در حال حاضر، برداشته شدن سریع تحریمهای امریکا علیه ایران، به منافع سیاسی اصولگرایان و موفقیت کارنامه دولت رئیسی ارتباط مستقیم دارد. با تغییر دولت، به سود اصولگرایان است که سریع تر در مسیر برداشته شدن تحریم ها حرکت کنند و اگر نه، همان بلایی که بر سر دولت های دوم احمدی نژاد و روحانی آمد و دستاوردهای آنها را سوزاند؛ در همین دولت نخست رئیسی متوجه او خواهد شد.
اگر تحریم ها برداشته نشود هر عملکرد دولت رئیسی، زیرسایه تحریم ها ضربه می خورد و آسیب می بیند.
امریکا از طریق تحریم های اساسی می تواند به صورت غیرمستقیم، قیمت دلار در ایران را افزایش دهد و این یعنی تورم در ایران که نه تنها هر برنامه و دستاوردی را می تواند نابود کند بلکه زندگی عادی را نیز مختل می کند.
با این حال پیش بینی می شود ( و امیدوارم درست نباشد)، اصولگرایان در دام تبلیغات منفی خود علیه مذاکره و رفع تحریم ها می افتند و قادر به برداشتن تحریم ها نخواهند بود. آنها صرفا مذاکرات را ادامه می دهند بدون اعلام موفقیت یا شکست.
در نتیجه اصولگرایان به سراغ افزایش و ارتقا فعالیت های حساس هسته ای می روند تا طرف مقابل (امریکا و اروپا) را مجبور به امتیاز دهی کنند. طرف مقابل هم در واکنش، تحریم های جدیدی را اعمال می کند. آنچه که روی خواهد داد تکرار دوره مذاکرات سعید جلیلی در سال های ۸۶ تا ۹۲ خواهد بود.
می توان به دولت رئیسی توصیه کرد با استفاده از وفاق و یکدستی شکل گرفته در قوای سه گانه و دعوت آنها به پذیرش واقعیت ها، تلاش کند در مذاکرات جاری در وین به توافقی فوری در چارچوب برجام دست یابند تا تحریم های مرتبط با هسته ای برداشته شود. یا اگر نمی خواهند زیرسایه برجام باشند؛ می توان ضمن اعلام پایان برجام، مذاکرات جدیدی را با آمریکا شروع کرد و برای برداشتن دامنه بیشتری از تحریم ها، مذاکرات فرا هسته ای داشت.
اگر هم اطمینان دارند توانایی برداشتن تحریم ها را ندارند به سرعت این موضوع را عمومی اعلام کنند. البته در این وضعیت، باید منتظر بازگشت تحریم های سازمان ملل، اتحادیه اروپا و تحریم های جدید امریکا بود.
بدترین کار ممکن این است که فکر کنند با ماجراجویی یا به چالش کشیدن قدرت های منطقه ای، می توان به مذاکرات یا برداشتن تحریم ها کمک کرد.
همزمان دولت رئیسی باید با استفاده ازهمسویی با مراکز اصلی قدرت در ایران، مذاکرات جدیدی را با دولت های منطقه و در راس آنها عربستان سعودی، بحرین و امارات آغاز کند و روابط با این کشورها را بازگرداند و عادی کند.
مهمترین موضوع در عادی سازی روابط با کشورهای منطقه، اطمینان بخشی واقعی و ملموس از طرف بخش واقعی قدرت به این کشورهاست که ایران به دنبال سرنگونی حکومت آنها نیست. چون همزمان نمی توان هم با قدرت های منطقه ای و هم با قدرت جهانی در سطح آمریکا و اروپا وارد منازعه و چالش جدی شد.
بازگشت اقتصاد ایران به شرایط عادی و سپس رشد و توسعه، محقق نمی شود مگر در سایه ثبات سیاسی و روابط گرم با کشورهای منطقه و روابط عادی با جهان.