آفتابنیوز : آفتاب- بهمن حسنوند: انتخابات در ایران صحنه شگفتی هاست و هر انتخاباتی در این کشور رنگ وبوی خاص خود را دارد. انتخابات را باید از نزدیک دید تا به شگفتی های آن پیبرد، پس از همان روز های قبل مقدمات کار را آماده کرده بودم و از شرق تهران برنامه خود را برای بررسی روند انتخابات آغاز کردم.
به همین منظور صبح روز جمعه از همان ساعات اولیه رایگیری به منظور درک رفتار انتخاباتی مردم در پای صندوقهای رای حضور یافتم.
در همان ساعت آغازین انتخابات، داخل حیاط مسجد امام حسین (ع) واقع در میدان امام حسین(ع) افرادی برای شرکت در انتخابات صف بسته بودند تا به تکلیف خود عمل کنند.
بعضی حوزههای دیگر را هم که سر زدم، واقعاً این امر در حوزههای مطرح و مخصوصاً مساجد مهم به صورت ملموسی دیده میشد برای همین چون از این نوع رفتار مطمئن شدم؛ به خودم اجازه دادم که ساعتی بعد به بررسی نحوه رای دادن بپردازم و فعلاً فکرم را روی بررسی این افراد که «رای تکلیفی» نامیده میشوند نگذارم.
جمعیت که کمکم زیادتر شد زمانسنج گرفتم ، در هر 5 دقیقه 6 نفر رای میدادند و گاه افرادی به صورت خانوادگی و گاه به صورت گروهی در محل صندوق حضور پیدا میکردند، در بعضی حوزهها نیز در هر 10 دقیقه فقط 2ـ3 نفر رای میدادند.
در اغلب صندوقها حضور نمایندگان کاندیداهای اصولگرا به عینه مشاهده میشد و این در حالی بود که تا شب که بنده به بیش از سی حوزه رایگیری در مناطق مختلف شهر تهران سر زدم فقط یک نماینده کاندیدای اصلاحطلب را دیدم.
در بعضی حوزهها که بسیار خلوت بود چون وجود یک نماینده از کاندیداهای اصولگرا کفایت میکرد به نظر میرسید مازاد نمایندگان با هماهنگیهایی که به عمل میآمد، سریع به حوزههای شلوغتر انتقال مییافتند. در حالی که روی کارت آنها فقط شماره آن حوزه با عنوان ثابت قید شده بود.
قضیه جایی جالب شد که در اغلب این حوزهها فقط نمایندگان کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایی حضور داشتند و این در حالی بود که در بعضی حوزهها تعداد نمایندگان کاندیداهای اصولگرا غالباً به بیش از 5 نفر هم میرسید.
برخی از نمایندگان کاندیداها هر چند دقیقه یکبار با تفحص در میان مردم و تماشای رای دادن آنها مسوول بالاتر خویش را از کم وکیف انتخابات آگاه میکردند.
در بعضی از مساجد نیز روحانی معتمد محل درگوشهای نشسته بود و بر کلیه امور اشراف داشت و در بعضی مساجد دیگر نیز فردی غیر روحانی این وظیفه مهم را به عهده گرفته بود.
جالب اینکه تعداد اعضای شورای نگهبان در کلیه صندوقها بیش از 3 برابر تعداد اعضای هیاتهای اجرایی منصوب وزارت کشور بود و همین موضوع و فشار بیش از حد روی هیات اجرایی باعث ناراحتی ایشان بود.
در تمامی حوزههای رایگیری بدون استثنا توصیههای مراجع تقلید در مورد ضرورت حضور در انتخابات به همراه عکسهای احمدینژاد دیده میشد که با دورههای قبلی تفاوت ملموسی را ایجاد کرده بود.
در یکی از حوزههای معروف با 2 صندوق رایگیری که اکثر اوقات بسیار شلوغ بوده تا ساعت 11 ظهر حدود 400 نفر شرکت کرده بودند و این در حالی بود که چند قدم آن طرفتر تا ساعت 14 بعدازظهر فقط 145 نفر شرکت کرده بودند.
حضور سربازان نیروهای هوایی و آموزشگاههای نظامی در بعضی حوزههای اصلی بسیار مشهود بود که بیشتر شاید به خاطر نزدیکی حوزه رای گیری به پادگانهایشان بود.
در میان کسانی که به صورت خانوادهای حضور پیدا میکردند تیپهای جوان به لیست ائتلاف اصلاحطلبان رای میدادند در حالی که زنان و افراد مسن به جبهه متحد اصولگرایی رای میدادند.
در بعضی حوزهها ناظرین از رای دادن به صورت لیستی جلوگیری میکردند و تراکتهای تبلیغاتی که اسامی بعضی لیستها روی آنها چاپ شده بود را از دست رایدهندگان میگرفتند و توجیه آنها این بود که تبلیغات محسوب میشود.
برای بررسی وضعیت حسینیه ارشاد نیز وقت زیادی صرف کردم که با توجه به وجود 3 صندوق در این حوزه و حضور اکثر خبرگزاریهای خارجی و داخلی در این مکان از اهمیت خاصی برخوردار بود.
در محل حسینیه ارشاد افرادی که لباس شخصی و بیسیم داشتند به مسئولین هیات اجرایی و ناظرین تذکرات لازم را ارائه و خطمشی برخوردها را مشخص میکردند که چند دقیقه یکبار نیز کارتهای خبرنگاران را بررسی میکردند و به آنها تذکر میدادند.
در این مکان از حضور برخی خبرگزاریها و خبرنگاران که به دلایلی موفق به اخذ کارت ورود نشده بودند ممانعت به عمل میآمد. در یک مورد هنگامی که جمعیت به صورت ناگهانی افزایش یافت، فردی در انتهای صف رای دهندگان سه بار فریاد زد" یا علی مدد"، که بلافاصله مسئول ناظرین شورای نگهبان با وی به صورت فیزیکی درگیر شد و مامورین و افسران نیروی انتظامی نیز همگی به سمت وی هجوم آوردند و وی را از حسینیه خارج کردند و با هماهنگیهایی که انجام دادند وی را سوار بر یک پیکان کردند. این فرد شعار می داد "زنده باد حزب مشارکت"،" زنده باد یاران خاتمی " ....
شبکه تلویزیونی CNN آمریکا والجزیره قطر از محل حسینیه به صورت مقطعی پخش زنده داشتند، و برای برخی خبرنگاران داخلی از مصاحبه با رایدهندگان نیز ممانعت به عمل میآمد.
در این مورد اخیر نظر مسئول ناظرین شورای نگهبان را جویان شدم و وی گفت: «از نظر ما حضور خبرنگاران غیرقانونی است ولی چون فرمانداری تهران مجوز داده است ما مجبوریم که کوتاه بیاییم».
بسیاری از کاندیداهای مطرح در این انتخابات و مخصوصاً افراد حاضر در لیست ائتلاف اصلاحطلبان (یاران خاتمی) و لیست اعتماد ملی در محل حسینیه ارشاد رای دادند.
از ساعت 4 به بعد کمکم حضور مردم در پای صندوقهای رای پررنگتر شد .
بسیاری از مردم نیز در همان محل حوزهها از روی تراکت اسامی 841 نفر که در محل حوزهها بود به صورت تصادفی تعرفه خود را پر میکردند و این کار برای بعضی از آنها بسیار ملالآور و خستهکننده بود .
در یک حوزه طرز رای دادن یک جوان برایم بسیار جالب بود، وی هم در تعرفه رای مجلس شورای اسلامی و تعرفه خبرنگاران رهبری نام یک نفر را در هر دو برگ قید کرد «رسول خادم» در حالی که رسول خادم اصلاً کاندیدا در هیچ جای کشور و هیچ انتخاباتی نبود.
در حسینیه ارشاد درست زیرگوش خبرنگاران صدا و سیما، زنی 72 ساله با لباسهایی مندرس برای رای دادن حضور داشت که گفت: «من مشغول کلفتی برای خانههای مردم هستم و هیچ سرپناهی ندارم و از مسئولین میخواهم که به داد من برسند، فقط سرپناه و یک تکه نان خشک میخواهم تا بتوانم زندگی کنم. بیچاره چه دلخوشی داشت!!
ساعات پایانی رایگیری در حدود ساعت 9 و 10 شب در شمال شهر مردم همچون سایر نقاط کشور در حوزههای رایگیری حضور داشتند شنیدهها از برخی کاندیداهای ائتلاف فراگیر اصولگرایان این بود که توسط بعضی زنان وابسته به برخی نهادها، تراکتهای جبهه متحد اصولگرایان به صورت سازمان یافته در حوزههای رایگیری پخش میشد. پیگیر مسئله که شدم دیدم که تا حدودی صحت دارد. با این تفاوت که درجنوب شهر مستقیماً در حوزههای رایگیری پخش میشد در حالی که در شمال شهر این افراد بیرون از حوزه رایگیری این کار را انجام میدادند .
در آخرین حوزه که حضور داشتم ساعت از 11 شب گذشته بود که مسئول نمایندگان جبهه متحد اصولگرایان حضورداشت و گزارش کار نماینده خود را گرفت و با دیدن کارت خبرنگاري ام از من انتقاد کرد که باید تمامی خبرگزاریها را بست تا هیچکس به جایی سرک نکشد و انشاءالله همهشان را درست میکنیم. من هم گفتم :"حرفتان را باور می کنم چون وقتی شما می گویید می زنیم پس حتما می کشید" .
در ساعات پایانی و با بستن حوزههای رایگیری من و این آقای خیلی تشکیلاتی از حوزه رایگیری بیرون آمدیم، او سوار بر یک ماشین مدل بالا و همراه با رانندهای که منتظرش بود به سمت ستاد مرکزیاش راه افتاد و من با پای پیاده در سرمای نیمهشب کیلومتری راه رفتم تا یک تاکسی مرا سوار کند و بتوانم در پایان شب گزارشم را تنظیم کنم و مشاهداتم را به صورت خیلی ناقص برای شما عنوان کنم.