حالا هم زمستان است و هم سرد! و تهران، هر شب بیخانمانها را روانه اتوبوسهای ۲۴ ساعته خود میکند. معمولا هر شب این افراد با مشقت فراوان خود را به محل عبور اتوبوسهای شرکت واحد میرسانند تا از سرما یخ نزنند و اگر توانستند چند دقیقهای چشم برهم بگذارند و بخوابند. اتوبوسهایی که در این شبهای سرد، مملو از زنان، مردان و حتی کودکان بیسرپناهی است که هر یک داستان خود را دارند اما در بیخانمانی شبیه به یکدیگرند.
ماجرای خوابیدن این افراد در اتوبوس، در ساعات اولیه بامداد آغاز میشود و تا حوالی ساعت ۵ صبح ادامه دارد، یعنی دم صبح و زمانی که سایر شهروندان نیز برای استفاده از اتوبوسها راهی ایستگاهها میشوند. نداشتن ۲۵ هزار تومان بیشتر ( هزینه ارزان ترین مسافرخانه در تهران ۵۰ هزار تومان است) باعث شده تا رفتن به مسافرخانهها برای آنها منتفی باشد. گرم خانهها نیز به گفته برخی از این افراد آنچنان غیربهداشتی است که تحمل آن برایشان بسیار دشوارتر از خوابیدن در اتوبوس است. سرما هم که اجازه ماندن در خیابان را به آنها را نمیدهد. میماند صندلی اتوبوس، به شرطی که بهای بلیت اتوبوس را بپردازند و در انتهای مسیر پیاده شوند و باز به اتوبوس دیگری بروند و مسیر رفته را بازگردند. اتوبوسهای ۲۴ ساعته تهران تنها مامن این افراد است. افرادی که به گفته خودشان، روزها یا کارگری میکنند یا دستفروشی یا هرچه که از دستشان برآید. در بین این افراد، معتادان هم حضور دارند اما تعدادشان اندک است.
از اواسط آذر ماه برای تهیه این مجموعه چندین شب را در کنار این افراد سپری کردیم و پای صحبت آنها نشستیم و درد دل هایشان را شنیدیم. در این مدت متوجه شدیم که تعدادی از این افراد به صورت دائم در اتوبوس میخوابند و تعدادی دیگر هم برخی شبها به خوابیدن در اتوبوس فکر میکنند. تعدادشان کم نیست و در دو خط شمال به جنوب ( تجریش – راه آهن و ترمینال جنوب – پارک وی) و یک خط شرق به غرب( تهرانپارس – آزادی) میتوان آنها را دید. این گزارش حاصل چندین شب همراهی با این افراد است. شاید دیدن تصاویری از این افراد در نیمههای شب تهران و در اتوبوس و در خیابان بتواند تنها بخشی از سختیهای بی سرپناهی این افراد را به نمایش بگذارد. اما خواب چند تکه، بیشتر شبیه چشم برهم نهادنی موقتی است تا خوابی عمیق و آرامش بخش!