آفتاب: چهره علی اکبر سیبویه برای کسانی که سفرها و مذاکرات مقامات عالی کشور را از طریق تلویزیون مشاهده می کرده اند نا آشنا نیست. او سالها در دستگاه سیاست خارجی کشور در مناصب مختلف ایفای نقش کرده است.
-رئیس اداره ترجمه وزارت امورخارجه از سال 1374 تا 1380
-کاردار جمهوری اسلامی ایران در تونس از 1380 تا1384
بخشی از مسئولیتهای وی در طول 28 سال فعالیت در وزارت امور خارجه محسوب می شود.
دکتر سیبویه دارای مدرک فوق لیسانس از دانشگاه ازیتونه تونس و مدرک دکترای علوم اسلامی با گرایش مدیریت اسلامی است.
او همچنین فرزند آیت الله سیبویه از علمای مشهور و به نام روزگار ما است.
با توجه به اینکه سال ها در دستگاه دیپلماسی کشور مشغول به فعالیت بودید چه ضرورتی را احساس کردید که وارد عرصه قانونگذاری شوید؟
در طول 28 سال گذشته از مقطع مجلس اول تا کنون بخشی از فعالیت هایی که داشتهام مرتبط با مجلس بوده است. به خصوص در ملاقاتهای خارجی با مسئولان و روسای پارلمانهای کشورهای عربی ارتباط فشردهای با مجلس داشتهام.
از همان ابتدا ضعفهای آشکاری را در مجلس مشاهده میکردم هر چند که دورههای مختلف نسبت به سال های قبل و بعد از آن، شاهد قوت و ضعفهایی بود که با توجه به حضور نیروهای کیفی این میزان تغییر میکرد.
به طور قطع در گذشته طی سه دوره مجالس قدرتمندی در کشور داشتیم البته در بعضی موارد مجلس عملکرد ضعیفی داشته است. در واقع به دلیل دخالتهایی که قوه مقننه و مجریه در کار یکدیگر داشتهاند در نهایت موجب تضعیف مجلس میشدند.
البته طی چند ماه گذشته نمونههایی در این مورد داشتهایم. به طور کلی وقتی نمایندهای میخواهد وارد مجلس شود باید از تحصیلات بالایی برخوردار باشد و با کدخدا منشی رفتار نکند. البته در تهران و کلان شهرها در مقایسه با شهرهای کوچک شاهد افراد کیفیتری هستیم.
در شرایط حاضر بدنه مجلس از نظر نیروهای متخصص بسیار ضعیف است افرادی که از شهرستانها به تهران میآیند به دلیل نداشتن تجربه عملی و آشنا نبودن با سیاست خارجی و ندانستن مکانیزمهای پویایی اقتصادی و عدم شناخت اصول حاکم بر جهان و نظام بینالملل قادر به انجام دادن کاری در عرصه اقتصاد نبودند. به همین خاطر در کشور شاهد عقب گردهای اقتصادی ملموسی هستیم. این در حالی است که در همان ابتدای انقلاب مجلس در پیریزی شالودههای اقتصادی، بهتر عمل میکرد. اکنون پس از گذشت 29 سال از پیروزی انقلاب شاهد چنین عملکردی نیستیم. در آن زمان ترکیه قدرت اقتصادی در منطقه نبود و از ایران دنباله روی می کرد ولی اکنون ترکیه به عنوان یک قدرت اقتصادی در سطوح منطقه و شمال آفریقا مطرح است. به خاطر اینکه ترکیه در 4 سال گذشته به دلیل وامهای گستردهای که گرفت به ورشکستگی اقتصادی کشیده شده بود و حتی مسئولان سیاسی ترکیه به این موضوع اعتراف میکردند ولی به دنبال سیاست اقتصادی پویایی که از سوی مجلس این کشور اتخاذ شد باعث گردید که طی 4 سال این روند تغییر کند و تواست به عنوان یک قدرت اقتصادی مطرح شود.
بنابراین اگر چه تمام نمایندگانی که به مجلس راه پیدا میکنند از نظر دینداری و متعمد مردم مورد تایید نظام قرار گرفتهاند ولی باید دارای تجربه نیز باشند. محیط پیرامونی جهانی و منطقهای را به خوبی بشناسند و به خوبی بتوانند به مردم خدمت کنند. تورمی که طی یکسال اخیر به وجود آمده است به دلیل عملکرد بسیار ضعیف مجلس است. این تورمی که اکنون وجود دارد در سالهای گذشته وجود نداشته است. این در حالی است که در گذشته هر بشکه نفت بین 5 الی 6 دلار فروش میرفت ولی وضعیت اقتصادی مردم به مراتب بهتر بود در حال حاضر نفت ایران بین 85 الی 90 دلار به فروش میرسد ولی با سیر قهقرایی در بازار و رونق اقتصادی مواجه هستیم.
با توجه به افزایش سرمایهگذاری خارجی در کشورهای خاورمیانه و همسایه ایران، شاهد روند نزولی سرمایه گذاری در کشورمان هستیم. دلیل این رویکرد را در چه عواملی ارزیابی میکنید؟
وقتی سطوح سرمایهگذاری در کشورمان را با کشورهای پیرامونی مقایسه میکنیم حتی 10 درصد این سرمایهگذاریها در ایران صورت نمیگیرد. به عنوان نمونه عراق به مراتب از ایران موفقتر بوده است و توانسته است سرمایههای کلانی را حتی از ایران به این کشور انتقال دهند. به طور حتم اگر سیاست خارجی کشورمان براساس اعتماد استوار باشد و یک راهکار طولانی مدت و هدفمندی را وزارت بازرگانی، مجلس و دولت پیریزی کند و متعاقب آن اختیارات را به وزارت امور خارجه واگذار کند به طور حتم شاهد پویایی سرمایهگذاری خارجی در کشورمان خواهیم بود. با تجربهای که طی سالها به دست آوردهام علم و تخصص با حضور افراد کارآمد میتواند راهگشا باشد به عنوان نمونه حتی با معدود سفیرانی که در خارج از کشور داشتهایم توانستهاند با اعتمادی که در سرمایهگذاران خارجی ایجاد کنند شاهد سرمایهگذاری آنها در ایران باشیم البته این موضوع تنها مشکل دستگاه سیاست خارجی کشورمان نیست.
در واقع سرمایهگذارانی را میشناسم که با تلاش سفیر و بخش اقتصادی وزارت خارجی شرایط مناسبی را برای سرمایهگذاری در کشور را فراهم نموده است ولی پس از اینکه به کشور وارد شدند با یک بینظمی فاحشی مواجه شدهاند و نمیدانستند که طرف مقابل آنها چه کسانی هستند. حتی بعضی از سرمایهگذاریهای خارجی از بین رفت و در مقابل بیاعتمادی ایجاد کرد روند نامناسب جذب سرمایه در داخل کشور باعث شده است که مشخص نباشد این سرمایه در کجا هزینه شود باید برای جذب سرمایه گذاری خارجی ساختارهای مناسبی ایجاد کنیم.
در شرایط حاضر یک بخشنامه بیشتر از چند ماه عمر نمی کند. در کشوری که اعتبار بخش نامهها بیش از یک ماه نیست نه تنها تاجر بلکه سرمایهگذار خارجی نیز اعتمادی به سرمایهگذاری نخواهد داشت.
بخش نامهها باید ظرفیت 15 ساله داشته باشند تا سرمایهگذار خارجی بتواند طی دو سال اول، سرمایه را وارد کشور کند و پس از چند سال بعد به نتیجه برسد و بتواند از بهره این سرمایهگذاری استفاده کند.
برای تحقق این امر در ابتدا باید ساختارهای اقتصادی در داخل کشور ایجاد شود. در کشوری مانند کانادا توانسته پارامترهای بالقوهای ایجاد کند تا پولداران دنیا به این کشور جذب شوند. پس از پیروزی انقلاب در 10 سال اول آقایان نگران بودند و شک داشتند که ممکن است با این سرمایهها مشکلاتی در کشور ایجاد شود ولی اکنون انقلاب از ثبات و استحکام بالقوهایی برخوردار است. با توجه به همه شرایطی که مطرح شد هنوز در جذب سرمایه ناموفق عمل کردهایم.
در واقع عوامل داخلی و سفارتخانههای ایران در خارج از کشور باید تحت کمیتهای جهت جذب سرمایههای خارجی فعالیت کنند و نباید سیاست خارجی و مسئولان اقتصادی هر کدام راه خودشان را بروند. این در حالی است که اکنون هر نهاد به صورت موازی راه خودش را دنبال میکند و این روند در نهایت باعث ناکامی عرصه اقتصاد کشور می شود.
آیا هیجانات کاذب در دستگاه دیپلماسی کشور باعث سلب جذابیت سرمایهگذاری خارجی در ایران نشده است؟
سیاستهایی که نگرانی در سرمایهگذاران خارجی ایجاد میکند باید معلول فشار غرب و بخصوص آمریکا در نظر داشته باشیم. این روند را باید در بیاطلاعی و نداشتن راههای درست برای اعتمادسازی ارزیابی کرد. به عنوان نمونه تغییر وزیران که پس از مدتی عوض میشوند در کنار بخش نامههایی که عمر کوتاهی دارد که منجر به تنش میان بازرگانان و وزارت بازرگانی شده است.
بنابراین در سطح داخلی بیثباتی و عدم تجربه در اینگونه مسائل دخیل است.
در حالی که کشورهای عربی از جمله مصر دارای دیپلماتهای قوی و برجستهایی هستند چرا دستگاه سیاست خارجی کشورمان از حضور چنین افردی بیبهره است؟
متاسفانه پس از انقلاب تا کنون کمتر دیده شده است فردی با سمتهای مطرح بینالمللی مطرح شود. این در حالی است که در ایران تعداد زیادی از این افراد وجود دارند. اگر زمان پیغمبر را در نظر بگیریم در آن دوران به سلمان فارسی اعتراض کردند که چرا این عجم و بیگانه را اینقدر به خودت نزدیک کردهایی که اجازه دارد به خانه پیغمبر رفت و آمد کند ولی ما که از قبیله قریش هستیم چنین اجازهای نداریم. در آنجا حضرت رسول ملاک را تقوی، پرهیزگاری و خداشناسی اعلام کردند و سلمان را دعا کردند که وی از تبار قومی است که اگر علم در آسمانها باشد قوم سلمان آن علم را به زمین خواهند آورد. در واقع پیغمبر از یک اندوخته علمی، تفکری و فرهنگی عمیقی در مردم ایران خبر می دادند. به همین دلیل وقتی ایرانیها اسلام را پذیرفتند باعث غنای اسلام شدند. حتی علوم اسلامی از داخل ایران به سوی اروپا حرکت کرد. البته پس از انقلاب انتصاب افراد تا آن حد جناحی بود که در نهایت افراد ضعیفی را در کالبد سیاست خارجی به جهان عرضه کرده است. این افراد کسانی هستند که حتی زبان نمیدانند در حالی که یکی از ابزار افراد برای ورود به وزارت خارجه تسلط به یکی از زبانهای بینالمللی عربی، انگلیسی، و فرانسه است ولی هیچگاه این موضوع رعایت نمیشود. به همین دلیل اکثر سیاستمداران و سفیران کشورمان که به سفرهای خارجی میروند با ناکامی مواجه هستند.
اکنون بسیاری از قدرتهای بزرگ جهان شرایطی در وزارت امور خارجه فراهم نمودهاند که اگر کارشناسی را استخدام میکنند تا زمان بازنشستگی در همان موضوع فعالیت میکند تا تجربه این افراد به هدر نرود ولی در کشورمان این تجربهها در نظر گرفته نمی شود. در وزارت امور خارجه کارشناسان برجستهایی حضور دارند ولی در گوشهایی خاک میخورند و کسی متوجه آنها نیست.
چه برنامهایی برای فعال شدن ظرفیت مجلس هشتم در عرصه دیپلماسی کشور در نظر دارید؟
انجمنهای دوستی میتوانند زیرساختهای عرصه دیپلماسی کشور را فعال کنند البته طی این مدت در پارلمان انجمنهای دوستی موفقی نداشتهایم. در واقع طی توافق عدهایی به عنوان انجمن دوستی انتخاب شدهاند ولی این انجمنها به بایگانی سپرده شده اند و به ندرت می توان دید که انجمن های دوستی سفرهای خارجی داشته باشند.اگر در بیرون مجلس بعضی از دستگاهها به صورت ناکارآمد عمل میکنند این وظیفه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی است که موجب فعال شدن سیاست خارجی شوند و راهکارهای لازم را مشخص کنند. هر چند این جلسهها تشکیل میشود ولی کارآمدی ندارند. اگر مجلس پویا باشد ارتباط مردم با مسئولان عمیقتر میشود. امیدوارم در مجلس هشتم با انتخاب افراد اصلح و برتر بتوانیم به این مبانی دست پیدا کنیم. در شرایط فعلی طبقه متوسط بیرنگ شده و به طبقه فقیر چسبیده است. باید برای مشکلات اقتصادی مردم کاری انجام داد. درآمد نفتی به مراتب افزایش یافته و مالیاتها زیاد شده است ولی کارکردهایی که انجام میدهند قابل دفاع نیست.