کد خبر: ۷۳۹۲۷۸
تاریخ انتشار : ۰۴ آذر ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۷
رأی الیوم بررسی کرد

دولت بایدن برای ایران و منطقه چه برنامه‌ای دارد؟

یک نویسنده فلسطینی طی یادداشتی با اشاره به تشدید تنش‌ها علیه محور مقاومت در منطقه غرب آسیا در آستانه مذاکرات هسته‌ای ایران، به تشریح برنامه‌های واشنگتن علیه این کشور و منطقه و پیامدهای خطرناک آن برای موجودیت رژیم صهیونیستی پرداخت.
دولت بایدن برای ایران و منطقه چه برنامه‌ای دارد؟
آفتاب‌‌نیوز :

«بسام أبو شریف» نویسنده و تحلیلگر سیاسی فلسطینی طی یادداشتی با اشاره به عملیات استشهادی اخیر در قدس، تشدید حملات ائتلاف سعودی تحت حمایت آمریکا علیه یمن و داغ شدن جبهه نبرد در مأرب، توطئه‌های واشنگتن در لبنان علیه حزب‌الله و در عراق با تاثیرگذاری بر فرایند انتخابات این کشور و کلیه تلاش‌های کاخ سفید برای به زانو درآوردن ایران در میز مذاکره، نوشت که تداوم این سیاست‌های دوگانه و دو وجهی «جو بایدن» رئیس‌جمهور آمریکا در خاورمیانه در نهایت به ضرر آن یا متحد اصلیش در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی تمام خواهد شد.

تشدید تنش آمریکا علیه محور مقاومت در غرب‌آسیا با هدف تسلیم شدن ایران

در این یادداشت که در روزنامه «رأی الیوم» منتشر شد، آمده است:« تشدید تنش آشکار و مستمری علیه حزب‌الله لبنان، انصارالله در یمن و گروه‌های انقلاب فلسطین وجود دارد، تا جایی که موضوع کاملا روشن نیست، اما تا حد زیادی علیه سوریه است، در حالی که در دیگر سو به وضوح ما شاهد توطئه کاخ سفید و بایدن در عراق از طریق تقلب در انتخابات هستیم.

مقابله با ایران در عراق، بخشی جدایی ناپذیر از نبرد بایدن برای تحت فشار قرار دادن ایران به منظور تغییر سیاست آن به عنوان یکی از شروط بازگشت ایالات متحده به توافق هسته‌ای است که مذاکرات در مورد آن مورخ ۲۹ نوامبر جاری در وین آغاز می‌شود».

بایدن و تکمیل اتحاد استراتژیک ایران و روسیه

بر این اساس کاخ سفید به هر وسیله‌ای بر ایران فشار می‌آورد و متحدان اروپایی خود را تشویق می‌کند که در مواضع خود در قبال توافق هسته‌ای از آمریکا پیروی کنند.

روسیه و ایران با درک این موضوع، مذاکراتی دوجانبه انجام دادند که به پیشرفت در جهت تکمیل اتحاد استراتژیک میان ایران و روسیه منجر شد.

از سوی دیگر لاوروف به وضوح اعلام کرد که که فعال کردن مجدد توافق هسته‌ای ایران مستلزم بازگشت کامل به توافقی است که قبلا امضا کرده بود و رئیس‌جمهور ترامپ از آن خارج شد.

به اعتقاد نویسنده به این ترتیب بود که یک جبهه توافق هسته‌ای قبل از جلسات وین و مذاکرات در آنجا باز شد و روسیه موضع صریح حمایت از ایران و مواضع آن را اتخاذ کرد و لغو تحریم‌ها و بازگشت به احیای کامل توافقی که در ابتدا وجود داشت را خواستار شد.

در ادامه این یادداشت آمده است که وزیر دفاع آمریکا از طریق نشست منامه پیام‌های کاخ سفید را به ایران رساند و به صراحت اعلام کرد که «ایران باید نبردها و مشکلاتی را که در منطقه ایجاد کرده متوقف کند». منظور وی از توقف «مداخله ایران »، بیش از یک منطقه در خاورمیانه بود.

اشاره آشکار او به انصارالله در یمن، حزب الله لبنان، الحشد الشعبی و حزب الله در عراق، مقاومت در سوریه و مقاومت فلسطین در فلسطین اشغالی بود.

پروژه‌های عوامل آمریکا در منطقه همزمان با مذاکرات وین

به اعتقاد این نویسنده فلسطینی، مقصود وزیر دفاع آمریکا در این سفر به منطقه، چیزی جز بررسی و اطلاع از آخرین جزئیات برنامه‌های مطرح در میدان، یعنی نبردهایی که عوامل، شرکاء و مزدوران آمریکایی می‌بایست در منطقه با شروع مذاکرات در وین انجام دهند، است.

بر این اساس، نبرد لبنان روشن است.

حزب الله کاملا هدف قرار می‌گیرد همانطور که پیشتر در تلاش برای شعله‌ور کردن جنگ داخلی از طریق متحدان آمریکا در لبنان و عوامل اسرائیل مانند القوات اللبنانیه و دیگران هدف قرار گرفت.

حزب الله با پیشنهادی که اسرائیل به واشنگتن ارائه کرد و از طریق واشنگتن به رئیس جمهور عون مخابره شد، هدف قرار گرفت.

پیشنهاد مذکور جلوگیری از استقرارحزب الله در جنوب لبنان و خروج از آن به اندازه چهل کیلومتر به سمت شمال به منظور جلوگیری از رسیدن موشک‌های حزب الله به مکان‌های حساس در فلسطین اشغالی بود.

بنا بر این گزارش، اسرائیل طی دو هفته گذشته عملیات شناسایی فشرده‌ای را در مورد تمام مکان‌هایی که احتمال دارد حزب‌الله از آن‌ها به عنوان مراکز ذخیره سازی، یا نصب موشک ها یا تجمعات رزمی خود ‌استفاده کند، انجام داده است.

این در حالی است که تمام تلاش‌های قبلی برای کشاندن حزب‌الله به نبرد در خیابان‌های لبنان، به دلیل خِرَد حزب‌الله و مهار تمامی این تلاش‌ها شکست خورده بود، بدون اینکه لحظه‌ای از حق خود برای پیگیری قضایی و قانونی برای بازداشت عاملان این جنایات چشم‌پوشی کند.

ابوشریف می‌نویسد: «اما تمامی این امور موجب نشد که ایالات متحده برنامه‌های خود را لغو کند، بلکه بلافاصله تلاش کرد تا برخی از افسران ارتش لبنان را فریب دهد و با بزرگداشت آن‌ها، از رئیس جمهور و افسران ارتش لبنان بخواهد که برای گسترش کنترل و نفوذ ارتش و دولت بر جنوب لبنان به منظور جلوگیری از نزدیک شدن حزب الله به مرز بین لبنان و فلسطین اشغالی اقدام کنند».

به اعتقاد نگارنده، این موضع نشان‌دهنده حماقت دولت آمریکا نیست، زیرا می‌داند که تحریک ارتش علیه حزب‌الله به طور کامل موفق نخواهد بود، زیرا نیروهایی در ارتش هستند که مواضع میهن‌پرستانه دارند، از منافع لبنان دفاع می‌کنند و در دفاع از منافع لبنان و مردم آن در کنار حزب‌الله هستند. اما هدف از طرح این درخواست، تشدید تنش و رساندن این پیام به حزب الله است که ایالات متحده تسلیم موفقیت‌های مقاومت در خنثی کردن برنامه‌های واشنگتن در لبنان نشده است.

در ادامه این یادداشت آمده است: «ما لحظه‌ای شک نداریم که برخی از افسران ارتش لبنان واقعاً تمایل دارند که مسائل را در جهت اتحاد کامل با آمریکا حل و فصل کنند و در مقابل سلاح های حزب‌الله و اعطای موقعیت سیاسی بزرگ به حزب الله بایستند زیرا این امر در کنار قدرت نظامی حزب‌الله آن را به یک نیروی اقتصادی حامی مردم لبنان در میدان‌هایی که می‌تواند از وضعیت اقتصادی به نفع این مردم حمایت کند، تبدیل کرده است».

نویسنده سپس به موضوع یمن می‌پردازد و می‌نویسد: «با ورود وزیر دفاع آمریکا به منامه و آنچه وی اعلام کرد، شاهد تشدید بی‌سابقه حملات سعودی علیه یمن، مردم آن و مجاهدان قهرمانی بودیم که از حق طبیعی خود برای دفاع از سرزمین و مردم خود در مقابل تجاوز سعودی و نیروهای مزدور آن‌ استفاده می‌کنند».

بنا بر این یادداشت، همزمان با بحث‌هایی که در کنگره درباره موافقت یا عدم موافقت با قراردادهای تسلیحاتی شامل مهمات و موشک‌هایی که آمریکا برای تشدید بمباران یمن و مردم آن به عربستان می‌فروشد وجود دارد، شاهد آن هستیم که این موشک‌ها به دست سعودی‌ها و مزدورانشان رسیده و با بیش از ۶۰ حمله در روز به استان‌های مختلف یمن، کودکان، زنان، مردان و غیرنظامیان آن را میکشند تا با افزایش این جنایت، انصارالله را تحت فشار قرار دهند تا عملیات بزرگ برای آزادسازی مأرب را متوقف کند.

لذا نه سعودی‌ها، نه مقامات خلیج فارس، نه حتی بحرینی‌ها و نه آمریکایی‌ها، خطر تسلط انصارالله، ارتش یمن و کمیته‌های مردمی بر شهر مأرب که به دلیل نفت و گاز دارای ارزش اقتصادی استراتژیک است، را پنهان نمی‌کنند. موقعیت مأرب به گونه‌ای است که نیروهای آزادیبخش یمن که آن را قطعا آزاد خواهند کرد، می‌توانند در این جبهه حساس، نزدیک به عربستان سعودی، دست برتر را داشته باشند.

نویسنده با این توضیح، پیش‌بینی می‌کند که جبهه یمن بیش از پیش ملتهب شود و خاندان سعودی پاسخ‌هایی درخور دریافت خواهد کرد و این واکنش‌ها حق مردم یمن در دفاع از خود، فرزندان، کودکان، زنان و میهن و استقلالشان است.

وی سپس به عملیات استشهادی موفق چند روز پیش در بخش قدیمی قدس در فلسطین اشاره کرد و نوشت: «در اینجا یک غافلگیری زمانی رخ داد که یک قهرمان از قهرمانان فلسطین عملیاتی منحصر به فرد انجام داد و در آن برای اولین بار شهرک‌نشینی را که به مسجد الاقصی هجوم برد و چهار پلیس محافظ آن را کشت. این شهرک‌نشین کشته شده راهنمای اصلی مسیرهایی است که در زیر الاقصی برای ساختن معبد سلیمان بر روی خرابه‌های مسجدالاقصی حفر شده است.

در ادامه این یادداشت آمده است: «اسرائیل غافلگیر شد زیرا انتظار نداشت که اولا از سلاح استفاده شود و دوما از این سلاح در دروازه السلسله یعنی دروازه الحرم القدسی استفاده شود همچنین انتظار نداشت که اساسا مبارزی باشد که جرأت انجام چنین عملیاتی را داشته باشد. همچنین اساس انتظار نداشت که روح مقاومتی در ملت فلسطین شعله ور شود.

بلکه کلیه گزارش‌های اطلاعاتی اسرائیل بیانگر آن بود که هماهنگی با تشکیلات خودگردان فلسطین روح خطرناک مقاومت را در میان فلسطینی‌ها از بین برده است و آنچه آن‌ها اکنون انجام می‌دهند نوعی سر و صدا کردن از نوع تظاهرات است که می‌تواند آن را از طریق گاز اشک آور، گلوله‌های فلزی و اعمال خشونت‌ خونین برای سرکوب مهار و کنترل کرد».

به اعتقاد نویسنده، در اسرائیل این باور وجود داشت که می تواند با کوچ اجباری، ویران کردن خانه‌ها، خارج کردن مردم فلسطین از سرزمینشان، فضایی از ناامیدی را بر مردم فلسطین تحمیل کند.

تا این‌که این عملیات انجام شد تا به همه این احتمالات ضربه بزند و ثابت کند که شعله مقاومت هنوز وجود دارد و عملیات مذکور نتیجه شعله ور شدن این شعله است و عملیات‌های بیشتری به دنبال خواهد داشت.

بر این اساسی، نگرانی زیادی در جامعه امنیتی اسرائیل در خصوص وجود سلاح و استفاده از این سلاح علیه نیروهای اشغالگر، جنایتکاران و مرتکبان جنایت علیه فرزندان و مردم فلسطین وجود دارد.

عواقب خطرناک سیاست‌های دوگانه بایدن برای آمریکا و رژیم صهیونیستی

نویسنده در بخش پایانی این یادداشت این‌چنین نتیجه‌گیری می‌کند که سیاست‌های دو وجهی جو بایدن که وی تحت پرچم دیپلماسی اجرا می‌کند، در حالی که در واقع تشدید عملیات جنایتکارانه است؛ ممکن است به شعله‌ور شدن آتش جنگ‌های بزرگ منجر شود.

این کاری است که بایدن انجام می‌دهد. اما محاسبات بایدن تا کنون ثابت کرده است که اشتباهات بزرگی صورت گرفته است، کسی که این طرح را تدوین کرده، نمی‌داند که وضعیت جناح های مقاومت و محور مقاومت بسیار جلوتر از سطح آمادگی آن در زمان انتخاب جو بایدن به عنوان رئیس‌جمهور است.

به اعتقاد نویسنده به نسبت تکامل تحولات، جناح های مقاومت نیز پیشرفته کرده‌اند و شکی نیست که بایدن با ادامه این مسیری که پیش گرفته، مثلاً با تلاش برای ضربه زدن به حزب الله لبنان، ممکن است موجب فروپاشی دولت صهیونیستی شود یا ممکن است به از هم پاشیدگی تشکیلات نظامی اسرائیل منجر شود، به تکه تکه شدن موساد که با استعفای افسران ارشد خود شروع به فروپاشی کرد، یا به تضادی غیرمسالمت‌آمیزی که ممکن است بین دو بلوک در ستاد کل اسرائیل ایحاد شود، منجر شود.

این نویسنده فلسطینی در پایان نوشت: «ما مطمئن هستیم که آنچه بایدن شعله ور می‌کند و چیزی که او در آستانه شعله‌ور کردن آن است، به ایالات متحده باز می‌گردد.

هرچند که ممکن است این امر مستقیم نباشد، اما ابزارهای ایالات متحده که بایدن از آنها استفاده خواهد کرد، آن ضربه‌ها را که امیدواریم کشنده باشد، دریافت خواهد کرد».

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین