پایگاه خبری "اینساید عربیا" در گزارشی ضمن پرداختن به آخرین تحولات مربوط به معادله هستهای ایران، به طور خاص به این مساله اشاره کرده که اسرائیل عملا در حال بازی با لفاظیهای خود علیه ایران، با طرح ادعاهایی مبنی بر ضرورت انجام اقدام نظامی علیه تهران و برنامه هستهای این کشور است و در شرایط فعلی که آمریکا در حال عقب نشینی از منطقه خاورمیانه است و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز شدیدا با این موضوع (حمله به ایران) مخالفند، تل آویو عملا با گزینههای محدودی در قبال تهران رو به رو است. امری که تا حد زیادی به پیچیده شدن هر چه بیشترِ معادله اتمی ایران کمک میکند.
اینساید عربیا در این رابطه مینویسد: «اولین نخست وزیر زنِ رژیم اسرائیل "گلدا مایر" در اظهار نظری مشهور معتقد بود که "وقتی یهودیان در خطر باشند، اینکه خونسرد باشیم و به هر اقدمی برای نجات خود دست نزنیم، اساسا مسالهای فرعی و غیر قابل توجه است". این مساله در نوع خود، نوعی رویکرد دوگانه در اسرئیل نسبت به ایران را ایجاد کرده است. اسرائیل راجع به گزاره خودداری از جنگ با ایران در مقایسه با آغاز جنگ علیه این کشور (با هدف متوقف سازی برنامه هستهای ایران)، چندان موضع گیری صریح و روشنی حتی به رغمِ ادعاهای خود مبنی بر اینکه توان هستهای ایران میتوان عاملی تهدیدزا برای اسرائیل باشد، نداشته است. در این میان، حتی علیرغمِ اعلام آمادگی ارتش اسرائیل جهت پیشبرد گزینههای نظامی علیه ایران، شک و تردیدهای فراوانی راجع به این موضوع وجود دارد که: آیا اساسا انجام حمله نظامی علیه توان هستهای ایران میتواند موثر و مفید باشد یا خیر؟
با این همه، باید توجه داشت که ایران یک رقیب دست و پا بسته در برابر اسرائیل نیست و با رویههای خود نشان داده که به دنبال تبدیل شدن به یک قدرت تمام عیار منطقه است. در این راستا، تصمیم سازانِ اسرائیلی سعی میکنند تا گزینه تمسکِ اسرائیل به نیروی نظامی علیه ایران را تا جای ممکن کنار بگذراند و یا ایالات متحده آمریکا را به پیشبرد یکچنین گزینهای تشویق کنند. آنها به طور خاص بر این مساله تاکید میکنند که اسرائیل هیچ کنترل و نفوذی بر رفتارهای تهران و یا تبعات حمله احتمالی اسرائیل به ایران، ندارد.
این مساله تا حد زیادی حرکت بعدی اسرائیل در قبال ایران را به حرکتی پیچیده تبدیل میکند. اسرائیل، آمریکا را تحت فشار قرار میدهد تا مذاکرات هستهای جاری با ایران در وین را متوقف سازد. دلیل اصلی آنها نیز این است که این باور در تل آویو وجود دارد که اساسا دولت فعلی آمریکا، از قدرت و توان چندانی جهت ایستادن در برابرِ یک ایرانِ هستهای برخوردار نیست.
ایالات متحده آمریکا عضوی از توافق برجام بود (توافقی که در سال ۲۰۱۵ میلادی منعقد شد) با این حال، پس از آنکه واشنگتن در دوره ریاست جمهوری "دونالد ترامپ" (سال ۲۰۱۸) از این توافق با ادعای اینکه برجام "توافقی ناکافی" است و باید حوزههای بیشتری به آن اضافه شود، خارج شد، ایران نیز عملا رویههای جبرانی را در پاسخ به این رویکرد آمریکا در پیش گرفت و در شرایط کنونی نیز شاهدیم که پس از گذشته حدودا هشت دور از مذاکرات هستهای در وین، تهران هرگونه گزینه جایگزین برای توافق اصلی و اولیه برجام را قویا رد میکند.
تلاشهای اسرائیل جهت جلوگیری از انعقاد یک توافق با ایران، ظاهرا جنگ با تهران را به عنوان یک گزینه جایگزین مطلوب ارزیابی میکنند. با این حال، این مساله در دوره زمانی مطرح میشود که نیروهای نظامی آمریکا در حال کاستن از حضور و نفوذ خود در منطقه خاورمیانه هستند. در اوایل ماه دسامبر سال جاری میلادی، نیویورک تایمز خبر از تنش و درگیریهای لفظی و فکری میان رهبران اسرائیل و آمریکا در مورد مساله ایران داد که در نوع خود حاکی از این بود که اساسا واشنگتن نسبت به گزینههای قهری و نظامی علیه ایران کاملا بیرغبت است. در این راستا حتی "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی آمریکا در تاریخ ۲۲ دسامبر به اسرائیل سفر کرد تا شاید بتواند با مقامهای اسرائیلی به فهمی مشترک در مورد مساله ایران و برنامه هستهای این کشور برسد.
در نقطه مقابل، منابع ایرانی با استدلالهای گوناگون، احتمال وقوع هرگونه جنک علیه ایران را غیرمنطقی و دور از واقعیت ارزیابی میکنند. در این رابطه اخیرا روزنامه انگلیسی زبانِ ایرانی با نام "تهران تایمز" هشدار میدهد که ایران از نظر عملیاتی قادر است که هر نقطه از اسرائیل را هدف قرار دهد. ژنرال "غلامعلی رشید" رئیس قرارگاه خاتم الانبیا نیز هشدار داده که "اگر اسرائیل تهدایدات خود مبنی بر حمله به تاسیسات هستهای ایران را عملی کند، ایران هم با زبانِ نظامی اقدام به مقابله به مثل خواهد کرد".
در این راستا، "علی شمخانی" دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هشدار میدهد که "تهدیدات اسرائیل، بر نوعِ واکنش ایران به اقدامات مخرب و نادرست اسرائیل تاثیر گذار خواهند بود و آن را به شیوهای جدی تحت تاثیر قرار میدهند. مسالهای که در نوع خود میتواند تبعات بسیار گستردهای را در حوزههای گوناگون به همراه داشته باشد". با این حال شمخانی به طور خاص ابراز امیدواری کرده که با خروج نظامیان آمریکایی از منطقه، روابط ایران با کشورهای گوناگون در حوزههای مختلف، به نحو قابل توجهی توسعه یابد.
البته که در این میان مشخص نیست که اگر یک توافق هستهای میان ایران و غرب حاصل نشود، تهران چگونه میخواهد دستورکارِ توسعه روابط با همسایگانش را به پیش برد. در این راستا شاهد بودیم که چهل و دومین نشستِ شورای همکاریهای خلیج فارس در ریاض که در اوایل ماه دسامبر سال جاری میلادی برگزار شد، تا حد زیادی بر اهمیت گفتگوهای هستهای با ایران تاکید داشت. در این چهارچوب، عمان و امارات متحده عربی هیاتهایی را به ایران فرستادند و در عین حال تهران و ریاض نیز گفتگوهای مستقیمی را در عراق با یکدیگر داشته اند. در واقع تمامی این رایزنیهای با ایران سعی داشته اند تا به این کشور تضمینهای کافی امنیتی را بدهند که در صورت انعقاد یک توافق هستهای با غرب، میتواند این اطمینان را داشته باشد که در محیط منطقهای نیز با گرمیِ بیشتری مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
با این حال، ایران ضمن استقبال از این روند و تاکید بر توسعه روابط با همسایگان خود، به این مساله اشاره داشته که اساسا مساله هستهای ایران ارتباطی با کشورهای عرب شورای همکاریهای خلیج فارس ندارد. تهران همچنین این پیام را به طرفهای منطقهای داده که نمیتوانند از ایران انتظار همکاری داشته باشند وقتی در مورد ارتباطِ مسالمت آمیز با آن، از جدیت کافی برخوردار نیستند.
با این همه، ایران در چهارچوب معادله هستهای خود با چالشهایی رو به رو است. اگر روند دستیابی به یک توافق هستهای طولانی شود، این چالش برای ایران وجود دارد که شاید آمریکا از اقدامات خرابکارانه اسرائیل که به صورت آشکار و یا پنهان علیه تاسیسات اتمی ایران و برنامه هستهای این کشور انجام میشوند حمایت کند و یا اقتصاد ایران با تحریمهای بیشتری رو به رو شود که این مساله عملا میتواند آسیبهای جدی را به ایران وارد کند و دستِ اسرائیل در تشدید فشارها علیه ایران را بازتر کند.
بدون تردید ایران به دنبال دستیابی به یک توافق هستهای است که امنیت آن را به خطر نیندازد. با این حال، اسرائیل مدام تاکید دارد که ایران جهت دستیابی به یک توافق هستهای با غرب، از هیچ جدیتی برخوردار نیست. بر اساس ادعاهای آن ها، ایران فقط میخواهد زمان بخرد تا بتواند به آنچه تولید سلاحهای هستهای گفته میشود، نزدیکتر شود. از این منظر، اسرائیل پیشرفتهای اتمی ایران را عملا تهدیدِ وجودی علیه خود مینگرد و قویا به دنبال مقابله با آنها برخواهد آمد.
به طور کلی، در شرایطی که آمریکا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، هیچ حمایتی از اقدام نظامیِ تل آویو علیه ایران نمیکنند، هنوز معلوم نیست که مسئولان اسرائیلی واقعا به چه تصمیمی در قبال ایران و برنامه اتمی این کشور خواهند رسید.
در شرایط کنونی، بسیاری معتقدند که بدون دستیابی به یک توافق پایدار هسته ای، اسرائیل راههای مختلفی را جهت مقابله با ایران و پیشرفتهای این کشور در پیش خواهد گرفت و صرفا میتوان انظتار تشدید تنشها را میان دو طرف و حتی در سطح منطقه داشت».