راز این جنایت بعد از دستگیری یک سارق مسلح فاش شد. مأموران پلیس آبادان که از مدتی قبل یک سارق مسلح به نام حمید را شناسایی کرده بودند، در تعقیب او بودند و تلاش میکردند این متهم را بازداشت کنند.
تفحصها در این رابطه ادامه داشت تا اینکه دو روز پیش مطلع شدند متهم فراری در یکی از خیابانهای شهر دیده شده است. اینگونه بود که مأموران برای دستگیری حمید وارد عمل شدند، اما این مرد بهمحض اینکه پلیس را در یکقدمی خودش دید، درحالیکه سوار بر موتورسیکلت بود، تصمیم به فرار گرفت. او موتور را وسط خیابان رها کرد، به گوشهای خزید و دست به سلاح برد. مرد مسلح برای فرار از دست مأموران شروع به تیراندازی کرد و سپس با این امید که بتواند مفری برای خود باز کند، به خانهای رفت و سعی کرد از طریق پشتبام بگریزد.
مأموران که همچنان در تعقیب سارق مسلح بودند، بارها از او خواستند دست از مقاومت بردارد و خودش را تسلیم کند، اما وقتی هشدارهای پیاپی کارگر نیفتاد، آنها نیز با توجه به قانون بهکارگیری سلاح، شروع به تیراندازی کردند. این تعقیب و گریز پرالتهاب مدتی ادامه داشت تا اینکه مأموران توانستند به حمید نزدیک شوند و او را با استفاده از فنون رزمی خلع سلاح و دستگیر کنند. متهم که از او علاوه بر سلاح گرم، یک تیغه قمه نیز کشف شده بود، بعد از انتقال به مقر انتظامی تحت بازجویی قرار گرفت. او که چارهای جز اعتراف به جرائم خود نداشت، پذیرفت در ۲۰ فقره سرقت مسلحانه شرکت داشته است.
حمید جزئیاتی از دزدیهای خشن خود بازگو کرد. مأموران که حدس میزدند این فرد جرائم بیشتری مرتکب شده باشد، به بازجویی از وی ادامه دادند تا اینکه پسر جوان در کمال ناباوری از ارتکاب قتل سخن به میان آورد و گفت خواهرش را کشته است. متهم گفت: خواهرم یک خواستگار داشت که من از او خوشم نمیآمد و با ازدواج آنها مخالف بودم. این موضوع را مطرح کردم، اما فایدهای نداشت و وقتی دیدم نمیتوانم مانع این وصلت شوم، خواهرم را کشتم.
این متهم در حال حاضر در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او برای افشای جزئیات جنایت ادامه دارد. قتل یکی از اعضای خانواده به دلیل مخالفت با ازدواج پیش از این نیز باعث جنایتهایی شده بود. چندی قبل راز قتل زنی فاش شد که فرزندانش با ازدواج مجدد او مخالف بودند. این زن ۵۱ساله که ساکن روستایی در استان کرمان بود، زمستان سال ۹۷ به طرز مرموزی ناپدید شد. برادر این زن همان زمان موضوع را به پلیس گزارش داد تا تحقیقات برای یافتن خواهرش آغاز شود. فرزندان زن میانسال وقتی بازجویی شدند، گفتند مادرشان روز حادثه برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و قرار بود زود برگردد، اما بعد از آن دیگر خبری از وی نشد و آنها نمیدانند چه بلایی سر مادرشان آمده است. تحقیقات پلیسی از همان زمان در جریان بود، اما ردی از زن میانسال به دست نیامد و این راز سربهمهر باقی مانده بود. در این میان، برادر این زن که گمان میکرد خواهرزادههایش رازی را پنهان میکنند از پیگیری ماجرا دست نکشید تا اینکه مدتی قبل به سرنخهایی رسید که از وقوع جنایتی هولناک خبر میداد.
او به این نتیجه رسید که خواهرزادههایش مادرشان را کشتهاند. به همین دلیل بار دیگر سراغ پلیس رفت و این بار ادله خود را مطرح کرد. بعد از آن فرزندان مقتول دوباره تحت بازجویی قرار گرفتند تا اینکه بالاخره یکی از پسران راز جنایت را فاش کرد و گفت به دلیل مخالفت با ازدواج مادرش، دست به چنین کاری زدهاند. متهم توضیح داد: مادرم قصد ازدواج مجدد داشت و من، خواهرم و دامادمان مخالف این موضوع بودیم. هر چقدر سعی کردیم مانعش شویم، او تصمیمش را گرفته بود. ما نمیخواستیم پس از پدرمان، او با فرد دیگری ازدواج کند و برای همین تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم.
زمستان سال ۹۷ بود و یک روز که با مادرم بر سر این مسئله مشاجره میکردیم، با ضربات چوب او را به قتل رساندیم و با تهیه گازوئیل، جسدش را به آتش کشیدیم و تصمیم گرفتیم این راز را مخفی نگه داریم، اما داییام که از همان اوایل به ماجرا مشکوک بود، نزد پلیس رفت و راز ما را فاش کرد. متهمان این پرونده همچنان تحت پیگرد قضائی هستند.