کد خبر: ۷۲۱۷
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۳۸۴ - ۱۵:۵۲
آخرين وضعيت گنجی در گفت وگو با معصومه شفيعی:

گنجی‌: از من نخواهيد اعتصابم را بشکنم

آفتاب‌‌نیوز : چه اطلاع تازه‌اى از وضعيت جسمى اكبر گنجى وجود دارد؟

”من ۵ شنبه، به دیدن آقای گنجی رفتم. ایشان گفتند که فعلا در بهداری زندان نگهداری می شوند. از قرار معلوم ساعت ۸ شب سه شنبه، ۲۱ تیرماه، ایشان به بهداری مراجعه می کنند و با توجه به اینکه فشار خونشان ۷ روی ۵ بوده، پزشکی که آنجا بوده تزریق سرم قند و نمک را ضروری می بیند، ولی آقای گنجی زیر بار نمی رود. در بازگشت به بند آقای گنجی سرگیجه‌ی شدید می گیرد و بیحال روی زمین می افتد. ایشان را با برانکار به بهداری منتقل می کنند و زیر سرم ایشان را می برند. با توجه به اینکه وزنشان ۵۴ کیلوگرم هست و فشارخونشان هم ۷ روی ۵ یا ۶ هست، پزشک زندان به ایشان توصیه می کند که حتما باید تحت مراقبت دائم در بهداری باشند. چون با توجه به وضعیت عمومی آقای گنجی، وی احتمال ایست قلبی، شوک و تشنج می دهد که گنجی قبول نمی کند. ولی آنها می گویند که شما باید اینکار را بکنید، وگرنه با خطر مرگ مواجه هستید. گنجی در نهایت می پذیرد که در بهداری بماند، اما نه زیر سرم، بلکه یکی دو روز زیر نظر پزشک باشد تا کمی حالش عادی تر شود. و جریان هم از این قرار بوده که بعدازظهر دوشنبه، ۲۰ تیرماه، یک عکس M.R.I از آقای گنجی تهیه می شود. یعنی پزشک برای ایشان اورژانسی تجویز می کند که برای کمرشان به بیرون از زندان منتقل بشوند. چون از درد کمر خیلی رنج می ببرند. گنجی را می برند بیرون از زندان و. M.R.I انجام می شود. پزشک متخصص رادیولوژی بیرون از زندان کتبا برای مسئولین زندان می نویسد که با توجه به اینکه وضعیت گنجی خیلی حساس هست و بخاطر اینکه دیسک کمرش به عصب و نخاعش فشار وارد می کند و وضعیت اش خیلی حساس است، باید تحت مراقبت و درمان بلند مدت با استراحت کامل باشد. این عکسها می ماند تا صبح که پزشک متخصص این عکسها را می بیند، آقای گنجی را دوباره معاینه می کند و همان نظر پزشک رادیولوژی را تایید می کند. ایشان هم بطور کتبی برای مسئولین زندان می نویسند یکماه استراحت مطلق که بعد از گذشت یکماه، اگر بهبودی حاصل شد که بهتر و در آنصورت کار استخردرمانی و فیزیوتراپی بلند مدت را باید آغاز بکند، وگرنه دیسک کمرشان حتما باید باید عمل بشود. در این نامه ای هم که این آقای متخصص زندان می نویسند، توصیه می کنند که حتما به گنجی مرخصی استعلاجی داده بشود. لازم است این را هم یادآوری کنم که سال ۸۲ آقای گنجی از ناحیه ی کمر خیلی رنج می بردند. ایشان M.R.I را آنموقع تهیه می کنند، عکس M.R.I، و به چند پزشک ارتوپدی و متخصص ارتوپدی نشان می دهند که همه ی اینها برای آقای گنجی استخر آبگرم و فیزیوتراپی را در جلسه های خیلی زیاد، ۱۰ یا ۲۰ جلسه، پیشنهاد می کنند تا ببینند آیا بهتر می شود یا نه. حتا نامه هم می نویسند به قوه ی دادستانی که اینکار خیلی ضروری ست. در آنموقع آقای شریعتمداری، وزیر بازرگانی، این موضوع مال زمستان ۸۲ هست، آنموقع آقای شریعتمداری در حضور آقای مرتضوی و آقای عبداله رمضانزاده آقای گنجی این مسئله را مطرح می کنند، یعنی آقای شریعتمداری از آقای مرتضوی قول می گیرند که گنجی را به دانشکده ی توانبخشی بفرستد برای فیزیوتراپی و استخر آبگرم. آقای مرتضوی هم قول می دهد، ولی هنوز که هنوز هست می خواهد آن قول را اجرا بکند. من می خواهم این حرف را بزنم که اگر آقای مرتضوی در زمستان ۸۲ به این توصیه ی پزشکان عمل کرده بود و گنجی را می فرستاد، منظورم این نیست که می فرستاد به خانه، همانجا قرار بود از زندان گنجی را بفرستد برای درمان به دانشکده ی توانبخشی و قول هم داده بودند. اگر اینکار را کرده بود وضع آقای گنجی الان به اینصورت نمی شد، الان به اینروز نمی افتاد، الان دیسک کمرشان به نخاع و عصب فشار نمی آورد، احتیاج به عمل نداشت، الان حتا آقای گنجی اعتصاب غذا نکرده بود و روند عادی زندگی همه ی ما جریان داشت. ولی می بینیم که این کارشکنی ها از سوی قوه ی قضاییه، از سوی دادستانی ادامه پیدا کرد تا کار و بحران را به اینجا رساند. وقتی من دیروز ایشان را دیدم به من گفت که پزشکهای بهداری به من گفته اند که تو حتما باید بهداری بستری بشوی. من به آنها گفتم مگر قوه ی قضاییه نامه ی کتبی تایید پزشکهای مختصص را نمی خواهد. خوب پزشک متخصص خود زندان نامه ی کتبی داده و گفته که من باید در استراحت مطلق باشم، باید حتما عمل بشوم. چرا به نامه ی پزشک خودتان اقدام نمی کنید. من حاضر نیستم توی بهداری بستری بشوم. خلاصه، آنها با آقای گنجی خیلی بحث می کنند و کار به اینجا می رسد که آقای گنجی می پذیرد در بهداری بماند، و آنها هم روی همان نامه ی پزشک از طریق دادستانی اقدام می کنند. ظاهرا تا روز یکشنبه یا دوشنبه قرار شده که آقای گنجی را بفرستند بیرون از زندان. یعنی بفرستند منزل برای مداوا و همه بحثهایی که در جریان بود.

معنایش این است که در صورت دادن مرخصی استعلاجی به آقای گنجی اعتصاب غذای ایشان پایان پیدا می کند؟

آقای گنجی به من گفتند. به من گفتند که من خواسته ام آزادی بی قید و شرط است. من مرخصی استعلاجی را نمی پذیرم. منتها منظور گنجی اینست که نشان بدهد این قوه ی قضاییه ما چقدر بر سر حرفش نیست. چون اینها گفته اند که اگر نامه ای تایید و کتبی پزشک باشد ما ایشان را می فرستیم. تایید پزشک خودشان هست،‌ نه پزشکی که ما معرفی کرده باشیم. پزشک متخصص مغز و اعصاب خود زندان است. گاهی وقتها به زندان می رود و این موارد ضروری را انجام می دهد. ایشان هم روز چهارشنبه صبح رفته بودند زندان. ایشان خودش کتبی نوشته است. منظور آقای گنجی اینست که اینها حتا به حرفهای خودشان هم پایبند نیستند، به آن قول و قرارهایی که می گذارند. در نهایت خواسته ی آقای گنجی آزادی بی قید و شرط است و ایشان اعتصابشان را در زمانی می شکنند که بیایند بیرون و این خواسته ی شان اجابت بشود.

آیا اطلاعی از نامه ی دوم آقای گنجی موسوم به «دومین نامه ی اکبر گنجی به آزادگان جهان» خبر دارید؟

یکی از دوستانم به من زنگ زد و اطلاع داد. من از طریق دوستان یکی دوسطر شنیدم. هنوز خودم نامه را ندیدم، ولی آقای گنجی قبلا گفته بود در صورتی که من به زندان برگردم اعتصاب غذایم را شروع می کنم و تمهیداتی هم اندیشیده ام که تمام نظراتم را منتقل کنم به بیرون.

بنابراین تایید می کنید که این نامه، نامه ی آقای اکبر گنجی هست؟

بله، من تایید می کنم. حالا این نامه ها در راه است . این اولین و دومین نامه نخواهد بود و هنوز در راه است. گنجی تا وقتی توی زندان است اصلا قابل کنترل نیست. من می خواهم اینرا بگویم، اینها منظورشان این بود که گنجی را توی زندان حبس کنند، دهانش را ببندند، قلمش را بشکنند و حرفی از او نباشد. این مسئله کاملا عکس عمل کرد. کاملا عکس. رفتاری که اینها با گنجی کرده اند، گنجی را تندتر و ردایکالتر کرد و گنجی نظرات خودش را بیرون اعلام می کند.

خانم شفیعی، آیا از مضمون نامه اطلاعی دارید؟

من چیز خاصی نمی دانم. نه.

یعنی دیروز آقای گنجی به شما نگفتند که این نامه را به بیرون از زندان فرستاده اند و منتشر شده است؟

در مورد نامه صحبتی نشد، ولی مسلما خبرها به ایشان می رسد. نه از طریق من. ایشان کانالهای زیادی دارند برای خبرگیری و خبردهی. همه ی اخبار به ایشان می رسد. ایشان در جریان تمام تغییر و تحولات هست، چه خارج از زندان و چه داخل زندان و چه در داخل کشور و چه در خارج از کشور. حتا خبرهایی به ایشان می رسد که وقتی من می روم زندان و نمی دانم، ایشان به اطلاع من می رساند. می خواهم بگویم که گنجی یی که در زندان هست با گنجی یی که بیرون از زندان هست هیچ فرقی ندارد. فقط یک هزینه ای بر نظام تحمیل می شود. ایشان هم تا وقتی در زندان باشد این نامه ها همچنان ادامه دارد، این وضعیت همچنان ادامه دارد و اینها نمی توانند گنجی را خاموش بکنند با این کارهایشان.

حتما اطلاع دارید که آقای محمود سالارکیا، معاون امور زندانهای دادستان تهران، امروز اعلام کرده اند که باید روال قانونی طی بشود و معنای این حرف اینست که درخواست عفو مشروط باید بدهند آقای گنجی، و بنوعی خواسته ی آقای خاتمی را رد کرده اند. آیا مطلع هستید؟

من مطلع نبوده ام. حالا از زبان شما می شنوم، ولی قبلا شنیده ام که آقای خاتمی ظاهرا از آزادی مشروط صحبت کرده بودند. من درباره ی این مسئله با یکی از دوستان صحبت کردم و این دوستان به اطلاع آقای خاتمی رساندند که مسئله ی آزادی مشروط چه جوری ست و اگر می خواست از این قانون استفاده کند ۳ سال پیش که شامل حالش می شد استفاده می کرد. آقای گنجی می گوید که اگر من این قانون را بپذیرم معنایش اینست که پذیرفته ام مجرمم. من مجرم نیستم. من بیگناهم. من را بیگناه به زندان انداخته اند. یک پرونده سازی برایم درست کرده اند که هیچی توی آن نیست و من را به زندان انداخته اند. لذا من تحت هیچ شرایطی آزادی مشروط را نمی پذیرم، مخصوصا الان که همه ی دوران زندانم را ۵ سا ل و ۳ ماه طی کرده ام و فقط چندماه از زندانم باقی مانده است.

ولی به هرصورت خانم شفیعی به شکل قاطعانه ای معاون امور زندانهای دادستان تهران رد کرده اند خواسته ی آزادی بی قید و شرط را. مقصود من اینست، وقتی که چنین موضعی از طرف قوه ی قضاییه گرفته می شود فکر می کنید حرکت بعدی آقای گنجی چه خواهد بود و خود شما، نهادهای حقوق بشری، نهادهای مدنی، دوستان آقای اکبر گنجی دیگر چه فعالیتهایی خواهند کرد؟

همه ی این موارد با آقای گنجی صحبت شده است. در رابطه با آزادی مشروط صحبت شده، خواسته ی دوستان که همه پیغام می دهند ما نگران سلامتی گنجی هستیم در درجه ی اول و در وضعیت فعلی سلامتی تو برای ما اهمیت دارد و اعتصاب غذایت را بشکن،‌ ایشان مخالفت کرده اند و زیر بار شکستن اعتصاب غذا نمی روند. ایشان همچنان سر موضع شان سفت و محکم ایستاده اند. این سفت و محکم ایستادن به معنای واقعی کلمه است. ایشان یک ذره کوتاه نیامده اند و می گویند من فقط آزادی بی قید و شرط را می خواهم. من بیگناهم باید آزاد بشوم. اینها وظیفه ی قانونی شان هست که من را آزاد بکنند. ولی مسئله اینست که اگر من در این شرایط اعتصاب غذایم را بشکنم چی بدست می آورم. اینهمه سختی کشیدم، اینهمه زندان را تحمل کردم. ۵ سال است که ایشان ممنوع التلفن است بدستور کتبی آقای علیزاده، رییس کل دادگستری استان تهران.

خانم شفیعی، آیا آقای گنجی نامه ی ۵ شخصیت مذهبی و ملی ایران را که از ایشان خواسته بودند پایان بدهند به اعتصاب غذایشان رد کرده اند؟

اتفاقا آقای گنجی نامه را هم دید. نه، ایشان نمی پذیرند. گنجی برای همه ی این آقایان خیلی احترام قائل هستند، اینها از دوستان آقای گنجی اند. ممکن است در بعضی نظرات با هم متفاوت باشند، در بعضی از دیدگاهها، ولی آقای گنجی به من گفت که دوستان از من نخواهند که اعتصابم را بشکنم. در این شرایط من اعتصابم را نمی شکنم و کسانی هم که از من می خواهند اعتصاب غذایم را بشکنم، در عوض بروند به آنطرف فشار بیاورند. آنطرف هست که دارد قانون شکنی می کند، دارد کار غیرقانونی می کند. این نامه هایی که برای من می شود، من توصیه می کنم که برای آنطرف نوشته بشود و از آنطرف بخواهند که یک قدری به خواسته های بحق زندانیان تمکین کند“.


بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
انتشار یافته: ۰
ناشناس
|
-
|
۰۰:۱۱ - ۱۳۸۴/۰۴/۲۷
0
0
بهتر است مساله اكبر گنجي فارغ از جوسازي هاي كنوني وفق ضوابط متعارف انساني و اخلاقي و شرعي به نحو عقلاني حل شود تا ما شاهد تبعات غير عقلاني ان براي جامعه نباشيم .
نظر شما
پربحث ترین عناوین
پرطرفدار ترین عناوین