این روزها در صفحات مجازی و فضاهای مختلف صحبت از یک تاریخ تولد لاکچری دیگر با عنوان «۰۱/۱/۱» است، زیاد شنیده میشود که بیمارستانها از الان برای چنین تاریخ تولدی برای سال جدید برنامه ریزی کرده و مادران تاریخ خود را مشخص کرده اند.
صرف نظر از اینکه کدام بیمارستانها و پزشکان اجازه چنین چیزی را برای مادران صادر میکنند و چه هزینههای هنگفتی طلب میکنند که تا سالهای گذشته به مبالغ ۱۵۰ میلیون تومان نیز رسیده بود، خود خانوادهها چقدر آگاهی از زایمانهای زودرس و عوارض آن برای فرزندانشان دارند.
سال هاست که در این زمینه رسانه ها، پزشکان و مسئولان زیاد صحبت میکنند و برای آگاهی رسانی به مادرانی که پس از ۹ ماه زحمت بارداری تصمیم به دنیا آوردن فرزندشان در یک تاریخ تولد لاکچری دارند، تلاش میکنند.
طبق آمارها از سال ۸۸ به بعد میزان تولد نوزادان در روزهای خاص بیش از میانگین بوده و براساس آمار ثبت اسناد نیز در سال ۹۸، ۴ هزار و ۱۹۵ تولد در تاریخ ۸۸/۸/۸ ثبت شده و در روزهای ۹۵/۵/۵ و ۹۶/۶/۶ به ترتیب ۶ هزار و ۱۳ و ۵ هزار و ۶۸۰ نوزاد در سراسر کشور متولد شدهاند.
این در حالی است که نرخ تولد روزانه در طول یک دهه اخیر حدود ۳ هزار و ۸۰۰ بوده است. سال گذشته نیز چنین معضلی برای تاریخ تولد رُند ۹۹/۹/۹ ایجاد شد و به همین دلیل ثبت احوال برای کاهش آمار زایمانها چارهای اندیشید و مطرح کرد که محدودیتی برای ثبت تاریخ تولد در این تاریخ وجود ندارد و خانوادهها به سلامت فرزندانشان بیاندیشند.
در این گزارش تلاش داریم برخی آگاهی رسانیهای ناشی از تولد زود یا دیر هنگام بچهها در تاریخ تولدهای رُند را بررسی کنیم صرف نظر از اینکه چه تصمیمی امسال ثبت احوال دو مرتبه برای ثبت تاریخ تولد خواهد اندیشید و چه محدودیتهایی برای بیمارستانها و پزشکان برای به دنیا آوردن بچهها در این تاریخ ایجاد خواهد داد، تنها به مسئله آگاهی رسانی به مادران باردار در این گزارش توجه داریم.
اگر نوزادی به هر دلیلی زودتر از زمان معینی با روشهای مصنوعی زایمان به دنیا بیاید، حتما سلامت او و مادرش در خطر میافتد چرا که جنین برای تولد میبایست به حدی از بلوغ رسیده باشد و زمانی که این اتفاق بیافتد خود پالسهای تولد را برای مادر میفرستد، مثل دردهای زایمان تا پاره شدن کیسه آب که همه نشان از پایان دوره تکاملی جنین دارد، حال تصور کنید که هیچ یک از این اتفاقات نیافتاده باشد و به یک دلیلی، چون زایمان در تاریخ رند، بچه را به دنیا بیاورند.
چهار هفته پایانی تا تولد جنین برای وزن گیری و سیستم گوارشی و تنفسی کودک حیاتی است. همان دویست تا سیصد گرم چربیکه در هفتههای پایانی در بدن کودک تشکیل میشود، اگر نباشد، معضلاتی را پس از تولد ایجاد میکند مثل شوکهای دمایی و عدم کنترل قند خون، بیماری زردی، عدم تکامل ریه و مسائل دیگر که درباره آنها صحبت میکنیم را ایجاد میکند.
طبق گفته جنین شناسان و ماماها، در فرایند زایمان هورمون اوکسی توسین بین مادر و فرزند ترشح میشود که رابطه عاطفی بین مادر و جنین در دوران بارداری بوده است، اما در زایمان سزارین این هورمون تولید نمیشود و همین باعث لطمات ارتباط عاطفی بین مادر و فرزند پس از تولد میشود. ترشح این هورمون به تولید شیر مادرکمک میکند و گفته میشود که نوزادان زایمان القایی از موهبت شیر آغوز که نخستین شیر پس از تولد و خیلی هم برای نوزاد مفید است، محروم میشوند.
علاوه بر اینها در زمینه دیر به دنیا آمدن بچهها نیز خطرات زیادی برای زایمان و جنین وجود دارد از جمله کم شدن مایع دور جنین و مدفوع کردن جنین در رحم مادر، آسیب به ریه و ایست قلبی نوزاد، مشکلات بینایی و حتی نابینایی را به همراه دارد. به دلیل اینکه این نوزادان در دستگاه اکسیژن قرار میگیرند ممکن است دچار مشکلات شبیکه چشم و بینایی شوند.
سندروم مرگ ناگهانی نوزاد، نارسایی کلیوی، عفونت و مشکلات تنفسی، قلبی و مغزی، تقلید نکردن صدا در شش ماهگی، واکنش نشان ندادن به صداهای بلند، غان و غون نکردن در یک سالگی، سربرنگرداندن، مشکلات دندانی و اختلالات رشد فیزیکی، یادگیری و ارتباطی از دیگر مواردی است که به دلیل زایمانهای زود یا دیرهنگام برای جنین ایجاد میشود؛ بنابراین اینکه یک خانواده بخواهند فرزند خود را به بهای یک تاریخ تولد رند، دچار آسیب جسمی و روانی بکنند نه تنها نشان از سطح فرهنگ بالا ندارد، بلکه کاملا فقر فرهنگی را نشان میدهد. امیدواریم در آینده شاهد چنین تاریخهای لاکچری نباشیم.