در حالی که دولتهای غربی در تلاش برای پیشبینی نیات "ولادیمیر پوتین" رئیسجمهور روسیه در قبال اوکراین هستند یکی از کشورهایی که واضحترین دیدگاه را دارد احتمالا چین خواهد بود. انتظار میرود پوتین برای مراسم افتتاحیه المپیک زمستانی در روز جمعه و برای گفتگو با همتای چینی خود از پکن بازدید کند.
به گزارش واشنگتن پست؛ سفر پوتین بر پیوند چین و روسیه که در سالیان اخیر به طور قابل توجهی تعمیق یافته و بازتاب روابط نزدیک دو کشور در دوره جنگ سرد است متمرکز خواهد بود. پکن و مسکو هر دو این مشارکت را کلیدی برای مقابله با جهانی تحت سلطه ایالات متحده قلمداد میکنند، زیرا از طریق آن منابع و فناوری را به اشتراک میگذارند و باعث ایجاد تفرقه در میان دولتهای غربی در مورد نوع رویکردشان در قبال این اتحاد خواهند شد
"الکساندر گابویف" کارشناس ارشد مرکز کارنگی مسکو میگوید: "این دو چالش همزمان بسیار بزرگتر از آن هستند که ایالات متحده تنها با چالش چین یا روسیه مقابله کند. تیم جو بایدن ربات نیستند و از انسانها تشکیل شده اند! آنان تنها ۲۴ ساعت در شبانه روز برای رسیدگی به مسائل و چالشها فرصت دارند".
چین در مواجهه با تحریمها و محکومیتهای اعمال شده از سوی غرب با روسیه متحد شده است. در پکن، پوتین اولین دیدار حضوری خود را با "شی جین پینگ" رئیس جمهوری چین پس از نزدیک به دو سال خواهد داشت که فرصتی مناسب برای گفتگو در مورد بحران اوکراین و سایر موضوعات میان آن دو خواهد بود.
"وانگ یی" وزیر امور خارجه چین گفته است که این دیدار یک رویداد بزرگ در روابط بینالملل خواهد بود. وزارت امور خارجه ایالات متحده هفته گذشته از پکن خواست تا از نفوذ خود بر روسیه برای ایجاد راه حل دیپلماتیک به منظور تقویت نظامی مسکو در مرزهای اوکراین استفاده کند.
آخرین باری که چین میزبان المپیک در سال ۲۰۰۸ میلادی بود روسیه به گرجستان حمله کرد. تحلیلگران معتقدند که نمیتوان تکرار اقدام مشابهی را از سوی روسیه رد کرد اگرچه تعمیق روابط چین و روسیه از آن زمان به این سو پوتین را نسبت به آغاز حمله نظامی علیه اوکراین در میانه برگزاری المپیک پکن احتمالا محتاطتر خواهد ساخت.
چین از بحران اوکراین سود میبرد. در زمانی که دولتهای غربی قصد داشتند با تحریم دیپلماتیک بازیهای المپیک موضوع نقض حقوق بشر در چین را برجسته سازند توجه دولتهای غربی به اوکراین معطوف شده است. هم چنین، اگر روسیه از تحریمهای اقتصادی غرب متحمل آسیب شود میتواند فرصتهای تجاری برای چین ایجاد کند.
با این وجود، "تیلر فراول" مدیر برنامه مطالعات امنیتی روسیه در موسسه فناوری ماساچوست (ام آی تی) معتقد است که جنگ اوکراین خطراتی نیز برای چین دارد و میافزاید:"روسیه نباید بیش از اندازه روی حمایت چین تکیه کند. چین معاملات تسلیحاتی و نظامی با اوکراین دارد و تلاش خواهد کرد در میانه بایستد. چین تا حدی مایل بوده تا از روسیه حمایت دیپلماتیک به عمل آورد. با این وجود، چین نمیخواهد شاهد وقوع درگیریهای مسلحانه باشد".
با این وجود، تا کنون لفاظیهای چین در سطح بین المللی به شدت در جانبداری از روسیه بوده است. وزیر امور خارجه چین روز پنجشنبه در تماس تلفنی با "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه آمریکا گفت که نگرانیهای امنیتی روسیه باید جدی گرفته شوند و امنیت منطقهای را نمیتوان با گسترش ائتلافهای نظامی تضمین کرد که اشارهای آشکار به مخالفتهای روسیه با پیوستن احتمالی اوکراین به ناتو بوده است.
آژانس خبری "شین هوا" چین نیز گزارش داده است: "وانگ تاکید کرد که امنیت یک کشور نباید به بهای امنیت کشورهای دیگر باشد".
هم چنین، ماه گذشته پکن از استقرار نیروهای روسیه در قزاقستان برای سرکوب ناآرامیها حمایت کرد و توصیف پوتین از آن رویداد به عنوان "انقلاب رنگی" را تکرار کرد اشارهای به قیامهای مردمی علیه رهبران طرفدار مسکو در شرق اروپا در طول دهه ۲۰۰۰ میلادی که روسیه ادعا میکند. توسط ایالات متحده سازماندهی شده بودند.
شی و پوتین به دلیل تحریمهای ایالات متحده علیه کشورهای شان و هم چنین به دلیل جاه طلبیهای مشترک برای گسترش نفوذ بین المللی و شیوه حکومتی سرسختانه شان با یکدیگر متحد شده اند. هر دو رئیس جمهور قوانین کشورهای شان را بازنویسی کرده اند تا حاکمیت خود را طولانیتر سازند و با کسانی که به عنوان تهدیدی برای قدرت شان تلقی میشوند به شدت برخورد کرده اند.
"الکسی ماسلوف" مدیر مؤسسه مطالعات آسیایی و آفریقایی در دانشگاه دولتی لومونوسوف مسکو میگوید:"دقیقا فشار ایالات متحده بر روسیه و چین بود که این بستر مشترک برای همکاری میان دو کشور را فراهم کرد. به ناگهان کشورها منافع مشترک و درک مشترکی از شرایط ایجاد شده به دست آوردند و مهمترین موضوع این است که این کشورها ارزشهای مشترکی را در درون خود کشف کردهاند".
"یانگ جیچی" دیپلمات چینی سال گذشته روابط چین و روسیه را "بهترین روابط در طول تاریخ" خواند. "سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه این روابط را به عنوان "الگویی از همکاری بین دولتی در قرن بیست و یکم" ستوده است. پس از اعلام تحریم دیپلماتیک بازیهای زمستانی توسط ایالات متحده و چندین کشور متحد دیگر، پوتین به طور علنی از پکن حمایت کرد و اعلام نمود که روسیه در کنار چین در برابر "سیاسی کردن ورزش" و "تحریمهای نمایشی" ایستاده است. این موضوع برای روسیه بسیار مهم است، زیرا آن کشور خود هدف تحریم بازیهای المپیک ۱۹۸۰ میلادی از سوی امریکا قرار گرفته بود.
گابویف معتقد است که چین و روسیه در بسیاری از مسائل از جمله برخی ادعاهای ارضی با یکدیگر اختلاف نظر دارند و اتحاد آن دو کشور غیررسمی است. او میافزاید: " چین الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نمیشناسد در حالی که روسیه نیز ادعاهای چین در مورد مالکیت دریای چین جنوبی به رسمیت نمیشناسد".
ماسلوف گفت: "به طور قطع خردگرایی بر روابط دو کشور و همکاری اخیر آنان با یکدیگر حاکم است. توجه به این نکته ضروری است که نه روسیه و نه چین هیچ یک در راستای منافع ملی خود حاضر به دادن امتیاز نیستند".
با این حال، در مواجهه با تهدید مشترک یعنی فشار ایالات متحده، تجارت میان چین و روسیه شاهد رشد روزافزون بوده است. روسیه دارای منابع طبیعی گسترده و صنعت نرم افزاری قوی است در حالی که چین در عرصه سخت افزاری قدرتی برتر است. تجارت پایدار با چین ممکن است روسیه را از بدترین اثرات تحریمهای غرب محافظت کند.
روابط میان دو کشور در زمینههای دیگر مانند حوزههای دفاعی، امنیت سایبری و مبارزه با تروریسم نیز تقویت شده است.
ماسلوف میگوید: "دو کشور یک توافق نظامی رسمی ندارند. بنابراین، یک اتحاد نظامی رسمی ایجاد نکرده اند، اما هر دو کشور در عمل به عنوان یک اتحاد نظامی عمل میکنند. ما شاهد برگزاری رزمایشهای مشترک و حتی مشارکت کشورهای ثالث در همکاریهای میان چین و روسیه هستیم".
"جوزف توریگیان" مورخ دانشگاه امریکایی در واشنگتن میگوید اتحاد رو به رشد چین و روسیه بازتابی از رویدادهای دهه ۵۰ میلادی است زمانی که اتحاد جماهیر شوروی و چین در جنگ سرد علیه غرب با یکدیگر متحد شده بودند.
او میافزاید: "شوروی در یک برنامه عظیم انتقال فناوری به چین کمک کرد تا ۱۵۶ شرکت صنعتی بزرگ را با ۱۱۰۰۰ متخصص از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۸ راه اندازی کند. رایجترین شعاری که در مطبوعات چین در آن روزها دیده میشد این بود که "اتحاد جماهیر شوروی امروز، فردای ماست". آن دوره دوستی چین و روسیه در اوایل دهه ۶۰ میلادی به پایان رسید چرا که اختلافات جدی میان دو رژیم سیاسی در مورد چگونگی مقابله با ایالات متحده وجود داشت. با این وجود، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، روابط چین و روسیه بار دیگر گرم شد و دو کشور در سال ۱۹۹۶ متعهد شدند که "مشارکت برابر و قابل اعتماد" ایجاد کنند".
روابط پکن و مسکو در سالهای اخیر تعمیق یافته، زیرا آن دو کشور با تحریمها و دیگر چالشهای مشابه از سوی غرب مواجه بوده اند.
ماسلوف میگوید: "اگر به این موضوع نگاه کنیم که متحدان چین کدام کشورها هستند یعنی نه تنها از نظر قدرت نظامی بلکه از نظر اندیشه سیاسی میبینیم که روسیه تنها متحد صریح آن کشور است".