معاون اول دولت دوازدهم گفت: آقای هاشمی هیچوقت و در هیچ مقطعی با صندوق رای قهر نکرد، بلکه تلاش میکرد که مردم رای و نظر خود را در حکومت داشته باشند. او همیشه شجاعانه خود را برابر رای مردم قرار میداد و ترسی از گرفتن نظر مردم در مورد خود نداشت.
اسحاق جهانگیری در مراسم پنجمین سالگرد درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی که در مرقد امام راحل برگزار شد، اظهار کرد: بنا داشتم که پس از پایان مسئولیت دولتی خودم، حداقل تا پایان امسال، سخنرانی و مصاحبه نداشته باشم اما به دلیل علاقه به آیت الله هاشمی و بیت ایشان تصمیم گرفتم که این سیاست سکوت را کنار بگذارم.
وی افزود: دی ماه در سالهای اخیر حوادث تلخی داشته است. در دی ۹۵ به صورت بسیار ناباورانهای خبر ارتحال آیتالله هاشمی که استوانه نظام بود داده شد. هنوز از این حادثه عبور نکرده بودیم که در دی ۹۸ سردار عزیز و ملی ما سردار سلیمانی با ترور ناجوانمردانه آمریکاییها در بغداد به شهادت رسید. در مراسم تشییع آقای سلیمانی در کرمان جمع زیادی از هموطنان جان باختند و در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی جمع دیگری از نخبگان ملت ما جان خود را از دست دادند که به همه آنان تسلیت عرض میکنم.
جهانگیری یادآور شد: همچنین برخی از مردم در سیستان و بلوچستان، جنوب کرمان و فارس شاهد وقوع سیل بودند که امیدوارم با همت دولت هرجه زودتر وضع این مردم سامان پیدا کند.
معاون اول دولت دوازدهم با تاکید بر اینکه هاشمی رفسنجانی توان مدیریتی همه جانبه در کشور داشت، اظهار کرد: او روستازادهای بود که با سادگی و صمیمت، پیش از انقلاب به شهر آمد و برخورد او با افراد همین سادگی و صمیمیت را نشان میداد. او لحظهای از مسائل کشور مثل ناامیدی، فقر و مشکلات مردم غافل نبود و همواره به این موضوعات فکر میکرد و اینکه فردی با چنین ویژگیهایی به یکی از یاران امام راحل تبدیل میشود و زندگی را با مبارزه عجین میکند جای تعجب ندارد.
وی با یادآوری تلاشهای امیرکبیر در دوران قاجاریه، ادامه داد: مردم منتظر بودند که امیرکبیر دیگری پا به میدان بگذارد و مشکلات آنها را حل کند. هاشمی رفسنجانی در زمانی کتاب امیرکبیر مبارزه با استعمار را نوشت که در آن تمام حرص و ولع یک فرد برای توسعه و پیشرفت ایران را نشان میداد. او زمانی که در جایگاه مسئولیت قرار گرفت هر مدیری که میخواست گزارشی از حوزه عملکرد خود به ایشان بدهد آماده بود که سوالهای هاشمی رفسنجانی از کارآمدی و کارکرد آن برای کشور را پاسخ دهد.
جهانگیری با بیان اینکه آقای هاشمی به مفهوم توسعه تسلط دقیق داشت، گفت:به نظر آقای هاشمی انسان محور توسعه بود و مابقی موارد ابراز این توسعه بود. او همواره حامی حضور بخش خصوصی در اقتصاد کشور بود. او به ساخت سدها، راهآهن و بندرها و مترو و کارخانههای مختلف و در مجموع به ترقی و توسعه ایران فکر میکرد. این افتخاری برای حوزه علمیه و روحانیت است که هاشمی رفسنجانی به یکی از الگوهای توسعه و ترقی در میان تکنوکراتها بدل شود. خیلیها میخواستند الگو باشند اما موفق نشدند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب تاکید کرد: ما اگر در همین جنگ اقتصادی، سرمایه گذاری پتروشیمی و فلزات را که با صادرات آنها تحریم فروش نفت را جبران کنیم، نداشتیم تا ارز لازم برای کالاهای اساسی فراهم کنیم چطور میتوانستیم ارز را تامین کنیم؟ او به دنبال توسعه تعاملها با کشورهای همسایه بود و در زمان دولت خودش به آن عمل کرد و یکی از مهمترین این موارد ارتباطاتی بود که ما با کشورهای منطقه و به ویژه سعودیها برقرار کردیم.
وی ادامه داد: آقای هاشمی هیچوقت در هیچ مقطعی با صندوق رای قهر نکرد و تلاش میکرد که مردم رای و نظر خود را در حکومت داشته باشند. او همیشه شجاعانه خود را برابر رای مردم قرار میداد و ترسی از گرفتن نظر مردم در مورد خود نداشت. ما در سال ۹۲ به هرچیزی فکر میکردیم جز اینکه او ردصلاحیت شود. او ردصلاحیت شد و من که مسئول ستادهای انتخاباتی ایشان بودم بعد از این ماجرا خدمت ایشان رفتم و گفتم چه کنیم؟ ایشان به من نکاتی را گفتند که من حس کردم نصحیتهایی پدرانه است. ایشان به من گفتند که من همان هاشمی دو روز پیش هستم و نسبتم با نظام همانی است که بود. عدهای میخواهند که من را در برابر نظام قرار دهند اما من هرگز چنین کاری نخواهم کرد.
معاون اول دولت دوازدهم با اشاره به عدم احزار صلاحیت خود در سال ۱۴۰۰ یادآور شد: من را در سال ۹۶ همین شورای نگهبان تایید کرد و در سال ۱۴۰۰ همین شورای نگهبان رد کرد. بعد از این ماجرا در سال ۱۴۰۰ یکی از مسئولان امنیتی آمد و با من گفتوگو کرد به ایشان گقتم امروز جلسهای دارم و شما بیایید و ببنید که تغییری در رفتار من خواهید دید یا نه. من از کارنامه مدیریتی و اقتصادی خود مطمئن هستم اما این کارها را به نفع مردم و مملکت نمیدانم. همان زمان مصاحبهای کردم و خطاب به شورای نگهبان گفتم هر دلیلی که به شما دادند که من را رد کنید منتشر کنید و هنوز هم بر همان نظر هستم.
جهانگیری با بیان اینکه آقای هاشمی همواره حلقه واسطی در فضای سیاسی کشور بود، تصریح کرد: اگر روزی چپ میخواست راست را حذف کند میایستاد آقای هاشمی جلویش میگرفت و اگر راست هم میخواست چپ را حذف کند بازهم میایستاد و همه آن جفاهایی که هردو طرف در حق او کرده بودند را کنار میگذاشت و وفا میکرد. ما به شدت امروز به این حلقههای واسط نیاز داریم. سردار سلیمانی هم همین نقش را در فضای سیاسی کشور داشت که اخیرا در مصاحبهای به بخشهایی از آن اشاره کردم.
وی در پایان گفت: یکی از مسائلی که سیاستورزان باید به آن توجه داشته باشند این است که چقدر منافع ملی کشور را در نظر دارند؟ شرایط امروز کشور شرایط دشواری است. از سال ۹۷ یک جنگ اقتصادی علیه کشور شروع شده است و امیدواریم که زودتر این فشارها از دوش مردم برداشته شود و جامعه به شرایط بهتری برسد.
پنجمین سالگرد رحلت آیتالله هاشمی در حرم امام خمینی(ره) و مزار ایشان با حضور چهرههای مختلف و اقشار مردم برگزار شد و محسن هاشمی، اسحاق جهانگیری و محمد سروشمحلاتی در سخنانی به تبیین سیره هاشمی رفسنجانی پرداختند.
محسن هاشمی: آیتالله هاشمی رفسنجانی مورد تهاجم افراطیها قرار گرفت
محسن هاشمی در پنجمین سالگرد رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی تاکید کرد: اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم راهی جز متوقف کردن افراطی گری و بازگشت به اعتدال و میانه روی نداریم و هرچه این اتفاق دیرتر بیفتد هزینه بازگشت و ریزش جوانان و اقشار جامعه بیشتر خواهد بود.
وی با اشاره به تقارن سالروز رحلت آیتالله هاشمی با ایام فاطمیه، با اشاره به محبت خاص پدرش به حضرت فاطمه سلامالله علیها گفت: ایشان به دلیل علاقه خاصی که به حضرت زهرا داشتند هرگاه میخواستند یاد و ذکری از ایشان کنند، خودشان زودتر از مخاطبان اشک میریختند و لطف حضرت زهرا نیز شامل ایشان شد و سال 1387 در روز شهادت حضرت زهرا، توفیق حضور در فدک و زیارت مسجد فاطمه را پیدا کردند.
وی با اشاره به سخنان آیتالله هاشمی در دهه پایانی عمرش افزود: ایشان میگفتند تصور ما در جوانی و مبارزه این بود که استعمار و استبداد، دو مشکل اصلی جامعه است و بر همین اساس، من دو کتاب "فلسطین کارنامه سیاه استعمار" و "امیرکبیر قهرمان مبارزه با استبداد" را منتشر کردم و با این فضا انقلاب به پیروزی رسید و استعمار و استبداد را کنار زد. اما بعد از انقلاب به تدریج متوجه شدیم مشکل بنیادین دیگری نیز داریم که شاید خطرناکتر و زیانبارتر از استبداد و استعمار است و میتواند آسیب بیشتری از آنان به کشور بزند و آن معضل «افراط» است. با استعمار و استبداد میشود مبارزه آشکار کرد، چون ظهور مادی و عینی دارند، اما افراط مساله ذهنی است و در عمق فکر و جان افراد بوجود میآید و برای همین مبارزه با آن سختتر از استبداد و استعمار است.
محسن هاشمی ادامه داد: بعد از انقلاب ایشان و دیگر شخصیتهای انقلاب، عمدتا هدف افراط بودهاند و اگر استعمار و استبداد هم میخواستند به انقلاب ضربه بزنند بوسیله افراطیون بوده است؛ ترور 4 خرداد سال 1358 ایشان توسط گروه افراطی فرقان، ترور دوم در سال 72 توسط برخی جوانان تندرو و افراطی و تخریبهای دهههای بعد، عموما توسط افراطیون چپ و راست صورت گرفت و هماکنون نیز خطر افراط، انقلاب را بیش از هر خطر دیگری مانند حمله نظامی و دیگر خطرات، تهدید میکند.
وی با بیان گستردگی مصادیق افراط توضیح داد: از افراط در حوزه عقاید که موجب تفرقه و خرافات شده تا افراط در حوزه سیاست که به دفع حداکثری و جذب حداقلی منجر شده تا افراط در اقتصاد که موجب خصولتی شدن بخش بزرگ اقتصاد کشور شده است. در فرهنگ هم افراط باعث شده مخاطب و تاثیر ماهواره و رسانههای بیگانه بشدت افزایش یابد و در حوزه سیاست خارجی، افراطیون که تحریم را نعمت میدانستند، وضعیت کشور را به این روز کشاندهاند.
محسن هاشمی نقطه مقابل افراط را اعتدال به معنای میانهروی در برابر تندروی دانست و گفت: اگر بخواهیم انقلاب را حفظ کنیم، راهی جز متوقف کردن افراطی گری و بازگشت به اعتدال و میانه روی نداریم و هرچه این اتفاق دیرتر بیفتد، هزینه بازگشت و ریزش جوانان و اقشار جامعه بیشتر خواهد بود.
وی با اشاره به سالگرد شهادت سردار سلیمانی به شناخت عمیق و ارادت قلبی آیتالله هاشمی و سردار سلیمانی نسبت به یکدیگر اشاره کرد و گفت: آیتالله هاشمی در مقام فرماندهی جنگ و همچنین دوران ریاست جمهوری از رشادت سردار سلیمانی در عین عقلانیت و منطقی بودن ایشان یاد میکرد و سردار سلیمانی هم در مراسم تشییع آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت کمتر مرجع تقلیدی عمری به بابرکتی عمر آیتالله هاشمی داشت و ایشان از ابتدا تا انتها انقلابی و استکبارستیز و صهیونیستستیز بود اما با روش عقلانی.
وی ابراز امیدواری کرد راه و تفکر هاشمی که عقلانیت و میانهروی و مهمتر از زندگی مادی اوست، تداوم یابد و مردم را از شرایط دشوار معیشتی به رفاه و آسایش و آینده روشن برای فرزندان ایران برساند.
سروش محلاتی: آنها که رفتار هاشمی قبل انقلاب را با مدیریتش متضاد میبینند، این تضاد را در کلام فاطمه زهرا(س) حل کنند
پایان بخش این مراسم، سخنان حجتالاسلام والمسلمین سروش محلاتی، استاد حوزه علمیه قم بود که با اشاره به کلام حضرت زهرا(س)، شیوه مدیریت علوی را مبتنی بر رفق و مدارا با مردم دانست و تاکید کرد: از نگاه امام اگر مردم به مشقت بیفتند، حتی قاعده نفی سبیل را باید کنار گذاشت و برای عدم سلطه هم نباید مردم به مشقت و فشار بیفتند.
وی با اشاره به سخنان حضرت زهرا(س) با زنان مهاجر و انصار در خانه گفت: کلام فاطمه(س) در این مرحله پاسخ به دو پرسش است: اول این که چرا جامعه علی بن ابیطالب(ع) را حذف کرد؟ پرسش دوم این است که اگر این اتفاق نمیافتاد و قدرت در اختیار امیرالمومنین(ع) بود، جامعه اسلامی به کجا میرسید؟ اتفاقا این دو مساله نه فقط مساله دیروز و مربوط به گذشته، بلکه مربوط به امروز و هر روز جامعه اسلامی است.
وی تصریح کرد: درباره پرسش اول فاطمه زهرا(س) پاسخ دادند جرم علی بن ابیطالب(ع) چه بود؟! سبقت در ایمان، جهاد و قرابت با پیامبر(ص) داشت، در علم و حکمت از دیگران برتر بود. اتهام اول علیبنابیطالب(ع) این بود که با شدت در مقابل فساد ایستاد. دوم اینکه بیباکانه از مرگ استقبال میکرد و در میدان حاضر بود همه چیز خود را بگذارد. جرمش این بود که هرگز در راه خدا حاضر به معامله و سوداگری نبود.
سروش محلاتی افزود: شخصیتی با این سابقه درخشان و گذشته پرافتخار، چرا امروز باید در یک جمع محدود که هیچ کدام آنها یک دهم افتخارات علی(ع) را ندارند، تصمیم به حذف او بگیرند؟ چه کسی به شما صلاحیت داده که بگویید علی بن ابیطالب(ع) صلاحیت ندارد؟!
وی یادآور شد: علی بن ابیطالب(ع) آمد ولی بعد از آن که 25 سال در مسیر این حرکت انحراف به وجود آمد و جامعه اسلامی را نابسامانی فرا گرفته بود. خود حضرت میفرماید فساد فراگیر شده و علی(ع) هم نمیتواند بیماری را که مبتلا به سرطان پیشرفته شده، نجات بدهد. اگر اجازه داده بودند علی(ع) حاکم شود، آیا علیبنابیطالب(ع) معنویت را به اوج میرساند و ارزشهای اخلاقی را در جامعه تکامل میبخشید؟ آری. ولی پاسخ حضرت زهرا(س) این نیست. حتی پاسخ حضرت بر محور «عدالت» هم نبود. فاطمه زهرا(س) حوادث آینده را پیشبینی میکند و به این سوال پاسخ میدهد که اگر علی(ع) میآمد چه میشد؟ یعنی الگویی که برای ولایت و رهبری در اسلام هست را نشان میدهد.
استاد حوزه علمیه قم گفت: خیلیها مدعی هستند ما جلوی انحراف را میگیریم یا برنامه داریم که جلوی انحراف و فساد را بگیریم. مهم این است که شاخص رهبری علی(ع) چیست و فاطمه زهرا(س) میگوید، اگر علی بن ابیطالب(ع) قدرت را به دست گرفته بود با «ملایمت» مردم را در این مسیر به حرکت در میآورد؛ تندی، تیزی و افراطیگری در حرکت حضرت نبود.
وی افزود: کمال علیبنابیطالب(ع) در این است که مقابل دشمن با شدت برخورد کرد و امروز که جامعه به مدیریت نیاز دارد، با کمال مدارا با شما برخورد میکرد. اینها هیچ تضادی با هم ندارند و مکمل هم هستند.
سروش محلاتی تاکید کرد: بشنوند کسانی که میگویند رفتار هاشمی رفسنجانی قبل از انقلاب با رفتار او در مدیریت جامعه متضاد و دوگانه است. اگر این تضاد را میبینید باید در کلام فاطمه زهرا(س) این تضاد را حل کنید. چه کسی مانند علی بن ابیطالب(ع) در مقابل دشمن قد علم کرد؟! اگر دیروز را میگویید، کسانی که مانند هاشمی رفسنجانی زیر شکنجه ماندند و دم نیاوردند چه کسانی بودند؟! جمع این دو روش دشوار است. برخی که سابقه مبارزه دارند، میخواهند همان شیوه مبارزه را در جامعه برای توده مردم اعمال کنند؛ و اگر سابقه ندارند فقط ادعاست.
وی افزود: فرمانروایی بنی امیه مبتنی بر زور بود و هر معضلی را بلافاصله به دنبال نیروهای امنیتی میرفتند. امام صادق(ع) فرمود سبک و روش ما با آنها متفاوت است. خشونت از رفتار آنها میبارید و ادبیاتشان غیر از خشونت چیزی نبود. کجا چنین صحنههایی در امامت پنج ساله امیرالمومنین(ع) اتفاق افتاده است؟! امام صادق(ع) فرمود امامت ما بر مبنای رفق و مداراست.
سروش محلاتی با اشاره به سیره امام خمینی(ره) ادامه داد: امام(ره) در میدان مبارزه قدرت و قهاریت دارد، اما جایی که مصالح مردم است، میگوید به مردم فشار وارد نشود. این ناشی از فقه ماست که قاعده لا حرج دارد و در فقه امام، لا حرج در مسائل اجتماعی هم حاکم است و دین به ما اجازه نمیدهد عسرت را به خود و جامعه تحمیل کنیم. از نگاه امام اگر مردم به مشقت بیفتند، حتی قاعده نفی سبیل و رد سلطه دشمن را باید کنار گذاشت و برای عدم سلطه هم نباید مردم به مشقت و فشار بیفتند.
استاد حوزه علمیه قم گفت: این مهم است که بدانیم قلمرو ایستادگی کجاست و قلمرو رفق و مدارا کجاست؟ آقای هاشمی رفسنجانی میگوید ما باید آنچه مصلحت واقعی نظام است را بگوییم و میگوییم، ولو اینکه به خودمان آسیب برساند؛ ما نمیتوانیم واقعیت را کتمان کنیم تا قدرتمان را حفظ کنیم. قبل از انقلاب به نحوی از آبرو و حیات خود صرف نظر کرد و بعد از انقلاب هم هرچه داشت برای انقلاب قرار داد.
اقای جهانگیری
مطمئن باشید برای همیشه هیچ روزنه ای گشوده نخواهدشد
وبرای همیشه حذف وبه تاریخ پیوستید