کیهان نوشت: ایران، مسیری را که چند ماه قبل به سمت مذاکرات هستهای در وین بسته بود، دوباره باز کرد.
تهران با توقف مذاکرات وین بهخاطر برگزاری انتخابات و تغییر رئیسجمهوری و تشکیل تیم جدید برای مذاکره، با اعصاب آمریکا و اروپا و خاورمیانه [گاوهای شیردهی مثل بنسلمان] بازی کرد و در عین حال به برنامه خود به شکل سازمان یافته ادامه میدهد، مثل غنیسازی 60 درصدی اورانیوم و محدود کردن بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در کنار توسعه موشکهای بالستیک و افزایش نفوذ منطقهای خود. اکنون نیز که تهران به بازگشت به مذاکرات وین تصمیم گرفته است، تلاش خواهد کرد تا زمان آغاز مذاکرات برگههای بیشتری در سطح منطقه جمعآوری کند.
در چنین اوضاعی، واشنگتن بهگونهای رفتار میکند که انگار بازگشت به مذاکرات غیرمستقیم را از تهران گدایی میکند و همچنان بر راه حل دیپلماتیک اصرار دارد. علت این است که دولتمردان اصلی دولت بایدن، دولتمردان درجه دوم در دولت باراک اوباما بودهاند و در مسیری که اوباما و جان کری در مذاکره با تهران پیمودند، همراه آنان بودند. به همین علت بر حفظ توافق هستهای به هر قیمتی اصرار دارند و در نتیجه، در برابر اقدامات تهران در منطقه که خلاف منافع آمریکا و متحدان منطقهایاش است، سکوت میکنند تا مشکلی برای دستیابی به توافق ایجاد نشود.
جو بایدن و آنتونی بلینکن و جیک سالیوان در ابتدا بر دستیابی به توافقی گستردهتر و شاملتر با تهران اصرار کردند و برجام را به توقف برنامه موشکی و رفتار تهران در منطقه که بسیاری آن را بیثباتکننده میدانند، ارتباط دادند. ولی زمانی که تهران حاضر نشد درباره هیچ موضوعی خارج از چارچوب برجام و لغو تحریمها مذاکره کند، دولت آمریکا عقبنشینی کرد به این بهانه که بررسی همه مسائل، زمان زیادی طول میکشد و بهتر است پس از بازگشت متقابل به برجام، مسائل دیگر بر اساس آن مطرح شود.
ایران میداند دست کشیدن از برنامه موشکی و کنارگذاشتن نفوذ منطقهای، به معنای پایان عمر طرح تشکیل امپراتوریاش در منطقه است. همچنین محور ایران در منطقه گمان میکند دوره سروری آمریکا در منطقه به سر آمده است و این کشور دیر یا زود از منطقه خارج خواهد شد همانطور که افغانستان را ترک کرد و اکنون «چین و روسیه و ایران» ابرقدرتهای جهان هستند!
اما واقعیت این است که بازگشت به توافق هستهای، دیگر برای غرب و متحدانش کافی نیست زیرا تواناییهای تهران فراتر از دوره امضای برجام است. ایران چیزی را که ندارد و میگوید به دنبال آن نیست -یعنی سلاح هستهای- را در مقابل پذیرفته شدن نفوذش بر یمن و عراق و سوریه و لبنان به غرب میفروشد.