آفتاب ـ مهندس احد صدر: كم كم به سناریویی كه حامیان دولت نهم قبل و بعد از هر قطعنامه شورای امنیت در رسانه ها به اجرا می گذارند عادت كرده ایم.
تقریباً پیش از صدور همه قطعنامه های اخیر، مردان دیپلماسی دولت به اظهارنظر در مورد موافقین و مخالفین پیش نویس ها پرداخته اند و جالب آنكه اكثریت آنان امكان اجماع جهانی برعلیه ایران را منتفی می دانند به جملات ذیل دقت كنید:
«روسیه و چین حاضر به امضای قطعنامه تهیه شده توسط آمریكا و انگلیس نمی شوند.»
«منافع استراتژیك روسیه در منطقه با دفاع از حق هسته ای ایران گره خورده است.»
«اعضاء غیر دائم شورای امنیت مخالف صدور قطعنامه بر علیه جمهوری اسلامی ایران هستند.»
اینها جملاتی است كه عیناً از سوی اعضاء تیم مذاكره كننده هسته ای یا دیپلماتهای ارشد وزارت خارجه پیش از قطعنامه های اول تا سوم تكرار شده اند.بطور مثال اگر خبرهای روزهای اخیر (منتهی به صدور قطعنامه سوم) را پیگیری كرده باشید حجم زیادی از تولیدات خبری در القاء مختومه شدن پرونده هسته ای ایران روانه خبرگزاریها شد. حال آنكه گزارش البرادعی در بسیاری موارد از جمله مباحث تسلیحاتی همكاری ها را ناكافی بر می شمرد.
با گذر از این مقطع و پس از تصویب قطعنامه ها و غلط از آب در آمدن همه اظهار نظرها و پیش ارزیابی های كارشناسان سیاسی(از جمله در قطعنامه سوم) ، فضای خبری كشور با سكوتی كوتاه و موقت روبه رو می شد و بی اثر جلوه دادن تحریمها و گاهی كاغذ پاره شمردن آنها موضوع اصلی مباحث تحلیل گران را تشكیل می داد.
به راستی علت چیست؟ آیا اینگونه اظهار نظرها و تحلیل ها ناشی از ضعف بدنه كارشناسی و فقدان دیپلماتهای مجرب در دستگاه دیپلماسی كشور است ؟سوابق پرونده های بزرگ وحساس دیپلماسی ملی در دو دهه اخیر باور این امر را مشكل می سازد هرچند طرد بسیاری از مدیران توانمند نظام از بدنه اجرایی كشور در دو سال اخیر در بروز این امر بی اثر نبوده است.
تكرار سناریوی هسته ای در ماههای اخیر از وجود نویسندگانی حكایت دارد كه با تدوین آن، سعی در وهم آلود كردن فضای خبری كشور و فریب افكار عمومی را دارند.
این نویسندگان با پیش طراحی واكنش ها و تولید تحلیل های سفارشی در مقاطع زمانی خاص و بسته به نیاز تبلیغاتی دولت نهم ضمن كم اثر نشان دادن تحریمها كه از مهم ترین اسناد حقوق بین الملل به شمار میروند مانع اطلاع افكار عمومی از عمق واقعیات واثرات مخرب آنها می شوند.
برپاكردن دوره ای و هر از گاهی جشنهای هسته ای با جعل و تغییر واقعیتها ،اطلاع رسانی ناقص و انتخاب شده ودور نگاه داشتن اصحاب فكر و رسانه از روند فعلی پرونده هسته ای تنها بخشی از سناریویی را تشكیل می دهد كه هرسال یك یا دوبار بر روی صحنه نمایش قرار می گیرد.
به نظر می رسد پرونده هسته ای بیش از آنكه موضوعی علمی - استراتژیك برای كشور باشد به ابزاری تبدیل شده است تا ناكامی ها وسیاست گذاریهای غلط دولت در بخشهای كلان اقتصادی و سیاسی را توجیه نماید.
عدم صداقت در مواجهه با افكار عمومی و در پیش گرفتن راهبردهای پوپولیستی (از نوع بلوك شرق)ضمن تشدیدبی اعتمادی جامعه به حاكمان متاسفانه موجب روال شدن رویه ای خواهد شد كه اثرات نامطلوب آن را در تاریخ سیاسی معاصر بسیار سراغ داریم.