پرونده خانه وحشت روز پانزدهم آذرماه و زمانی گشوده شد که مأموران پلیس پیشگیری تهران بزرگ در حال اجرای احکام پنجاهویکمین مرحله از طرح رعد بودند. آنها به خانه فردی که پیشتر بهعنوان مالخرِ اموال مسروقه مورد شناسایی قرار گرفته بود، رفتند اما در این خانه رازی هولناک از جنایت و شکنجه دختران جوان کشف شد.
سردار علیرضا لطفی، رئیس پلیس آگاهی تهران، درباره آخرین وضعیت این پرونده گفت: این پرونده یک روند پیچیده دارد که در حال طیشدن است. گروهی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی رسیدگی به این موضوع را در دستور کار خود قرار دادهاند و رسیدگی به آن در حال انجام است.
وی با بیان اینکه متهم اصلی این پرونده ازسوی روانشناسان و روانپزشکان مورد بررسی قرار گرفته است، گفت: این اقدام با هدف بررسی مشکلات اعصاب و روان این متهم انجام شده است.
رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ با بیان اینکه تحقیقات روی این پرونده همچنان در حال انجام است، گفت: لازم است در حال حاضر این پرونده بهطور کامل مورد رسیدگی قرار بگیرد و اگر وضعیت و شرایط آماده شد، حتما درباره آن و جزئیات این پرونده اطلاعرسانی میکنیم.
لطفی در عین حال تأکید کرد این پرونده زوایای مختلفی دارد.
او همچنین درباره افزایش تعداد شکات نیز گفت: این موضوع نیز در حال پیگیری است. ما یکسری ظنهایی داریم، اما هنوز به قطعیت نرسیدیم و پیگیر آنها هستیم. بااینحال، در رسیدگی به این پرونده تمام شکها و احتمالات را مورد بررسی قرار دادهایم.
تاکنون مشخص شده غیر از دو دختر نجاتیافته، یک دختر دیگر در این خانه زندانی بوده که با استفاده از ملحفه به جای طناب توانسته از بالکن فرار کند. از سویی زنی از اهالی شاهرود نیز در سفر به تهران در دام متهم به نام سعید افتاده بود که شوهرش او را نجات داد.
دو دختر نجاتیافته گفتهاند دختران و زنان زیادی به این خانه رفتوآمد داشتند. هر دو قربانی سعید میگویند از هویت مقتول نیز اطلاعی ندارند و فقط میدانند او از اهالی شهرهای اطراف مشهد بود. این در حالی است که پزشکی قانونی اعلام کرده با توجه به گذشت زمان زیادی از زمان مرگ متوفی و فساد جسد، امکان شناسایی او وجود ندارد و فقط اثر انگشت او به دست آمده و پلیس در تلاش است تا با استفاده از همین نمونه اثرانگشت، هویت مقتول را فاش کند. همزمان با این شاخه از تحقیقات، بازجوییها از دو دختر فریبخورده نیز ادامه دارد.
یکی از این دختران که سه سال در خانه وحشت اسیر بود، در تازهترین اظهاراتش گفته است: بعد از فرار از خانه معتاد شدم و یک سال خیابانخواب بودم تا اینکه در یک پارک با سعید آشنا شدم. او ادعا کرد مأمور پلیس است و حاضر است کمک کند که ترک کنم؛ به همین دلیل به او اعتماد کردم و همراهش رفتم، اما بهمحض اینکه به خانه سعید رسیدیم، او به من تجاوز کرد. در این سه سال افراد زیادی به خانه سعید رفتوآمد میکردند، اما او اجازه نمیداد من با آنها مواجه شوم. او ادعا میکرد این زنان و دختران متهم هستند و آنها را برای بازجویی میآورد. چندی پیش صدای دختری را شنیدم و بعد متوجه شدم او با ملحفهها طنابی درست کرده و با پریدن روی دیوار خانه همسایه فرار کرده است. سعید زن دیگری را هم به خانه آورده بود که خیلی سروصدا میکرد و دنبال فرار بود تا اینکه خواهر سعید او را فراری داد.
دختر دوم که هشت ماه در خانه وحشت زندانی بود نیز گفته است: افراد زیادی به خانه سعید رفتوآمد داشتند و سعید مدعی بود همه آنها متهم هستند. از طرفی جسد دختری را که صدای درگیریاش را از داخل کمد شنیدم و او را به قتل رسانده بود، در نزدیکی من نگهداری میکرد که بوی تعفنش مرا همیشه آزار میداد. روزی که از او درباره دختری که به قتل رسیده بود سؤال کردم، به من گفت او را برای کار به جزیره کیش فرستاده است، اما میدانستم که دروغ میگوید و او را به قتل رسانده است.
سعید کارگر یک مسافرخانه بوده که با پرسه در ترمینالها و ایستگاه راه آهن ، مسافران بی پناه را به بهانه اسکان، به خانه خود می برده است.