«شاید یکی از بزرگترین مشکلات فرهاد مجیدی در استقلال زمانی به وجود آمد که جواد نکونام از فولاد خوزستان جدا شد. بله، ممکن است این موضوع روی کاغذ ربطی به مجیدی نداشته باشد اما نکونام از زمان جدایی از فولاد و به توافق نرسیدن با هیچ تیم دیگری برای فصل جدید عملا تبدیل به مهمترین آلترناتیو مجیدی روی نیمکت استقلال شده است.
چهبسا اگر نکونام تیم داشت، مدیران باشگاه و حتی برخی پیشکسوتان منتقد به این وضوح علیه مجیدی جبهه نمیگرفتند و پیش از خالیکردن پشت او به فقدان گزینه مناسب جانشینی فکر میکردند. حالا اما نکونام این مشکل را حل کرده و دست مخالفان مجیدی را باز گذاشته است. جواد پرسابقهترین بازیکن تاریخ تیم ملی فوتبال ایران است، سابقه بازی در لالیگای اسپانیا را دارد و با حضور در استقلال در دوران پایانی فوتبالش برای خودش «وجهه آبی» هم دست و پا کرده است. از اینها که بگذریم عملکرد او در مربیگری هم چشمگیر بوده است؛ از صعود با نساجی به لیگ برتر تا کسب سهمیه آسیایی با فولاد و نیز قهرمانی با همین تیم در جام حذفی. طعنهآمیز است که قهرمانی اخیر فولاد با برتری برابر استقلال مجیدی در دیدار فینال رقم خورد. بنابراین او همه شرایط لازم برای جانشینی فرهاد را دارد. همه شرایط غیر از پایگاه اجتماعی لازم که لااقل در این مقطع در دسترس به نظر نمیرسد. اگر قرار باشد بدون پرده حرف بزنیم، ممکن است حضور نکونام روی نیمکت استقلال در شرایط فعلی، تجربه تلخ سوختن حمید استیلی روی نیمکت پرسپولیس را تکرار کند. تا به حال بارها و بارها ثابت شده سرمربیگری در پرسپولیس و استقلال اصلا «عجله» برنمیدارد و در صورت شتابزدگی، فرد مورد نظر تاوان سنگینی میپردازد.
مساله محبوبیت فرهاد
حمید استیلی یکی از بهترین، زحمتکشترین و خوشنامترین بازیکنان تاریخ پرسپولیس بود اما نوع حضور او روی نیمکت این تیم به عنوان جانشین علی دایی، آسیب جدی به وجهه استیلی وارد کرد. حتما داستان را به یاد دارید! این که ابتدای لیگ یازدهم در پی اوجگیری اختلافات بین حبیب کاشانی و علی دایی، شهریار با وجود ابراز علاقه برای ادامه همکاری از پرسپولیس کنار گذاشته شد. هواداران از این مساله خشمگین بودند و آن را «ظلم» میدانستند. در چنین فضایی حمید استیلی سرمربی پرسپولیس شد و از دقیقه ۴۰ اولین بازی برابر ملوان در ورزشگاه آزادی «هو» شد. یعنی به او حتی یک نیمه هم وقت ندادند. با این شرایط چطور میشد موفق عمل کرد؟ استیلی بدترین نتایج ممکن را گرفت و پیش از پایان فصل جای خودش را به مصطفی دنیزلی داد. این دوره، یکی از سیاهترین مقاطع زندگی حرفهای حمید استیلی بود. حالا هم شاید شرایطی مشابه در استقلال وجود داشته باشد. در اعتبار نکونام شکی نیست اما در حال حاضر درست یا غلط فرهاد مجیدی واجد محبوبیتی چشمگیر نزد هواداران است؛ کسانی که در فضای مجازی از او حمایت میکنند و در قالب جمعیت چندصد نفری، مقابل وزارت ورزش به پشتیبانی از این مربی برمیخیزند. این جماعت را نمیشود نادیده گرفت. اگر نکونام در چنین فضایی سرمربی استقلال شود و دو بازی نتیجه نگیرد، خیلیها عزل مجیدی را غیر منصفانه خواهند خواند و انتقام این داستان را از نکونام خواهند گرفت. کارکردن در این شرایط، قطعا بسیار سخت خواهد بود.
دیر نمیشود
شاید زمانی که شما این مطلب را میخوانید تکلیف کادر فنی استقلال روشن شده باشد اما در غیر این صورت اگر همچنان جواد نکونام گزینه اصلی جانشینی فرهاد مجیدی به شمار میرود، خوب است به آن چه گفتیم عمیقتر فکر کند. قطعا سرمربیگری در استقلال یکی از رویاهای بزرگ اوست اما برای این کار زمان کافی در اختیار جواد هست. این مقطع با این فضای روانی، بهترین فرصت برای عملیکردن این رویای قدیمی نیست. بردباری بیشتری لازم است.»