرایی را در کشور به اصولگرایان تحویل دهند. شوراهای شهر هم در اکثر مناطق کشور از اصلاحطلبان به زود خالی میشود. حالا با توجه به اتفاقات ماههای اخیر بخصوص حذف اصلاحطلبان در انتخابات، این پرسش شکل گرفته که سرنوشت این جریان سیاسی چه میشود.
برخی با استناد به واکنشهای مردم در عرصه سیاست معتقدند که سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان از دست رفته و به این راحتی هم قابل احیا نیست. اما در مقابل برخی میگویند این افتوخیز سرمایه اجتماعی برای جریانهای سیاسی اتفاق تازهای نیست. اصلاحطلبان هم از عرصه سیاست قابل حذف شدن نیستند، بر این اساس میتوان گفت که این فاصله گرفتن مردم از اصلاحطلبان موقتی است و با اقدامات مناسب میتوان آن را احیا کرد.
اما این همه ماجرا نیست. ساختار تشکیلاتی اصلاحات در این چند سال چند بار مورد بازبینی قرار گرفته است، ولی اصل و اساس ایرادات آن همچنان باقی مانده است. هنوز در ترکیب نیروها تغییری حاصل نشده است و نوع مواجهه آنان با افکار عمومی و مردم نیز به سبک سابق ادامه دارد. در این شرایط یک نگرانی از شیوه تعامل و فعالیت سیاسی اصلاحطلبان در عرصه سیاست نیز وجود دارد. برخی از چهرههای سیاسی اصلاحطلب خیلی مشتاقانه و حمایتگرانه وارد عرصه شده و از رئیسی اعلام حمایت کردهاند.
برخی میگویند این نوع رفتار باعث میشود که موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان بدتر از گذشته باشد. از طرف دیگر بخش قابل توجهی از اصلاحطلبان به نظر میرسد که در شوک انتخابات اخیر است و به نوعی دچار سرخوردگی شده است. این احتمال وجود دارد که این گروه وارد حاشیه و انزوا شود و در سالهای آینده نتواند خود را بازیابد. اما در عین حال برخی از اصلاحطلبان نیز ترجیح میدهند که به شیوه سابق در میدان حضور داشته باشند و فعالیت کنند؛ یعنی هم انتقاد کنند و هم حمایتهایی از قوای مختلف به عمل بیاورند.
در این میان محمود صادقی از نمایندههای مشهور مجلس دهم نسخه خاص خود را برای اصلاحطلبان ارائه کرده است.او یک عضو فراکسیون امید درمجلس دهم درباره چگونکی تنظیم تعامل اصلاحطلبان با دولت آتی و مردم به منظور بازگشت سرمایه اجتماعیشان میگوید:«اگر تعامل اصلاحطلبان با دولت آقای رئیسی منفعلانه باشد، سرمایه اجتماعیشان را از دست میدهند، اما اگر تعامل نقادانه داشته باشد، نه! قاعدتا اصلاحطلبان باید مرزبندی خود را با دولت حفظ کنند تا شاهد بازگشت سرمایه اجتماعیشان باشند.»
دولت رئیسی به عنوان بخشی از ساختار قدرت میتواند مورد نقد اصلاحطلبان قرار گیرد
محمود صادقی نماینده سابق مجلس شورای اسلامی درباره شیوه تعامل اصلاحطلبان با دولت آتی به همدلی میگوید:«این مسئله جای تامل دارد که اصلاحطلبان چگونه روابط و مناسبت خود را با دولت تنظیم کنند! به طور کلی روش اصلاحطلبانه اقتضا میکند که در هر شرایطی گفتمان و مطالبات را دنبال کنند؛ در شرایطی که در قدرت هستند چه شرایطی که بیرون از قدرتاند. شرایط بیرون از قدرت، فرصت خوبی برای بازسازی و رجوع به جامعه است و تفکر عمیقتر درباره مسائل جامعه؛ از جمله نقد قدرت است. طبیعتا دولت آقای رئیسی هم به عنوان بخشی از ساختار قدرت میتواند مورد نقد اصلاحطلبان قرار گیرد؛ البته نقدی که جنبه تخریبی نداشته و مصلحانه و در راستای اصلاح امور باشد.» وی ادامه میدهد:«تصور میکنم این ابتکار عمل آقای رئیسی برای تعامل با منتقدان و دریافت پیشنهادات و انتقادات، میتواند زمینه تعامل انتقادی را بین اصلاحطلبان و دولت فراهم کند.»
این عضو فراکسیون امید درمجلس دهم،در پاسخ به اینکه تعامل اصلاحطلبان با دولت سیزدهم،درشرایطی که انتخابات با عدم اقبال عمومی مواجه شده وسرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کاهش چشمگیری داشته است، تا چه حد میتواند به ضرر آنها باشد، توضیح میدهد:«این بستگی به نوع تعامل دارد. اگر تعامل منفعلانه باشد بله، اما اگر تعامل نقادانه باشد، نه! تعامل نقادانه اصلاحطلبان با با سایر بخشهای حاکمیت، ازجمله مجلس و قوه قضائیه هم وجود دارد؛این نوع تعامل مورد قبول جامعه قرارمیگیرد. البته آن بخشی از جامعه که با اصلاحطلبان رویکرد سلبی پیدا کرده و امیدی به اصلاحات امور از این طریق ندارند، قطعا این بخش از جامعه این شکل از تعامل انتقادی را نیز نمیپذیرد.»
امروز اصلاحطلبان هم یکدست و از یک نحله نیستند
صادقی با بیان اینکه امروز اصلاحطلبان هم یکدست و از یک نحله نیستند، میافزاید:«بخشی از اصلاحطلبان هم این نگاه را نمیپذیرند و دیگر امیدی به اصلاح ندارند؛ آنها معتقدند این قدم گذاشتن برای تعامل نیز جنبه تبلیغی دارد. اما گروه مقابل که نگاه ایجابی دارند، قائل به این هستند که فارغ از نیت و پشت پرده این نوع تعامل، ما باید از هر فرصتی برای طرح مطالبات خود بهره ببرند؛ ولو اینکه روزنههای کوچکی وجود داشته باشد.»
این فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به اینکه ترکیب دولت سیزدهم، نوع تعامل با آن را تا حدی روشن میکند، تصریح میکند:«در این شرایط میتوان دریافت آیا دولت آتی، آمادگی تعامل به شکل جدی را دارد یا نه! اگر فضا به سمتی برود که نقدپذیری ممکن نباشد، تعامل موضوعیت ندارد. مجموعا ابتکار عمل دولت آقای رئیسی در مرحله آزمون، اگر نتیجه منفی در پی داشته باشد، میتواند تاثیر معکوسی بر آنها داشته باشند و اهدافی چون آرامسازی فضا را که در شرایط پساانتخابات دنبال میکردند، محقق و ممکن نسازد. علاوه بر این میتواند بدبینیها را تشدید کند؛ پیشگیری از این ماجرا، به عملکرد آقای رئیسی و تیمی که انتخاب میکنند، بستگی مستقیم دارد. شاید اگر عملکرد مثبتی داشته باشند، به آرام شدن فضا و توسعه تعاملات کمک کند، اگرچه قاعدتا اصلاحطلبان باید مرزبندی خود را با دولت حفظ کنند تا شاهد بازگشت سرمایه اجتماعیشان باشند.»