توکلی که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و از موافقان جدی توزیع کوپن برای حمایت از محرومان است، در یادداشت خود چنین نوشت: «پس از آن که در مصاحبهای به دولت آینده، آقای دکتر رئیسی موکدا توصیه کردم با کارت هوشمند، حداقل نیاز خانوادههای رکودزده و تورمزده را تا حل معضلات و گشایش عمومی تضمین کند، دوستی از سر خیرخواهی این کار را گداپروری شمرد و خواستار حل اساسی مشکل شد که برقراری عدل است. این یادداشت در توضیح و دفاع از طرح پیشنهادی است در حد حوصله جا و زمان مربوط به یک پست.
دولت عدل دولتی است که واقعیت را میبیند و برای آن چاره میجوید. وقتی ۳۰ و اندی سال پیروی از نسخه IMF برای مردم چارهساز معرفی و به جای امر به معروف و نهی از منکر از تملق و چاپلوسی استقبال میشود و اشرار به تدریج مناصب را تصاحب میکنند، حاصل کار، فقر گسترده و عمیق است. دولت عدالتطلب و عاقل چشم بر این واقعیت نمیبندد، بلکه درست به خاطر تبدیل نشدن فقیران دستساز سیاستمداران شیفته یا مقهور غرب به گدایان خیابانی، تامین حداقل نیاز به غذا و بهداشت و درمان و آموزش عمومی را برای مستضعفان بر عهده میگیرد و با حفظ عزت نفس آنان به آنها میرسانند تا فرصت برای تغییرات متناسب با نجات و عادلانه فراهم آید.
در سالهای گذشته آقای روحانی برابر قانون ایستاد و میگفت من از کوپن بدم میآید! پاسخ ما این بود: باید هم شما از کوپن خوشتان نیاید. سیر که از حال گرسنه خبر ندارد! حتی از دنیا نیز بیخبرند. مثلا نمیدانند آمریکا از ۱۹۳۹ تا امروز به بخشی از مردم خویش کوپن غذا (Food Stamp) میدهد. مقدار و پوشش این یارانه با رکود و رونق بالا و پایین میرود. سال ۲۰۱۳ که بالاترین یارانه داده شد. ۴۷ میلیون و ۵۳۶ هزار آمریکایی کارت هوشمند غذا داشتند که با آن فقط میتوانستند اقلام خاصی را بخرند تا در دام فقر دائم نمانند. آنها جاهلانه نمیگفتند کوپنیسم، کمونیسم است.
وقتی میگفتیم لااقل کار غلط آقای احمدینژاد را در پرداخت یارانه سرانه با نام دروغین یارانه هدفمند ادامه ندهید. بهانه میآوردند که تفکیک دارا و ندار ممکن نیست، گفتیم از ۱۴۰۰ سال پیش مسلمانها زکات را به دست مستحقان میرسانند، چگونه این واجب را انجام میدادهاند؟ آمریکا چگونه این فقیران را شناسایی میکند؟ به دولت آقای روحانی راهحل دادیم که همه ایرانیان حساب بانکی دارند با بررسی گردش مالی آنها هم مستحقان دریافت مالیات منفی (یارانه) هم شایستگان پرداخت مالیات مثبت آشکار میشوند و دست خائنان به مردم که از دادن مالیات فرار میکنند نیز رو میگردد. پاسخ آقای روحانی این بود که حساب بانکی حیاط خلوت مردم است، ما به حیاط خلوت مردم سرک نمیکشیم!
اما مردم متوسط و مستضعف حیاط خلوت ندارند. این موضعگیری ایشان برای خوشایند سرمایهداران لاابالی و وطن گریز و سنگدل است حتی نه همه سرمایهداران. چرا که سرمایهدارانی که حتی اندک مهری به وطن و احساس انسانی کمی نسبت به مردم و عقاید معمولی دینی داشته باشند، اولا آنقدر تعهد دارند که مال حرام ۸۰ میلیون ایرانی از گلویشان پایین نرود (البته اگر فساد، کار را دشوار نکند.) ثانیا آنان جهاندیدهاند و میدانند که تحت عنوان (Exchange of Information for Tax Purposes) از سال ۲۰۰۰ تاکنون دولتها نه تنها حسابهای اتباع خود را برای مقاصد مالیاتی مراقبت بلکه در قراردادهای دو و چندجانبه اطلاعات اتباع یکدیگر را مبادله میکنند.
الان ۱۶۲ کشور در این فرایند شریکاند. آقای روحانی نمیدانست و حتی پس از بیانیه رسمی دیدهبان شفافیت و عدالت در شرح اجلاس دوسالانه در این زمینه و استدلال قویم بر ضرورت تشخیص و تمیز تهیدستان از زراندوزان یا ثروتمندان و پرداخت یارانه به دسته نخست و دریافت مالیات از دو دسته دیگر که در تمکن مالی یکسان هستند، بر موضع نادرست و غیرعلمی خویش اصرار ورزید و از این طریق اقدامات یارانهای دولت خویش را نیز بیشتر نصیب رانتخواران کرد تا تنگدستان.
رسیدگی به مستضعفان گداپروری نیست؛ بلکه جبران آبرومندانه حداقل نیاز قربانیان چند دهه اخیر است. قربانیان انحرافات فکری یا غفلت برخی علمای اقتصاد و عالمان دین توجیهگر سرمایهداری رباخوار، کژمنشی اشرافیت دولتی یا دینی و زیادهخواهیهای تجملگرایان خانوادگی و تباری و یا قبیلگی سیاسی. از حق مستضعفان دفاع کنید!»