نشست خبری سریال "کلبهای در مه" با حضور سعید پروینی تهیهکننده و سه نفر از بازیگران این مجموعه سام قریبیان، آشا محرابی و حسام محمودی در ساختمان روابط عمومی سازمان صداوسیما بدونِ حضور خبرنگاران و آنلاین برگزار شد.
سؤال اول در نشست بحث تغییر کارگردان "کلبهای در مه" بود که سعید پروینی تهیهکننده درباره آن صحبت کرد. او گفت: آبان سال 1398 بود که این سریال را به کارگردانی خانم اشرفیزاده کلید زدیم. به هر حال در هر کاری تفاهمات و تفاوتهایی وجود دارد و به آن قول و قراری که گذاشته بودیم وفا نشد و نتیجه بر این شد که کارگردان عوض شود. خانم اشرفیزاده معتقد بودند تغییر لوکیشن به ویژه لوکیشن مربوط به خان در تهران درنمیآید اما ما با سبک ویژوال این کار را در تهران ساختیم و با آقای لفافیان این پروژه را به پایان رساندیم.
سام قریبیان درباره متن و اهمیتِ فیلمنامه صحبت کرد و چنین گفت: در مورد کارها، معمولاً فیلمنامهای پیشنهاد میشود، نقش را میخوانیم و متن برایمان مهم است. بعد هم مسائل مالی و گروه به ویژه در این شرایط و دورهای که کمی نگرانکننده است؛ چراکه تو پس از چند ماه مراقبت برای اینکه مبادا کرونا بگیری یک دفعه با میانگین روزی 100 نفر باید در ارتباط باشی. بازیگران خط مقدماند؛ چراکه ماسک نمیزنند، گریم میشوند، لباس میپوشند و با 100 نفر از عوامل در ارتباطاند اما خوشبختانه با تدابیری که اندیشیده شد مشکلی نداشتیم.
آشا محرابی هم درباره تجربه حضور در این سریال گفت: سریال "کلبهای در مه" قصه و داستان دارد و مردم هم قصه و داستان را دوست دارند، همچنین حسّ نوستالژی را هم دوست دارند و مهمتر از آن اینکه مخاطب متوجه این نشد که کار در تهران ساخته شد. اما درباره کرونا و شرایطی که با آن مواجهیم باید گفت که وقتی ماسک میزنی دیگر آن ابهت را نداری اما به هر حال این حرفه ما است، منت بر سر مخاطب نمیگذارم. ما واقعاً با خطر دست و پنجه نرم میکنیم، واکسن نزدیم اما خوشبختانه مراقبتهایی که بود و با تستهایی که میگرفتیم شانس آوردیم.
اما شاید بخشِ عمدهای از نشست به صحبتهای صریح و البته انتقادات حسام محمودی اختصاص پیدا کرد؛ وقتی او ابتدا با آدمهای کارنابلد و انتقاد به شرایط تلویزیون در حوزه تهیه و تولید سریالها، صحبتهایش را آغاز کرد. او گفت: متأسفانه همه چیز بدتر و بدتر میشود و تعداد آدمهای کارنابلد زیاد شده است. نمیدانم چرا گروه تهیه و تولید ماجرا را متوجه نمیشود و آدمهای ارزان کارها را گران میکنند. چرا یک گروه 100 نفره باید منتظر باشند که یک بازیگر یک دیالوگ را حفظ کند، چرا باید ساعتهای طولانی گروه وقتشان گرفته شود که فلان آدم نمیتواند کارش را درست انجام دهد. این آدمها چطور انتخاب میشوند. مگر در تلویزیون سریالهایی تولید نشده که خیابانها خلوت شده است. یکی از دلایلی که دیگر این سریالها را نداریم جدا از اینکه آدمهای کاربلد از تلویزیون فاصله گرفتهاند علت این است که دوستی و اعتماد دیگر وجود ندارد.
او همچنین به قراردادها و بندهای عجیب و غریبِ این قراردادها در تلویزیون اشاره کرد: در قراردادها، بندهای عجیب و غریبی برای کار کردن در تلویزیون وجود دارد که نمیدانم از کجا میآید. من به عنوان بازیگر کلی قول به تهیهکننده میدهم اما او حتی به من نمیگوید پول من را کی میدهد. آیا راجع به این مسئله من میتوانم جایی شکایت کنم، آیا میتوانم ترک صحنه کنم؟
سعید پروینی تهیهکننده سریال درباره مسائلی که در این زمینه در تلویزیون وجود دارد واکنش نشان داد: ما دوستانی داشتهایم که سریال ساختهاند و آن را رها کردهاند، حتی من خودم آنها را میشناسم که دوباره برای ساخت کار الف ویژه قرارداد بستهاند. اما نکتهای که وجود دارد این است که در کل سازمان صداوسیما شرایط اینگونه نیست و نمیشود گفت همهجا به غیر از صداوسیما مدینه فاضله است. در همه جا از این موارد وجود دارد.
سام قریبیان درباره مشکلاتی که در زمینه تولید سریالهای تلویزیون وجود دارد به مقایسه دستمزد بازیگران در تلویزیون و نمایشخانگی پرداخت و گفت: مشکلات در سینما و تلویزیون زیاد است به ویژه اینکه رقیبی مثل شبکه نمایش خانگی آمده است و میزان پولی که به عنوان دستمزد به بازیگر میدهد با پولی که تلویزیون پرداخت میکند در حد شوخی است. اما اگر بازیگری به تلویزیون میآید چند علت دارد؛ یکی اینکه نقش، کار و عوامل را دوست دارد و دوم اینکه هدفش دیده شدن است چرا که در هر حال تلویزیون پربازدیدترین رسانه محسوب میشود.
البته حسام محمودی دوباره به انتقادها ادامه داد و بحث بندهای عجیب و غریب قرارداد سریالهای تلویزیونی را مطرح کرد. او گفت: تلویزیون برای بستن قرارداد بندهای عجیب و غریبی را در نظر میگیرد اما هیچ وقت فکر نمیکند، بازیگرانی را که تبدیل به یک برند میکند آن قرارداد را درست ببندد که پنج سال دیگر آن بازیگر نگوید، من جواب تلویزیون را هم نمیدهم، گروه تهیه و تولید باید باسوادترین افراد باشند. در تمام پروژهها آیا واقعاً اینگونه است. معمولا آدمهاییاند که چشم بگویند و کار هم پیش نمیرود. دلیل اینکه پیش نمیرود این است که از یک تهیهکننده شکایت میشود به دلیل اینکه پول عوامل را پرداخت نکرده است. آن آدم را از کار برمیدارند و سه ماه دیگر میرود و کار الف میگیرد! از یک کار معمولی کار الف میگیرد. او که نتوانسته یک پروژه ب را مدیریت کند تلویزیون چگونه کار الف به او میدهد. نهاد نظارتی کجاست که ما راجع به آن شکایت کنیم.
البته در لا به لای این بحثها، موضوع ساخت فصل دوم سریال "کلبهای در مه" مطرح شد که تهیهکننده چنین پاسخ داد: در فصل اول با توجه به اینکه بازنویسیهایی صورت گرفت بخشهایی از قصه حذف شدند. اگر بنا به تولید فصل دوم باشد آن بخشهایی که حذف شدند به کار اضافه خواهد شد و اگر تلویزیون تصمیم به ساخت فصل دوم بگیرد این اتفاق خواهد افتاد.