سایت "میدل ایست آی" به نقل از منابع آگاه مدعی شده که سوء قصد پهپادی به جان "مصطفی الکاظمی" نخست وزیر عراق کار نیروهای نیابتی شبه نظامی شیعه در عراق بوده است.
به گزارش آفتابنیوز؛ این سایت از این اقدام تحت عنوان یک عملیات "احمقانه" و "محاسبه نشده" یاد کرده و معتقد است که پیامدها و آسیبهای زیادی برای گروههای شیعه در عراق خواهد داشت.
اکثر مقامهای امنیتی و سیاسی نزدیک به الکاظمی به "میدل ایست آی" گفتهاند که او مجروح نشده و در زمان حمله در محل اقامت خود نبوده است. آنان گفتهاند که برای چندین هفته او از یک مقر جایگزین در خارج از منطقه سبز استفاده میکرد. سیاستمداران و مقامهای نظامی عراقی به "میدل ایستای" میگویند صرفنظر از آن که کدام گروه مسئول این حمله است، گروههای شیعه بهای آن را پرداخت خواهند کرد و انگشت اتهام به سوی آنان است.
یکی از رهبران شیعه نزدیک به ایران میگوید: "این عملیات احمقانه و محاسبه نشده بود و به نفع هیچکس نبوده است. نه عراق، نه ایران و نه گروههای شبه نظامی شیعه. عملیاتی پوچ که صحنه سیاسی عراق را پیچیدهتر میسازد".
واقعیت آن است که این حمله به نفع کاظمی تمام شد. او همدردی بزرگی را از داخل عراق و از جامعه بینالمللی کسب کرد در حالی که گروههای شبه نظامی شیعه در آستانه از دست دادن کلیت اعتبار و آینده سیاسی خود هستند.
"مایکل روبین" تحلیلگر شناخته شده دست راستی امریکایی که با انستیتو "امریکن اینترپرایز" همکاری داشته در مقالهای در "نشنال اینترست" مدعی شده که انگیزه و تاکتیکهای حمله پهپادی اخیر علیه "مصطفی الکاظمی" نشان میدهند که این اقدام توسط شبه نظامیان شیعه عراقی صورت گرفته است.
او در این مقاله مینویسد: "کاظمی از مدتها پیش میدانست که یک هدف است. او تنها چند ماه پس از قرارگیری در مسند قدرت به دنبال بازداشت رهبران گروههای شبه نظامی شیعه بود که راکتهایی را به سوی سفارت امریکا و مراکز مهم دیپلماتیک در بغداد شلیک کرده بودند. زمانی که او سیزده نفر را بازداشت کرد شبه نظامیان به سوی محل اقامتاش رفتند و به ۱۵۰ متری آن رسیدند. در آن زمان نه کاخ سفید و نه سفارت امریکا از وی حمایت نکردند. درسی که کاظمی گرفت این بود که علیرغم لفاظیهای تند وزارت خارجه امریکا، دولت آن کشور از او حمایت نکرد. کاظمی به هدف قرار دادن شبه نظامیان شیعه در سطحی پایینتر ادامه داد، اما ناکامی امریکا در حمایت از او در این عرصه سبب شد تا او با دست محدودی به مبارزه ادامه دهد. این محدودیت بسیاری از عراقیها از حمله سرسختترین حامیان او را ناامید کرده است. عراقیها کاظمی را یک روزنامهنگار سابق و فعال حقوق بشر میدیدند که تکنوکراتی شایسته بوده و در طول مبارزه علیه داعش با موفقیت در سمت اطلاعاتی قرار داشت. از آنجایی که او در انتخابات شرکت نکرده بود به گروههای سیاسی قومیتی و فرقهای که پس از سال ۲۰۰۳ میلادی بر عراق مسلط شدند مدیون نبود. عراقیها امیدوار بودند او با شفافیت اخلاقی در قبال قربانیان این گروهها بایستد. این ماموریت اصلی او بود. اکنون، اما عراقیها از الکاظمی مایوس شدهاند. او نه کاریزماتیک است و نه قاطع به نظر میرسد. او به جای ایستادن در برابر گروههای سیاسی مختلف با آنان معامله کرد تا حمایتشان را جلب کند تا دستکم مخالفتی با ادامه نخستوزیریاش نداشته باشند. بسیاری از طرفداران کاظمی معتقد بودند او فرصت خود برای تبدیل شدن به یک شخصیت تاریخی را از دست داده و ماموریتاش را هدر داده است".
روبین در ادامه مینویسد:"حمله پهپادی اخیر فرصتی تازه به الکاظمی میدهد. او باید با شبهنظامیان و رهبران آنان با قاطعیت برخورد کند. بازداشت آنان کافی نیست او باید محاکمهای تلویزیونی علیه آنان راهاندازی کند و مقصر بودنشان را در حملات پهپادی نشان دهد؛ محاکمهای مشابه کاری که با "صدام حسین" دیکتاتور سابق عراق انجام شد. محاکمه صدام گفتمان سیاسی را در عراق تغییر داد. کاظمی باید بداند که ضعف و انفعال استراتژی نیست و تنها سبب افزایش حملات شبه نظامیان خواهد شد. کاظمی نباید به تنهایی عمل کند. تیم بایدن بهتر عمل نکرده و نتوانسته به اکثر حملات پهپادی یا موشکی به منافع امریکا در عراق پاسخ دهد. اکنون زمان آن است که امریکا با مسئولان حملات پهپادی در بغداد مبارزه کند. شاید بایدن بخواهد تمرکزش را به سوی اقیانوس آرام قرار دهد. با این وجود، برای پایان دادن به "جنگهای دائمی" امریکا او تنها طرف تصمیم گیرنده نیست. بازیگران دیگر در خاورمیانه چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید نیز حرفی برای گفتن دارند.
بخش عربی شبکه خبری "اسکای نیوز" در گزارشی به نقل از منابع آگاه در سازمان ملل متحد نسبت به احتمال گسترش فعالیت پهپادی شبه نظامیان شیعه عراقی در داخل عراق و کشورهای همسایه به خصوص علیه منافع و پایگاههای امریکا هشدار داده است.
این شبکه خبری مینویسد: بیم آن میرود که این حملات تازه اول راه باشد و حملات بیشتری به خصوص علیه منافع امریکا صورت گیرد. ممکن است این حمله به پایگاههای امریکا در داخل عراق و یا حتی حمله به خاک ترکیه باشد".
سه سناریوی ترور کاظمی!
در همین حال، صباح زنگنه در گفت وگو با دیپلماسی ایرانی تصریح کرد که سه سناریوی کلی برای ترور ناکام مصطفی الکاظمی وجود داشت، یا اینکه مردم از قبایل و عشایر مختلف عراق، چه کرد، چه سنی و چه شیعه به جان هم بیفتند، یا اینکه نیروهای امنیتی و ارتش با مردم عراق درگیر شوند و یا اینکه شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ای جدید به طور مستقیم مدیریت شرایط عراق را در دست بگیرد.
به دنبال حواشی بی پایان انتخابات زودهنگام پارلمانی در عراق که تا درگیری مردم با نیروهای نظامی و امنیتی در بغداد و کشته و زخمی شدن تعدادی کشیده شد شاهد حمله پهپادی بامداد دیروز یکشنبه به منزل مصطفی الکاظمی، نخست وزیر عراق بودیم. به باور شما این حمله ناکام صرفا با هدف گذار از اعتراض به نتایج انتخابات بود یا اینکه به آشوب کشیده کل عراق و حتی ایجاد جنگ داخلی در این کشور هدف این حمله پهپادی بوده است؟
واقع امر این است که هر دو هدف می تواند در دستور کار ترور ناکام مصطفی الکاظمی بوده باشد. چرا که درصورت ترور نخست وزیر عراق و شکل گیری یک جنجال بزرگ سیاسی و همچنین بحران امنیتی در داخل عراق بی شک مسئله نتایج انتخابات زودهنگام پارلمانی به حاشیه کشیده می شد و از طرف دیگر تبعات بعدی آن از نظر اجتماعی می توانست این کشور را به سمت درگیری احزاب و شخصیت ها تا مرز جنگ داخلی بکشاند. لذا وجود هر کدام از این اهداف منافاتی با دیگری ندارد، بلکه در یک نگاه عمیق تر می توان گفت هر دو هدف در طول همدیگر قرار دارند و می توانند مکمل هم باشند. به هر حال به نظر میرسد برخی احزاب، شخصیت ها و جریان های داخلی در عراق، منطقه و فرامنطقه به هیچ وجه تمایلی ندارند که دموکراسی در این کشور رشد پیدا کند و عراق به یک صلح، ثبات، پیشرفت، توسعه و امنیت پایدار دست پیدا کند، چرا که این شرایط به هیچ وجه نمی تواند تامین کننده منافع آنها باشد. بنابراین از هر طریق ممکن سعی خواهد شد که عراق همواره با چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و ... دست به گریبان باشد؛ کما اینکه در یک برهه به دنبال تحریک مردم در برابر دولت بودند، در برهه ای داعش را به عراق آوردند، در مقطع دیگری به دنبال ایجاد تفرقه در اقوام و مذاهب عراقی بودند و اکنون هم با دستکاری در نتایج انتخابات تلاش دارند شرایط برای ایجاد اختلافات و درگیری در این کشور فراهم شود. این جریان قطعاً دست به هر اقدامی خواهد زد که یا نتایج انتخابات با مشکل، ابهام و چالش مواجه باشد یا در نهایت این نتایج به نفع جریان متبوعشان تمام شود.
اما سناریوهای پشت ترور مصطفی الکاظمی چه بود؟
من سه سناریوی کلی برای این ترور ناکام متصورم؛ یا اینکه مردم از قبایل و عشایر مختلف عراق، چه کرد، چه سنی و چه شیعه به جان هم بیفتند، یا اینکه نیروهای امنیتی و ارتش با مردم عراق درگیر شوند و یا اینکه شورای امنیت سازمان ملل در قطعنامه ای جدید به طور مستقیم مدیریت شرایط عراق را در دست بگیرد. البته این سه سناریو در برخی از محافل سیاسی و رسانهای هم مطرح شده است.
با نگاهی به برندگان و بازندگان انتخابات اخیر عراق به نظر می رسد که یک بازی دو سر باخت برای مردم شکل گرفته باشد. چه در نهایت نتایج انتخابات به نفع جریان مقتدی صدر تمام شود و یا در طرف مقابل، نوری مالکی که سابقه یکی از فاسدترین دولت های عراق نوین پس از صدام حسین را به نام خود زده است روی کار بیاید و عنان امور را در دست بگیرد شرایط برای تداوم ثبات و تشدید فساد ساختاری و ناکارآمدی ساختار سیاسی عراق وجود دارد چرا که هر دو طرف از بانیان اصلی به وجود آمدن وضعیت کنونی در عراق هستند. تحلیل شما در این خصوص چیست؟
اولا اینکه ما در هر دوره از انتخابات پارلمانی عراق شاهد میزانی از اختلافات و جنجال های سیاسی بین برندگان و بازندگان انتخابات بودهایم. در سایه این اختلافات تشکیل پارلمان و دولت جدید در عراق ماه ها به تعویق افتاده است. نکته مذکور نشان می دهد که ساختار سیاسی فعلی عراق خارج از انتظارات و خواسته های مردم عراق شکل گرفته است، چرا که برخی از احزاب، جریان ها و شخصیت ها سعی دارند بر وضعیت این کشور مسلط باشند و از هر روشی برای قبضه قدرت استفاده می کنند. لذا نتایج انتخابات فعلی هم چندان تفاوتی با انتخابات در دوره های قبل نمی کند. خصوصا که هنوز تکلیف برندگان و بازندگان انتخابات فعلی به طور کامل مشخص نشده است. این مسئله خود گویای آن است که انتخابات پارلمانی در عراق کمال بیش با حضور همین احزاب و جریان ها رقم خورده و یک فضای بسته بین آنها در مدیریت عراق را به وجود آورده است. بنابراین در یک نگاه واقع بینانه نمی توانستیم انتظار داشته باشیم نتایجی غیر از نتایج فعلی رقم بخورد.
حتی با وجود اعتراضات اکتبر ۲۰۱۹؟
حتی با وجود انقلاب اکتبر ۲۰۱۹. چون پیرو پاسخ به سوال نخست اشاره داشتم که همواره جریانهایی، چه در داخل عراق، چه در سطح منطقه و چه جریان های فرامنطقه ای سعی داشته و دارند که دموکراسی در این کشور رشد پیدا کند و عراق به یک صلح، ثبات، پیشرفت، توسعه و امنیت پایدار دست پیدا کند، چرا که این شرایط به هیچ وجه نمی تواند تامین کننده منافع آنها باشد. بنابراین از هر طریق ممکن سعی خواهد شد که عراق همواره با چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، امنیتی، دیپلماتیک و ... دست به گریبان باشد. نکته دیگری که در پاسخ به سوال قبلی شما لازم به ذکر است به کاهش مشارکت در انتخابات عراق به خصوص در دو دوره اخیر بازمیگردد. در انتخابات فعلی شاهد بودیم با وجود آنکه در قطعنامه سازمان ملل مشارکتی در حدود ۴۰ درصد ذکر شد، اما بسیاری معتقدند میزان مشارکت بسیار پایینتر از این عدد بوده است. برخی از مراکز مطالعاتی بر این باورند میزان مشارکت واقعی چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد بوده است. یقینا کاهش مشارکت بهترین فضا را برای روی کار آمدن نیروها و احزاب سلطه طلب و قدرت طلب فراهم می کند. پیرو این نکته در انتخابات فعلی مرجعیت احساس خطر کرد، چون به باور مرجعیت عراق کاهش مشارکت در این دوره از انتخابات میتواند این کشور را وارد یک دوره بسیار سخت، پیچیده، بغرنج و بحرانی کند به گونه ای که فساد و ناکارآمدی ساختار سیاسی به بیشترین حد خود برسد. بنابراین برخلاف دوره پیشین که مرجعیت حضور یا عدم حضور را به صلاحدید و قوه تشخیص مردم عراق واگذار کرده بود و بنایی برای تشویق به حضور مردم در صندوق رای نداشت، این بار وارد صحنه شد و سعی داشت با دعوت از مردم برای حضور در پای صندوق ها، مشارکت را افزایش دهد تا مانع از ورود این افراد و احزاب قدرت طلب و پیروزی آنها در انتخابات شود که در نهایت باز هم این انتخابات با کاهش بیشتر مشارکت مردم عراق رقم خورد.
دلیل اصلی و محوری کاهش مشارکت مردم عراق را چه می دایند که حتی با حضور مرجعیت تغییر پیدا نکرد؟
به باور من دلیل محوری و اصلی کاهش مشارکت سرخوردگی و ناامیدی مردم عراق بود. یعنی یاس مردم عراق از انتخابات پارلمانی، تشکیل مجلس و دولت برآمده از آن برای مبارزه با فساد و ناکارآمدی ساختار سیاسی عراق نوین بعد از صدام حسین سبب شده است که عراق ی ها دیگر باوری به صندوق رای و دموکراسی نداشته باشند. لذا چون مردم عراق خیری از انتخابات پیشین ندیده بودند و عملاً هم اعتقاد داشتند که خواسته ها، انتظارات و آرمان های انقلاب اکتبر ۲۰۱۹ توسط برخی از احزاب، جریان ها و شخصیت ها مصادره به مطلوب شده است نمیتوان از انتخابات اخیر هم شاهد یک تحول گسترده برای مبارزه با فساد و ناکارآمدی بود. چرا که پارلمان و دولت برآمده از انتخابات فعلی هم تفاوتی با دورههای قبل نخواهد کرد.
این یاس و سرخوردگی مردم عراق تا کجا ادامه خواهد داشت؟
به باور من تا زمانی که ساختار سیاسی عراق برمبنای نظم نوین مدنظر ایالات متحده آمریکا تشکیل شود وضعیت همین خواهد بود، چون مشکل زیربنای نظم جدید عراق نوین بعد از صدام حسین است. به هر حال نظم جدید عراق بر اساس قانون اساسی شکل گرفت که تدوین کننده اصلی یا پیشنویس اصلی آن توسط یک مشاور آمریکایی ارائه شد. یعنی احزاب و شخصیت های عراقی برای تدوین قانون اساسی عملاً در چارچوب همین پیشنویس مدنظر آمریکاییها عمل کردند؛ پیش نویسی که قانون اساسی عراق را بر اساس تقسیم قدرت تعریف کرده بود. در این راستا یک سوم قدرت به اهل سنت، یک سوم قدرت به کردها و یک سوم قدرت به شیعیان خواهد رسید و در این بین عملاً چیزی که مهم نیست مسئله اکثریت یا اقلیت است. در این شرایط قطعا شاهد نوعی بن بست سیاسی در داخل عراق خواهیم بود، چون هر کدام از این بخش ها باید هماهنگ با دو بخش دیگر عمل کنند، در صورتی که دموکراسی بر اساس رای اکثریت عمل می کند. در صورتی که اکنون بدون حضور یکی از این ۳، پروسه تشکیل دولت و پارلمان متوقف خواهد بود. یعنی یکی از این ۳، مشارکتی در تشکیل پارلمان و تشکیل دولت نداشته باشند و یا موافقت خود را اعلام نکنند آن زمان شاهد چالش، بن بست و بحران در عراق خواهیم بود. این یعنی تعطیلی اراده برای انجام کار در عراق. اینجاست که شاکله قانون اساسی بر اساس طراحی آمریکاییها باعض ایجاد این نابه سامانیها در شکل گیری دولت و موفقیت دولت ها در عراق شده است.
سیاست پیچیده تر از این حرفهاست