این شکل از زندگی به خودی خود هیچ اشکالی ندارد اگر همسو با استانداردهای روز معماری و شهرسازی و البته فرهنگ آپارتمان نشینی باشد و بتواند شاخصههای ابتدایی معماری و فرهنگی را در قالب ضوابط نما و ایجاد محیطهای مشترک تفریحی و تبیین و آموزش فرهنگ زندگی در چنین محیطی برای ساکنین رعایت و پیادهسازی کند و در جهت ایجاد کیفیت و شرایط بهتر برای زندگی ساکنین اقدام به ساخت آپارتمانهایی با میزان نورگیری بیشتر، عدم مشرفیت و فضاهای عمومی و مشترک بیشتر کند.
اما متاسفانه نبود نظارت کافی و بیتوجی به دانش معماری و هرچه به صرفهتر بودن ساخت و سازها باعث شده تا تقریبا صنعت آپارتمان سازی از اصول و استانداردهای اولیهاش فاصله زیادی بگیرد. شاید به همین خاطر باشد که در میان عامه آپارتمان را به "قوطی کبریت" تعبیر میکنند و رشد " قارچگونه " و بدون ضابطه آن به این شکل در طولانی مدت اثرات منفی خود را در کیفیت زندگی شهری و ساکنان آن خواهد گذاشت.