عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی نوشت: یکی از نکاتی که سکانداران جدید سیاست خارجی کشور در موضوع مذاکرات هستهای و برجام بر آن تاکید میکنند، تامین ضمانت برای اجرای این توافق است. در واقع کاری که ترامپ کرد و بدون اینکه ایران از تعهدات مندرج در سند برجامی عدول کرده باشد، امریکا را از آن خارج کرد، نشان داد که نقض این توافقنامه هیچ آثار حقوقی بر نقضکننده ندارد و ایران از این نظر زیان دیده است.
بنابراین بازگشت به برجام بدون حل این نقص بیمعنا خواهد بود. از سوی دیگر این هدف در چارچوب کنونی برجام تامین نخواهد شد، زیرا به عللی ایالات متحده حاضر به پذیرش آن نیست. به همان عللی که از آن خارج شد. این را بارها گفتهام که حتی اگر ترامپ هم رییسجمهور نمیشد، به احتمال فراوان دموکراتها نیز با ایران در موضوع برجام به بنبست میرسیدند و شاید از طریق سازوکار ماشه برای خلاص شدن از برجام گام برمیداشتند.
این وضعیت محصول نادیده گرفتن روح برجام و نکات نانوشته آن است که به احتمال زیاد شفاهی یا بهطور ضمنی اظهار شده است. در واقع برجام یک گام مهم و اولیه از مجموعه اقدامات و توافقات منطقهای بوده است و اگر قرار بود که موضوع هستهای حل شود و سایر مسائل باقی بمانند و حتی تشدید شوند، طبعا طرف مقابل به این وضع تن نمیداد که نداد. بنابراین اجرای برجام را چگونه میتوان تضمین کرد؟
به یک معنا هیچ تضمین رسمی و حقوقی برای آن وجود ندارد و در عین حال راه برای تضمین سیاسی آن پابرجاست. تضمین رسمی وجود ندارد، چون برای این کار ایران باید با ایالات متحده مستقیما و در چارچوبی فراتر از ۱+۵ مذاکره و توافق کند. ظاهرا ایران به عللی این امر را نمیپذیرد. پس امریکاییها هم دلیلی نمیبینند که به تنهایی آن را تضمین حقوقی و رسمی کنند. ضمن اینکه برای تضمین رسمی و حقوقی یا باید مراجع قانونگذاری امریکا، یعنی سنا یا کنگره آن را تایید کنند یا آنکه رییسجمهور از اختیارات خود استفاده کند که اولی تقریبا ممکن نیست و دومین راه را در چارچوب فعلی برجام نمیپذیرند.
همچنانکه گفته میشود حتی دولت بایدن حاضر نشده است که خودش هم تا پایان چهار سال تضمین اجرا دهد، چه رسد به اینکه احتمال بازگشت ترامپ یا جمهوریخواهان وجود دارد. پس چه باید کرد؟ آیا برجام را باید کنار گذاشت و منتفی شده منظور کرد؟ آیا این توافق از ابتدا اشکال داشت و نباید انجام میشد؟ پاسخ بنده این است که تضمین اجرای برجام از طریق موازنه قواست. به عبارت دیگر مثل توافق در آتشبس است. هنگامی که دو کشور آتشبس میکنند، ضمانت اجرای آن پاسخ متقابل است. به عبارت دیگر طرفین به این نقطه رسیدهاند که امکان پیشروی ندارند، پس بهتر است کوتاه بیایند و در گام اول آتشبس کنند.
ولی اگر یک طرف آن را نقض کرد، این حق برای طرف مقابل است که آنان نیز نقض کنند. در آتشبس نمینویسند که اگر یک طرف نقض کرد، طرف مقابل چه خواهد کرد، بلکه این مفهوم بهطور ضمنی وجود دارد. پس چرا زمانی که ترامپ خارج شد، طرف ایرانی تغییر سیاست نداد؟ به این علت که ایران پیشتر از کارتهای منطقهای خود استفاده کرده بود و کارت جدیدی نداشت که رو کند و اتفاقا طرف امریکایی هم متوجه این مساله بود. به همین علت است که ایران تاکنون حاضر نشده برجام را رسما کنار بگذارد در حالی که هزینه تحریمها را میپردازد.
شاید بهترین راهحل ماجرا این باشد که ایران یک طرفه اعلام کند که در صورت نقض برجام از سوی طرف مقابل، ایران نیز متقابلا و به سرعت واکنش مناسب نشان داده و فلان یا بهمان کار را انجام خواهد داد و این تنها راه تضمینپذیری برجام است؛ لذا وقت خود را برای گرفتن تضمینهای رسمی نباید تلف کرد. تضمین در قدرت است، اگر دارید همان را تضمین توافق کنید.