بدنبال این تماس مأموران اورژانس و کلانتری 136 فرجام راهی خانه مرد جوان شدند اما زمانی که به آنجا رسیدند، متوجه شدند که حمید جان باخته است.
گزارش این مرگ به بازپرس محمدتقی شعبانی اعلام شد و بازپرس جنایی دستور تحقیقات در رابطه با مرگ او را صادر کرد.
در تحقیقات صورت گرفته، دوست حمید به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت گفت: مدتها بود که حمید را ندیده بودم و از او خبری نداشتم. تا اینکه دیشب سرزده به خانهام آمد و گفت با همسرش دچار اختلاف شده و از من خواست شب را آنجا بماند. من و برادرم مجردی زندگی میکنیم در طبقه بالای خانهمان هم یک کارگاه لوازم آرایشی است. من و برادرم برای خواب به کارگاه رفتیم و طبقه پایین را در اختیار حمید گذاشتیم. ساعت حدود 3 بامداد بود که ناگهان سر و صداهای وحشتناکی از طبقه پایین شنیدم بلافاصله خودم را به پایین رساندم و با صحنه عجیبی مواجه شدم. حمید در حالی که لباسهایش را پاره کرده بود و عربده میکشید مدام میدوید و هذیان میگفت. خیلی ترسیدم به یکی از دوستانم که پزشک بود زنگ زدم و ماجرا را گفتم. او گفت احتمالاً شیشه مصرف کرده و دچار توهم شده به اورژانس خبر دهید.
در معاینات اولیه از سوی متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ مصرف بیش از حد موادمخدر اعلام شد. سپس با اعلام موضوع به خانواده حمید آنها برای تحویل جسد و دفن وی به اداره پلیس رفتند اما نیاز به مدارک هویتی او داشتند، به همین خاطر خواهر حمید با مینا همسر وی تماس گرفت تا خبر فوت او را اطلاع دهد اما وقتی زن جوان پاسخگوی تماسها نبود، به ناچار با خواهر مینا تماس گرفت و با اعلام خبر مرگ حمید از او خواست به خانه خواهرش برود.
بدین ترتیب زن جوان و شوهرش راهی خانه آنها شدند اما هر چه زنگ در خانه را به صدا درآوردند کسی پاسخ نداد. به ناچار آنها با پلیس تماس گرفته و موضوع را گزارش کردند. دقایقی بعد مأموران آتشنشانی و کلانتری 157 مسعودیه پس از هماهنگیهای قضایی وارد خانه شدند.
اما آنها به محض ورود به خانه با صحنه هولناکی رو به رو شدند. جسد مینا داخل سالن پذیرایی افتاده بود و به نظر میرسید که از زمان مرگ او مدت زیادی میگذرد. با کشف جسد زن جوان، موضوع به بازپرس محمد تقی شعبانی اعلام شد.
نخستین بررسیهای تیم جنایی نشان میداد که مینا با بند کفش و روسری که دور گردنش پیچیده شده بود خفه شده و به قتل رسیده است. از زمان مرگ نیز حدود دو روز میگذشت. در تحقیقات صورت گرفته از همسایهها آنها مدعی شدند که زوج جوان همیشه با هم درگیری و دعوا داشتند و آخرین بار حمید را در حالی که نان خریده بود داخل کوچه دیدهاند.
وجود نانها در صحنه جنایت این فرضیه را قوت بخشید که مرد جوان پس از خرید نان به خانه آمده و با همسرش درگیر شده و او را به قتل رسانده است. بعد از این جنایت هم خانه را ترک کرده و به میهمانی خانه دوستش رفته و در آنجا به خاطر مصرف بیش از حد مواد جانش را از دست داده است.
در ادامه تحقیقات از خانواده زوج جوان مشخص شد آنها حدود 15 سال قبل باهم ازدواج کرده اما بچه دار نشدهاند و همین مسأله یکی از دلایل اختلاف آنها بود. دلیل دیگر اما مالکیت سه دانگ خانهای بود که حمید بهنام همسرش کرده بود. اما بعد از مدتی از این کار پشیمان شده و خواهان برگرداندن سند بهنام خود شده بود. اما مینا مخالفت میکرد و راضی به انتقال سه دانگ سند نبود.بدین ترتیب با قتل زن جوان و مرگ شوهرش پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان پلیس قرار گرفت.