مردم افغانستان بخش بزرگی از مهاجران اجباری جهان را تشکیل میدهند و به دلیل همجواری و اشتراکهای فرهنگی و تاریخی، ایران پس از پاکستان دومین کشور مقصد مهاجران افغانستانی است.
در ایران ۱.۵ میلیون مهاجر افغانستانی دارای مدرک قانونی و بیش از دو میلیون نفر فاقد مدرک قانونی زندگی میکنند. افغانها در سه موج مهاجرتی عمده به ایران مهاجرت کردند:
نخستین موج در نتیجه اشغال افعانستان توسط قوای شوروی در حمایت از دولت وقت بود. در این مرحله حدود ۲.۵ میلیون مهاجر افغانستانی در فاصله سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ وارد ایران شدند. پس از خروج نیروهای شوروی تعداد زیادی از آنها به کشور خود بازگشتند. این حضور طولی نکشید؛ چراکه تحت تاثیر درگیری و اختلاف مجاهدین افغانی با دولت مرکزی، بار دیگر آرامش کشور به هم خورد و نه تنها جریان بازگشت مهاجران متوقف شد؛ بلکه موج دوم مهاجران بار دیگر به کشورهای همسایه از جمله ایران و پاکستان ریخته شد. موج سوم مهاجرت نیز پس از به قدرت رسیدن طالبان در سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۰ اتفاق افتاد.
با توجه به این موضوع؛ پژوهشگران روابط بینالملل دانشگاه تهران با انجام یک مطالعه دیدگاه زنان افغان را در خصوص چرایی مهاجرت اجباری به ایران بررسی کردند.
برای انجام این تحقیق کیفی، از مصاحبه عمیق برای گردآوری دادهها استفاده شد و پژوهشگران با ۳۰ زن افغان مقیم تهران، مصاحبه انجام دادند. در روش مصاحبه عمیق از مصاحبهشوندهها پرسشهای مشابهی پرسیده میشود؛ اما آنها در نحوه پاسخگویی آزادی عمل دارند. این مصاحبهها در محل زندگی آنها و به صورت صوتی انجام شد.
بر اساس نظر شرکتکنندگان در این مطالعه دلایل مهاجرت در چهار عنوان کلی «جنگ با دشمن خارجی و درگیری و منازعههای داخلی»، «فروپاشی زیرساختهای اقتصادی»، «دلایل خانوادگی» و «خدمات اجتماعی نامناسب» دستهبندی میشوند.
جنگ با دشمن خارجی و درگیری و منازعههای داخلی
مصاحبهشوندگان؛ جنگ را موثرترین دلیل مهاجرت می دانند و هر یک از آنها به نوعی از جنگ آسیب دیدهاند و برای پیشگیری از خطرهای احتمالی دست به مهاجرت زدهاند.
تهدید امنیت جانی؛ یکی از مهمترین عواملی است که مردم افغان را مجبور به مهاجرت کرده است. به گفته یکی از شرکتکنندگان در این مصاحبه که ۱۵ سال است به ایران مهاجرت کرده، اعضای خانواده همسرش در جنگ جانشان را از دست دادهاند و همسرش نیز به دلیل کوتاه بودن ریش مورد ضرب و شتم طالبان قرار گرفته و دچار آسیب به چشم و ناشنوایی گوش شده است.
اختناق در پی حضور طالبان در افغانستان از دیگر دلیل مهاجرت این زنان بوده است. تصرف کابل به دست طالبان در سال ۱۹۹۶ به معنای محروم شدن زنان افغان از زندگی اجتماعی بود. این گروه احکام ویژهای را برای زنان اعلام کرده بودند. مصاحبهشوندگان مواجهه نزدیک با این اختناق را عنوان میکردند: یکی از مصاحبهشوندگان؛ از «تیر زدن طالبان به پای زنی که دمپایی پوشیده بود» و دیگری نیز از «دزدیدن دخترها از محلهها و ناتوانی افراد برای کمک به آنها» صحبت میکرد.
کشور افعانستان با بیش از ۳۱ میلیون نفر، کشوری چند قومیتی است و به دلیل تنوع قومیت به موزه اقوام معروف است. نظامهای سیاسی این کشور همواره بر سنتهای قومی و قبیلهای استوار بوده و تلاشها برای وحدت و یکپارچگی مردم، تحت دولتی کارآمد، ناکام مانده است. بر اساس یک پژوهش، دستکم ۵۵ گروه قومی دراین کشور وجود دارد. مصاحبه به زنان شیعه افغان نشان میدهد که تعداد زیادی از این زنان به دلیل آزار و اذیتهای پشتونهای سنی، مهاجرت کردهاند.
فروپاشی زیرساختهای اقتصادی
در این پژوهش «شرایط بد اقتصادی» پاسخ مشترک همه مصاحبهشوندگان در پاسخ به چرایی مهاجرت بود. فقر، بیکاری و از بین رفتن مشاغل قانونی از پیامدهای فروپاشی اقتصادی افغانستان بوده است. مصاحبهشوندگان «نداشتن چیزی برای خوردن به جز نان و آب»، «نداشتن شغل» و «از دست رفتن زمین کشاورزی و نبود شغلی به جز گدایی و فروش مواد و ...» را به عنوان مشکلات اقتصادی بیان میکردند.
مردسالاری و دلایل خانوادگی
در این پژوهش مشخص شد که بسیاری از زنان اغلب طبق خواسته مردان و بر اساس شغل آنها تصمیم به مهاجرت میگیرند و در واقع مجبور به این تصمیم میشوند. در فرهنگ افغانستان، زن متعلق به خانواده شوهر است و نه تنها شغل مرد، بلکه استانداردهای زندگی در خانواده شوهر و منابع درآمد نیز نحوه زندگی زن را تعیین میکنند.
خدمات اجتماعی نامناسب
خدمات اجتماعی نامناسب مانند «ضعف نظام آموزشی»و «نبود سیستم بهداشتی و درمانی اولیه» از دیگر دلایلی بودند که زنان افغانستانی برای مهاجرت عنوان کردند.
ظهور طالبان و پس از آن مشکلات ایجادشده در نظام آموزشی، بیشتر بر زنان تاثیر گذاشته است. از بین ۳۰ زنی که در این مطالعه با آنها مصاحبه انجام شد، ۲۴ زن ترک تحصیل کرده بودند. این زنان علت این موضوع را دلایلی مانند سنت افغانستان، ازدواج، طالبان و نبود مدرسه در محل زندگی بیان کردند. به گفته این زنان؛ تحصیل بهتر فرزندان از مهمترین انگیزههای زنان برای مهاجرت به ایران بود.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: جنگ با دشمن خارجی و درگیری و منازعات داخلی مهمترین و عامل اصلی سایر مشکلات بوده که تهدید جانی و نبود امنیت افراد را در پی داشته است. حفظ زنان و کودکان از انگیزههایی بود که مردان را مجبور به مهاجرت میکرد.
به گفته محققان این مطالعه؛ روی کار آمدن گروههایی چون طالبان و پیاده کردن احکام اسلام رادیکال، از پیامدهای جنگهای داخلی بود. طالبان با شدت و سنگدلی با متخلفان از حدود تعیینشده مقابله میکردند و زنان آسیبپذیرترین گروه در برابر آن ها بودند. کوچکترین سرپیچی مجازات سختی را در پی داشته و در نگاه این گروه شخصیت زن در حد سایر اموال مردان است. مهاجرت راهی برای فرار از اختناق طالبان بود. فروپاشی زیرساختهای اقتصادی که خود نتیجه جنگها و منازعههای طولانیمدت بود، فقر و بیکاری و نبود امکان اشتغال سالم را به دنبال داشته و این عامل ادامه حیات اقتصادی خانواده را مشکل کرده بود.
پژوهشگران این مطالعه میگویند: تحلیل مصاحبهها روشن می کند که زنان به اجبار تابع همسر، پدر و یا سایر مردان خانواده بودهاند؛ ولی با این وجود مستقیم یا غیر مستقیم در فرآیند مهاجرت نقش موثر داشتهاند.
در انجام این تحقیق آسیه شمشک و فردین قریشی؛ پژوهشگران دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه بهار سال جاری به صورت مقاله علمی با عنوان «مهاجرت اجباری بینالمللی از منظر زنان افغانستانی مقیم ایران (نمونه موردی: زنان مهاجر ساکن تهران)» در فصلنامه سیاست؛ مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، منتشر شده است.