سید اویس ترابی در یک برنامه زنده اینستاگرامی با عنوان «بحران آب و خشکسالی در ایران» ضمن بیان اینکه به بیانی دقیقتر از بحران آب ایران باید به اسم «بحران از دست دادن منابع آب» یاد کنیم، گفت: کشور ما دارای اقلیمی خشک و نیمهخشک است. منبع اصلی آب در چنین اقلیمهایی آبهای سطحی نیست بلکه منابع آب زیرزمینی است. ۸۰ درصد منابع آب ایران زیرزمینی و کمتر از ۲۰ درصد آن آبهای سطحی و رودخانهها است.
رییس اندیشکده زیستپذیر شهری ادامه داد: ما طی ۷۰ سال گذشته ۲۰ درصد حجم ذخیره استاتیک منابع آب زیرزمینی خود را از دست دادهایم یعنی با احتساب کل منابع آب زیرزمینی و سطحی نزدیک به ۱۵ تا ۱۶ درصد از کل منابع آب کشور از دست رفته است. وقتی حجم استاتیک منابع آب زیرزمینی از دست میرود بهعلت بسته شدن خلل و فرج آن، فرونشست زمین اتفاق میافتد که حتی در صورت کنترل برداشتها و وقوع بارندگیهای مناسب دیگر امکان تغذیه و تشکیل آن بخش از آبخوان از بین میرود و تجدید نمیشود. فرونشست در تمام دشتهای فلات مرکزی ایران از تهران گرفته تا سمنان، کرمان، خراسان، فارس و اصفهان با نرخ فزایندهای رو به رشد است در حالیکه پدیده فرونشست یک بحران غیر قابل بازگشت است و آسیبی به محیط زیست وارد میکند که نمیتوان آن را ترمیم کرد.
این متخصص حوزه آب و تغییر اقلیم با بیان اینکه نکته مهم در فهرست کردن علل و عوامل متعدد ایجاد بحران پیچیده ازدست دادن منابع آب این است که بتوانیم سیستماتیک موضوع را بررسی و عوامل را در دو گروه عوامل اصلی و فشارهای ناشی از آنها دستهبندی کنیم، اظهار کرد: از سال ۱۳۲۷ که اولین برنامه توسعه ۷ ساله کشور نوشته شد تاکنون ۱۱ برنامه توسعه یا سند توسعه در کشور ابلاغ شده است و همه آنها که به نام برنامههای پنج ساله توسعه عنوان میشوند، آب محور بودهاند یعنی ۷۰ سال است که محور توسعه ایران مبتنی بر پارامتری گذاشته شده که متناسب با ظرفیتها و توان اکولوژیک این سرزمین نیست چراکه این سرزمین آب ندارد و در طول تاریخ همیشه آب کم داشته است بنابراین نمیتوان توسعه را در این کشور بر مبنای آب قرار داد.
به گفته ترابی، زمانیکه برنامه توسعه کشور بر مبنای آب گذاشته شود مهمترین دستوری که بر مبنای آن صادر میشود توسعه بدون چون و چرای اراضی کشاورزی است. از این رو بهمنظور توسعه اراضی کشاورزی و رسیدن به افق برنامههای توسعه، مهار آبهای سطحی که کمتر از ۲۰ درصد حجم منابع آب ایران را تشکیل میدهد، در دستور کار قرار میگیرد چراکه زمان جریان آبهای سطحی در اقلیم ایران همزمان با فصل متناسب کشت و کار و کشاورزی نیست. بههمین جهت لازم است ذخیره شوند و به همین خاطر میرویم سراغ فناوری و ابزاری بهنام سدسازی تا بتوانیم در فصل کشت و کار برای آن برنامهریزی کنیم.
وجود ۷۶۰ هزار حلقه چاه در کشور
وی در ادامه تصریح کرد: برای توسعه اراضی کشاورزی نیاز به آب داریم بنابراین طی ۷۰ سال گذشته علاوه بر منابع آبهای سطحی، با همین روش از مابقی ۸۰ درصد منابع آب زیرزمینی نیز برداشت کردهایم. از این رو تعداد چاههای آب در کشور از ۵۰ هزار حلقه چاه در سال ۵۰ اکنون به ۷۶۰ هزار حلقه چاه افزایش یافته و دستاندازی به حجم ذخیره استاتیک این آبخوانها باعث وقوع پدیده فرونشست زمین شده است.
اکوسیستمهای موجود در اقلیم خشک ایران نیز به منابع آبی نیاز دارند
این هیدرولوژیست همچنین متذکر شد: نکته قابل توجه این است که در اقلیم خشک ایران که حجم آبهای سطحی آن کمتر از ۲۰ درصد است، اکوسیستمهای موجود از جمله رودخانهها، تالابها، دریاچهها و اکوسیستمهای پراکنده جنگلی داخل سرزمینی نیز نیازمند این منابع آب هستند و به زحمت میتوانند با این حجم آب سطحی محدود سرپا بمانند. در کنار این موارد در مناطقی که آب ندارد و بارندگی در آن زیر ۱۰۰ میلیمتر در سال است با احداث صنایع پرآببر و افزایش جمعیت نامتناسب با توان اکولوژیک منطقه بارگذاریهای نامتجانس کرده و در نتیجه تنش آبی در این مناطق را افزایش دادهایم.
بخش کشاورزی با مصرف ۹۰ درصد از آب مصرفی تنها ۳۰ درصد اشتغال ایجاد کرده است
ترابی با بیان اینکه سندهای توسعه پنج ساله کشور طی ۷۰ سال گذشته دارای ایرادات سیستماتیک است، اظهار کرد: این نقیصهها باعث تولید چندین گزاره غلط نیز شدهاند که بهعنوان مثال میتوان به این گزاره اشاره کرد که «اشتغال اصلی در کشور، کشاورزی است.» این یک گزاره غلط است چون در حالیکه ۹۰ درصد آب مصرفی کشور در بخش کشاورزی مصرف میشود اما اشتغال کشاورزی در کشور ما بهطور متوسط کمتر از ۳۰ درصد و تولید ناخالص داخلی غیر نفتی ناشی از کشاورزی نیز کمتر از ۱۰ درصد است.
وی اضافه کرد: محور اصلی توسعه را در ایران کشاورزی قرار دادهایم و جای هیچ حرفی در آن نیست چراکه گفته میشود امنیت غذایی و اشتغال بههمراه دارد اما در حقیقت هم اشتغال پایینی در کشور و هم استعدادهای پایینی در کشاورزی دارد. با این حال امنیت غذایی میتواند از طریق قوت غالب یعنی غلات تامین شود چون ایران توان تولید غلات را دارد. ۶۰ درصد زراعت غلات بهصورت دیم و کمتر از ۴۰ درصد آن بهصورت آبی است و آنچه که استعدادش را ندارد، تولید محصولات باغی و جالیز و صیفیجات است.
این متخصص حوزه آب و تغییر اقلیم افزود: صنایع بزرگ کشور نیز کمتر از ۵ درصد اشتغال دارند و اشتغالهای اصلی مربوط به بخش خدمات با سهم ۴۰ درصد و صنایع کوچک و متوسط با سهم ۲۵ درصد است.
ترابی تاکید کرد: نیروی محرک اصلی بحران آب در ایران در برنامههای اشتباه توسعه یازدهگانه نهفته است. این نیروی محرک اصلی باید حل شود و اگر بر فشارهایی که از آن ناشی شده متمرکز شویم نتیجه آن میشود سدسازی مهارنشده و مهار لجام گسیخته آبهای سطحی که همه معلول و متاثر از همین برنامههای توسعه ۵ ساله کشور هستند.
وی در ادامه ضمن اشاره به اینکه تنها حکمرانان نیستند که اسناد توسعه را تهیه میکنند، تصریح کرد: ما متخصصان از اعضای اصلی تهیه این اسناد توسعه هستیم. کارشناسان از حوزههای تخصصی مختلفی از جمله جامعهشناسی، اقتصاد، عمران، روانشناسی، پزشکی، هواشناسی و ... گرد هم میآیند و دو مرتبه برنامههای توسعه را تدوین میکنند. به همین خاطر اینگونه نیست که همه پیکان اتهام را به سمت حکمرانان بگیریم چراکه زمینهساز تصمیمهای حکمرانان ما متخصصان کشور بودهایم.
آینده بحران از دست دادن منابع آب کشور الان است
این متخصص حوزه آب و تغییر اقلیم با اشاره به اینکه آینده بحران از دست دادن منابع آب الان است، اظهار کرد: آینده بحرانی که در اواخر دهه ۸۰ برخی متخصصان و دلسوزان در حوزه آب نسبت به آن هشدار داده بودند، اکنون است. آنان هشدار دادند که بحران آب و از دست دادن منابع آب ایران آغاز شده است و اگر اقدامی صورت نگیرد طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده منابع آب را از دست خواهیم داد. اکنون در آن نقطه قرار داریم و علائم و پیامدهای آن فعال شده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: در حال حاضر ما چهار وزارتخانه داریم که بهطور مستقیم در برداشت آب تاثیرگذار هستند که سه تا از آنها از جمله وزارت جهاد کشاورزی، وزارت راه و شهرسازی و وزارت صنعت، معدن و تجارت محل و میزان نیاز آبی را تعیین و دستور آن را صادر میکنند و یکی از آنها یعنی وزارت نیرو طبق وظایف خود که از دهه ۵۰ بین وزارتخانهها تقسیم شده این میزان نیاز آبی را تامین میکند بنابراین وزیر نیرو کاری را میکند که در سرلوحه شرح وظایف و فرایندهای سازمانی او نوشته شده است و محل و میزان نیاز آبی را تعیین نمیکند بلکه سه وزارتخانه دیگر آن را تعیین میکنند.
ترابی در پایان گفت: از این رو راهکار مشخص این است که دو نیروی محرک اصلی بحران از دست دادن منابع آب در کشور را متوقف کنیم که یکی از آنها این است که وزارتخانهها از این سیستم جزایر مجزا درآیند و سیستم اجرایی و برنامهریزی کشور دو مرتبه بازنویسی شود و دوم اینکه شالوده سند توسعه کشور باید از نو بازنویسی شود و با توجه به توان اکولوژیک این سرزمین - که آب مهمترین عامل آن است - نوشته شود اما این اقدام سادهای نیست و حل این مساله پیچیده چند تخصصی نیاز به متخصصان جوان چند تخصصی دارد.