درخشش سردار آزمون در شروع فصل جدید فوتبال روسیه، برای کمتر کسی غافلگیرکننده است. او هماکنون بهترین مهاجم سرزمین تزارهاست؛ بازیکنی که ۲ فصل پیش آقای گل شد و فصل گذشته هم تنها در روز آخر عنوان آقای گلی را به همبازیاش واگذار کرد. تازه اگر سرمربی زنیت تصمیم نمیگرفت در آن دیدار از ترکیبی متفاوت استفاده کند و سردار هم به بازی گرفته میشد، آرتم زیوبا نمیتوانست با پوکرش کفش طلا را از پای آزمون بیرون بکشد.
به هر جهت سردار فصل جدید را هم توفانی شروع کرده است. او در ۳ بازی ابتدایی زنیت، ۴ گل به ثمر رسانده تا خیلی زود در صدر جدول برترین گلزنان روسیه قرار بگیرد. همه اینها اما بیش از آنکه خوشحالکننده باشد، غمانگیز است. سردار گل میزند و ما حرص میخوریم؛ حرص از اینکه چرا این گلها باید در یک لیگ درجه ۲ یا ۳ اروپایی بروید. این یک حدیث مکرر، اما لازم است؛ اینکه سردار آزمون بالاخره باید قورباغهاش را قورت بدهد و دل از روسیه بکند.
تابستان امسال جدیتر از هر زمان دیگری بحث انتقال سردار آزمون به یک باشگاه بزرگتر مطرح بوده است. ابتدا از رم ایتالیا صحبت شد، اما آنها مهاجم گرفتند. بعد بهطور پررنگ بایر لورکوزن بهعنوان مشتری جدید مهاجم ایرانی معرفی شد، اما این انتقال هم تا به حال ۱۰۰ بار منتفی و قطعی شده است. حالا هم که پیشنهاد لیون روی خروجی سایتهای بین المللی رفته است. شاید لورکوزن یا لیون از این جهت که فرصت بازی بیشتری به آزمون میدهند حتی انتخابهای بهتری هم نسبت به رم باشند، اما تا زمانی که این جابهجایی اتفاق نیفتد و به چشم آن را نبینیم، نمیتوانیم چیزی را باور کنیم.
همه این روزهای جوانی که در روسیه از بین میرود، میتواند سرمایه مهم آزمون برای جا افتادن در تیم و لیگ جدیدش باشد. او در روسیه به هر آنچه میخواسته دست پیدا کرده. هتتریک قهرمانی، کفش طلا و... بقیهاش دیگر تکرار و تکرار است. حالا خبر گلزنیهای این پسر کسی را به وجد نمیآورد و خوشحال نمیکند. وقتی بیشتر خرسند خواهیم شد که او این گلها را مثلا در بوندسلیگای آلمان بزند.
چنین انتقالی برای فوتبال باشگاهی و ملی ایران هم مفید است. حتما حال تیم ملی با درخشش سردار در یک لیگ بزرگتر بهتر خواهد شد. به علاوه اگر سردار مثلا راهی آلمان شود و آنجا بدرخشد، تیمهای بوندسلیگایی مثل ۲۰ سال پیش بار دیگر متوجه بازار ایران خواهند شد و پای ستارههای کشورمان مجددا به این لیگ معتبر باز میشود. این شبیه همان اتفاقی است که در پرتغال رخ داده و درخشش مهدی طارمی، سرازیر شدن سیل بازیکنان ایرانی به لیگ این کشور را بهدنبال آورده است. سردار میتواند منشأ چنین اثر بزرگی باشد؛ به شرط اینکه اول از همه خودش روسیه را ول کند و برود.