صبح امروز، شنبه ۲۲ آبانماه هیات مدیره انجمن مستندسازان با انتشار یک بیانیه درباره مستندی که کارگردانش مدعی شده فیلم «قهرمان» با اثرپذیری جدی از آن ساخته شده، ابراز امیدواری کرد که با تماشای هر دو فیلم فضایی آزاد برای گفتگو در زمینه این ادعا فراهم شود.
پس از انتشار این بیانیه، وکیل اصغر فرهادی به توضیح درباره این ماجرا پرداخته است.
کاوه رضوانی راد - وکیل اصغر فرهادی - در متن خود نوشته است:
«به نام آفریدگار یکتا
پیش از هر سخنی، ذکر این نکته ضروری است که اینجانب در مقام وکیل پروژه سینمایی «قهرمان»، در سه ماه گذشته به دلیل رعایت احترام مقام معلم و شاگردی، از پاسخ رسانهای به ادعاهای یکی از هنرجویان ورکشاپ آموزشی آقای اصغر فرهادی در سال ۹۲_۹۳ اجتناب نموده و گزارش خود را در اینباره به خانه سینما ارائه کردهام، اما اکنون که بیانیه انجمن مستندسازان، موجب رسانهای شدن موضوع در سطح عمومی شده است، بیان توضیحات و جزییات موضوع و انتشار اسنادی که ماهیت حقیقی روایت را آشکار میسازد ضروری است؛ بنابراین ضمن غنیمت دانستن فرصت پیشآمده جهت روشن سازی ابعاد ناگفته موضوع، بر این امر تاکید مینمایم که نسخهای از کلیه مستنداتی که در ادامه به آنها اشاره شده، پیش از این، در اختیار خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه قرار گرفته است.
یک. در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در موسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو و یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را به عنوان ایدهی مشترک همهی گروهها برای کار کلاسی تعیین مینمایند و قرار میشود هنرجویان تحت نظارت، مشاوره و راهنمایی ایشان در زمینههای تکنیکی و محتوایی با محوریت اشخاصی که پول و یا شیء گرانبهایی را یافتهاند و با عودت آن به صاحبِ مال در جامعه شناخته شده و به عنوان قهرمان برجسته شدهاند کار کنند. سوژههایی با این ایده مشترک، از اخبار روزنامههای سراسری یا برنامهی تلویزیونی «ماه عسل» و یا شبکهها و مطبوعات استانی گردآوری شده و در اختیار هنرجویان قرار میگیرد. با معرفی سوژهها توسط آقای فرهادی، گروههای هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم میشوند. در طول جلسات برگزاری این کلاس که نزدیک به یک سال به طول انجامیده، آقای فرهادی برای هنرجویان طرح، شکل اجرا و جهت مسیر هر سوژهای را مشخص مینمایند.
از جمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال ۹۱ رخ داده و به صورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است، از جمله در گزارش تصویری مفصل شبکه استانی فارس و همچنین بخش حوادث روزنامه جام جم صفحه ۱۹ مورخ ۴ اردیبهشت ۱۳۹۱ و روزنامه خبر مورخ ۲۸ فروردین ۱۳۹۱. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیح زاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نگردیده است بلکه این خبر از قریب به یک سال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافته است.
با نظر مساعد آقای فرهادی، مقرر میشود ایشان که خود اهل شیراز بوده، نسبت به مصاحبه و تصویربرداری از این فرد اقدام نماید. با اتمام دوره کلاسی، این هنرجو کار کلاسی خود را که با ایده و طرح و تحت نظارت و راهنمایی آقای فرهادی ساخته شده بود با عنوان مستند «دو سر برد، دو سر باخت» تدوین نهایی و در چند جشنواره فیلم کوتاه بدون اشاره و ذکر نام آقای اصغر فرهادی به نمایش درمیآوردند.
دو. پنج سال بعد و در سال ۹۸، خانم مسیحزاده دوباره در دورههای آموزشی آقای فرهادی در موسسه بامداد ثبت نام مینمایند. ایشان قبل از ساخت فیلم «قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ ۱۵/۰۵/۱۳۹۸، متنی را به دست خط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار میکنند که ایده و طرح فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است. اصل این سند در اختیار موسسه بامداد و نسخهی برابر اصل شده آن به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه (شعبه چهارم) تقدیم شده است.
سه. دو سال بعد و در تابستان ۱۴۰۰ و درست همزمان با اکران فیلم «قهرمان» در جشنواره کن، خانم مسیح زاده با طرح ادعایی عجیب در شبکههای اجتماعی اعلام داشتند که فیلم «قهرمان» از فیلم مستند ایشان کپی شده است. این موضوع بلافاصله با واکنش بعضی از هنرجویان آن دوره مواجه شده و ایشان با بیان جزییاتی از آن دوره در مقام پاسخ به این ادعای کذب برآمدند. از جمله آن که دوازده نفر از هنرجویان این دوره آموزشی، با تنظیم استشهادیهای به بیان جزییات کامل روند ورکشاپ آموزشی پرداختند. یکی از گواهان این استشهادیه، فیلمسازی است که در ساخت مستند خانم مسیح زاده، به عنوان فیلمبردار حضور داشته و در جریان کامل جزییات ساخت مستند و نقش آقای فرهادی به عنوان مالک طرح و ایده بوده است. این استشهادیه نیز به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه تقدیم شده است.
چهار. اینجانب از همان روزهای نخست، کلیه مستندات و مدارک و اسناد و شهود خود را جهت رسیدگی صنفی و حرفهای به موضوع به خانه سینمای ایران تقدیم نموده و در گزارشی مکتوب، روند ماوقع را به مدیرعامل خانه سینما اطلاع دادهام. با این وجود به دلیل تداوم رفتارهای غیرحرفهای و فضاسازیهای رسانهای اخیر، شکواییهای در شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران ثبت و شکایتی نیز به شورای صیانت از اخلاق حرفهای خانه سینما تقدیم شده است.
جزییات بیشتری از این موضوع در روزهای آتی از سوی تیم حقوقی و رسانهای فیلم «قهرمان» انتشار خواهد یافت.»
بیانیه انجمن مستندسازان چه بود؟
به ادعای یک مستندساز، فیلم سینمایی قهرمان به کارگردانی اصغر فرهادی برداشتی آزاد از مستند او با عنوان دو سر برد، دو سر باخت (۱۳۹۷) است. ماجرایی که به گفته هیاتمدیره انجمن مستندسازان وقتی در گفت و گوی دو طرفه برطرف نشده، حالا رسانهای شده است.
اینکه این ادعا چقدر درست است یا خیر بحثی است که حتما باید روشن شود اما انتظاری که همواره از قشر فرهنگی و هنری وجود دارد اینکه دعواهای فرهنگی در فضایی متفاوتتر از بحثهای دیگری پیگیری شود زیرا دو سر دعوا افرادی فرهنگی هستند.
انجمن مستندسازان با درنظر داشتن این مقدمه، بیانیهای صادر کرده است: «اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تامین شود؟ اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم به عنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا میکند؟
و...
ما در انجمن مستندسازان به واسطه درخواست و چارهجویی خانم آزاده مسیحزاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مساله پر تکرار در سینمای مستند مواجه شدهایم.
این بار صورت مساله چنین است: کارگردان یک فیلم مستند (فیلم دو سر برد، دو سر باخت به کارگردانی آزاده مسیح زاده) مدعی است که فیلم سینمایی مشهور این روزها (قهرمان ساخته اصغر فرهادی) با اثرپذیری جدی از فیلم مستند او ساخته شده و در این مسیر نهتنها حق و حقوق مادی و معنوی او هیچگاه تامین نشده بلکه شاهد برخوردهایی از گونهای دیگر بوده است.
این اولین بار نیست که چنین گفتوگوهایی در حوزه سینما به صورت پراکنده در میگیرد. اما غالب چنین جدالهایی در سینمای ایران در نهایت با پادرمیانی و به اصطلاح ریش سفیدی رتق و فتق میشود و متاسفانه اصل ماجرا در غالب موارد به زیر فرش رانده میشود.
جامعه هنری ما نیازمند است تا در خصوص منافع و حقوق خود صریح و محترمانه گفتوگو کند و خرد جمعی هنرمندان باید فرصت پیدا کند تا درخصوص مسائل مهم شغلی خود وارد بحث و جدال احسن شود.
انجمن مستند سازان بنا دارد بحث و گفتوگو پیرامون این موضوع را از باب کشف و تنظیم روابط درست حقوقی و هنری در خصوص اثر پذیری فیلم داستانی از یک فیلم مستند شروع و تا رسیدن به داوری خرد جمعی ادامه دهد. ما بهزودی فضایی برای گفتوگوی آزاد در اینباره فراهم خواهیم کرد.
اما در گام اول لازم است تا همه کسانی که به گفتوگو در این حوزه علاقمند هستند بتوانند هر دو فیلم را ببینند تا امکان داوری درباره این ادعا آسانتر باشد. خوشبختانه فیلم داستانی این روزها در سینماهای کشور اکران شده و امکان تماشای آن مهیاست.
ما از کارگردان فیلم مستند پرسیدیم آیا امکان دارد تا برای ایجاد آمادگی ورود به گفتوگوها، فیلم خود را در فضای مجازی اکران کند؟ ایشان اعلام کردند این فیلم هم اکنون در یکی از شبکههای اجتماعی قابل تماشا و با جستوجویی در فضای مجازی درسترس است.
بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی درباره حقوق مولفین و به خصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم گردد. طبعا در این زمینه به همراهی و نظرات وکلا و حقوقدانان محترم نیاز جدی احساس میشود. ما همچنین امیدواریم در فضای هنری هیچگاه حق کسی ضایع نشود.»
قهرمان داستان رحیم را دنبال میکند که از همسر خود جدا شده و به دلیل بدهی به برادر زن سابقش در زندان است. دختری که رحیم به آن علاقهمند است، در جریان مرخصی دو روزه او از زندان، یک کیف پر از سکه طلا پیدا میکند. رحیم ابتدا تصمیم میگیرد از این سکه ها برای پرداخت بدهی و آزادی از زندان استفاده کند اما بعدا نقشه پیچیدهتری به ذهنش می رسد. فیلم قهرمان تصویری پرجنب و جوش از شهر شیراز به نمایش میگذارد و آن را با نقد اجتماعی همراه میکند. فرهادی در صحنه ساده این فیلم، یک حکایت اخلاقی پیچیده را با تعلیقی ملموس تلفیق میکند.
در این فیلم امیر جدیدی، محسن تنابنده، فرشته صدرعرفایی و سارینا فرهادی در کنار جمعی از بازیگران بومی شهر شیراز بازی کردهاند.