کد خبر: ۷۴۶۱۳۲
تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۶

ماجرای اولین زنی که در ایران به جرم قتل محاکمه شد

زنی که به قصد انتقام جویی، دختران هوویش را کشت و به عنوان اولین زن ایرانی در دادگاه محاکمه و پس از صدور حکم از سوی ۵ قاضی اعدام شد.
ماجرای اولین زنی که در ایران به جرم قتل محاکمه شد
آفتاب‌‌نیوز :

در این گزارش جزئیات پرونده اولین زنی که در ایران به جرم قتل دختران هوویش در دادگاه محکوم شد را بخوانید.

حسادت‌ها و بدرفتاری‌های شوهرم باعث شد تا من اقدام به دزدیدن دو دخترش و قتل آن‌ها بکنم.

انگیزه من از این قتل‌ها انتقام‌جویی بود. این جملات بخشی از اعترافات اولیه زنی است که به قصد انتقام جویی، دختران هوویش را کشت و به عنوان اولین زن ایرانی در دادگاه محاکمه و پس از صدور حکم از سوی ۵ قاضی اعدام شد.

ماجرای ایران شریفی نیا نخستین زن محکوم شده در دادگاه کیفری کشور با ربایش دو دختر ۵ و ۱۰ ساله هوویش شروع شد، هنوز چند روزی از مهر ماه سال ۱۳۴۹ نگذشته بود که خبر دزدیده شدن فاطمه ۵ ساله و زهره ۱۰ ساله از توسط هووی مادرشان تیتر اول روزنامه‌ها شد.

بعد از پیدا شدن جسد پتو پیچ شده فاطمه و وقوع یک قتل تلاش‌ها برای پیدا شدن زنی به نام ایران، توسط پلیس آن زمان جدی شد.

همه قاتل را می‌شناختند، اما اثری از او نبود و کسی نمی‌دانست که ایران خانم در کجا و مشغول انجام چه کاری است، چاپ کردن عکس ایران شریفی نیا در روزنامه‌ها اولین کار برای پیدا کردند قاتل فراری بود که انجام شد.

جسد فاطمه پیدا شده بود، اما کسی از سرنوشت خواهرش زهره اطلاعی نداشت و پدر و مادرش نمی‌دانستند که آیا دختر بزرگشان هنوز نفس می‌کشد یا نه؟

۵۰ روز از پیدا شدن جسد فاطمه گذشت و طی این مدت پلیس آن زمان دنبال این بود که سرنخی از قاتل فراری پیدا کند تا این که روز موعود فرا رسید و مخفیگاه ایران که خانه یکی از بستگانش بود، شناسایی شد.

عملیات توسط پلیس طراحی شد و ماموران زمانیکه ایران قصد فرار داشت، او را در خیابان خراسان دستگیر کردند.

این زن حرف نمی‌زند

حالا قاتل دستگیر شد و روز بازجویی فرا رسید، ایران در بازجویی‌ها گفت: من ۲ بار شوهر کردم. شوهر اولم ماشاالله خان بود. زندگی خوبی داشتیم تا اینکه سر و کله رمضان پیدا شد.

او ادامه داد: رمضان دوست شوهرم بود. بعد از مدتی رفت و آمد گفت که به من علاقه‌مند شده است، فشار رمضان بر ماشاالله خان و ناسازگاری من در زندگی با او باعث شد که شوهرم من را طلاق دهد.

ایران گفت: پس از گذشت مدتی با رمضان ازدواج کردم وای کاش که نمی‌کردم. تا قبل از ازدواج، رمضان به من وعده وعید داد که خوشبختم می‌کند و زن اولش را طلاق می‌دهد.

اما من گول خورده بودم و او به هیچ کدام از قول‌هایش عمل نکرد. من هم برای انتقام گرفتن از او و زن اولش دخترهایش را دزدیدم.

ایران همه چی را گفت، اما درباره قتل فاطمه و سرنوشت زهره لب سخن گفتن باز نکرد. قاتل را به شهربانی منتقل کردند، بازجویی‌ها ادامه پیدا کرد تا اینکه ایران تصمیم گرفت تا درباره فاطمه صحبت کند.

فاطمه را من نکشتم

ایران درباره چرایی قتل دختر بچه ۵ ساله به ماموران شهربانی گفت: فاطمه را من نکشتم. او خودش مُرد. چند روز بعد از بردن آن‌ها فاطمه مریض شد و تب کرد. تبش آن قدر بالا بود که جانش را گرفت.

من هم، چون ترسیده بودم و نمی‌خواستم لو برم جسدش را داخل آب انداختم. بعد از ترس آنکه رمضان من را پیدا نکند با زهره به بندر انزلی رفتیم.

ماموران برای بررسی موضوع به شمال کشور رفتند و در تحقیقات مشخص شد که ایران و زهره بعد از آمدن به بندرانزلی در خانه‌ای اجاره‌ای مستقر شدند.

از صاحب خانه ایران در انزلی بازجویی شد و او در این باره به ماموران شهربانی گفت: آن روز دیدم که ایران به همراه یک دختر به دنبال جایی برای ماندن است.

او به من گفت که از دست شوهرش به همراه دخترش فرار کرده‌اند به خاطر همین از من خواست تا جایی برای ماندن به آن‌ها بدهم من هم قبول کردم. چند روز بعد دوستم که عکس ایران را در روزنامه دیده بود او را شناخت.

صاحب خانه ادامه داد: وقتی برای جواب کردن ایران به خانه رفتم دیدم که دخترش در خانه نیست، به او گفتم که می‌دانم او واقعا چه کسی است و زهره دختر واقعی او نیست.

ایران اول گریه کرد، اما بعد عصبانی شد و به من گفت که زهره را کشته و در یک چاهی همان حوالی انداخته است، من را هم تهدید کرد که چیزی نگویم، چون که پایم به خاطر پناه دادن به آن‌ها گیر است.

ایران بعد از اعترافات صاحب خانه اش مجبور به نشان دادن چاه داستان به ماموران شهربانی شد، کمی دورتر از خانه چاهی بود که زهره در داخل آن چاه پرت شده بود، ۵۰۰ متر جلوتر از چاه، جسد زهره در عمق نیم متری زمین کشف شد.

بعد از پیدا شدن جسد زهره مشخص بود که مچ دست این کودک شکسته شد بود و نشان از این بود که هنگام سقوط در چاه دستش شکسته و به خاطر خفه شدن فوت کرده است.

ایران سرخود شروع به اعتراف کرد و درباره سرنوشت زهره گفت: بعد از مرگ فاطمه عذاب وجدان یک لحظه هم من را رها نمی‌کرد. بعد از اینکه فهمیدم عکسم در روزنامه چاپ شده و پلیس به دنبال من است تصمیم گرفتم خودم و زهره را هم بکشم.

او ادامه داد: زهره، من را دوست داشت و به من اعتماد کرده بود به خاطر همین هر کاری از او می‌خواستم انجام می‌داد. آن روز هم او را به کنار چاه بردم و داخل چاه انداختم.

اما نتوانستم خودم را به داخل چاه پرت کنم. وقتی مرد صاحبخانه فهمید که زهره را کشته‌ام به من کمک کرد جنازه را از چاه بیرون بیاوریم و دفن کنیم.

برگزاری اولین جلسه دادگاه ایران در سال ۵۰

ایران دستگیر شد و همه متوجه جنایت او علیه دو کودک بی گناه شدند، مردم با تجمع‌های مختلف خواستار برخورد با این زن قاتل شدند و به این ترتیب ایران به عنوان اولین زن در کشور پای میز محاکمه آمد.

شهریور سال ۱۳۵۰ اولین جلسه دادگاه محاکمه جنجالی ایران شریفی‌نیا بود، او در جلسات محاکمه حرف تازه‌ای برای گفتن نداشت جز آنکه ابراز پشیمانی کند.

ایران در آن روز و در دادگاه گفت: مقصر اصلی رمضان، پدر زهره و فاطمه است که من را وادار به این کار کرد. من زنی سفاک و سنگدل نبودم و فقط قصدم این بود که رمضان طعم جدایی از بچه‌هایش را بچشد.

تا قبل از برگزاری داداگاه ایران هیچ زنی حکم اعدام برایش بریده نشده بود و همین علتی بود تا باعث شود دکتر ضیاءالدین صفی نیا رئیس شعبه چهارم دادگاه عالی جنایی وقت تهران در اظهارنظری بگوید: در حالی که زن و مرد هر دو در همه شئون اجتماعی از حقوق مساوی برخوردار هستند پس در اجرای حکم اعدام نیز نباید میان آنان تفاوتی باشد.

قاضی صفی نیا ادامه داد: تنها موردی که به عنوان استثنا در ماده ۴۶ قانون مجازات عمومی مطرح شده این است که زن نباید اعدام شود مگر اینکه حکم دادگاه برای ارتکاب قتل عمد باشد که ایران شریفی‌نیا دو فقره قتل عمد مرتکب شده است.

اعدام اولین قاتل زن در کشور

در نهایت و با توجه به محتویات پرونده، ۵ قاضی حکم اعدام ایران شریفی‌نیا را صادر کردند که پس از صدور حکم اعدام تلاش‌های زیادی شد تا ایران بخشیده شود.

روز موعود فرا رسید، ساعت ۴:۱۰ دقیقه بامداد ششم تیر ماه سال ۵۱ بود که ایران به همراه ۴ پاسبان زن به محوطه زندان قصر تهران آورده شد.

دار مجازات را بین ساختمان زندان زنان و موتورخانه زندان قصر برپا کرده بودند، سکوت بود و سکوت. پاسبان‌ها قاتل را پای چوبه دار بردند، از دفتر زندان تا پای چوبه دار، ایران دو بار تعادلش را از دست داد و یک بار هم سرش را روی شانه یکی از زنان پاسبان گذاشت.

ساعت ۴:۲۷ منشی دادگاه حکم را قرائت کرد و بعد هم طناب دار را بر گردن ایرانِ دست و پا دستبند زده انداختند، آخرین حرفش این بود که یک وقت خدا نکرده روسری‌اش نیفتد.

دادیار شمرده و محکم دستور اجرای حکم را صادر کرد تا اینکه چارپایه از زیر پای ایران کشیده شد و ایران شریفی نیا اولین قاتل زن به جرم قتل دو کودک، اعدام شد.

بنا به وصیت مقتول جسد وی در قم دفن شد.

بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین