مصطفی هاشمی طبا در یادداشتی نوشت: اینکه هرکسی باید مسئولیت اقدامات خود را بپذیرد، طبعا امر نیکویی است و این نباشد که اگر کسی مسئولیتی پیدا کرد، هرچه بخواهد عمل کند یا اگر نخواهد به دلخواه خود عمل نکند و کار را زمین بگذارد و پس از آن به دوران بازنشستگی یا تغییر شغل برود و گویی آب از آب تکان نخورده باشد و پیامد کارهای غلط یا کارنکردنها را برای مردم به میراث بگذارد.
اینکه آقای رئیسجمهور مجددا در سفر به گیلان فرمودهاند که بانیان (یا مسببان) وضع فعلی نباید ادامه کار بدهند، در ظاهر امر، بیانی نیکوست، اما اولا ابهامدار است و ثانیا درباره مقصود ایشان لازم است توضیح بیشتر و دقیقی داده شود. اول وضع موجود امری کلی است و این سؤال مطرح میشود که آیا وضع فعلی شامل همه زمینههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و نظامی اعم از وضع نیکو یا وضع ناهنجار و نادرست میشود یا فقط شامل آن دسته از وضع کنونی که ناراست است، میشود؟ هرچند بیان مبهم است، اما علیالاصول و حسب استنباط معقول مقصود ایشان باید اوضاع نامیمون باشد و نه آنچه در مسیر مطلوب سیر میکند. پس باید زمینههای وضع نامطلوب مورد توجه قرار گیرد و ببینیم کدام امر نامطلوب در کشور وجود دارد و عامل یا عوامل آن چه کسانی هستند و البته مطابق معمول این نشود که فرد یا افرادی را تحت تعقیب قرار دهند و همه آوارها را بر سر او خراب کنند.
البته در نظامهایی مثل نظام ما که آکنده از شوراها و ناظران و افراد تصمیمگیر است، معمولا مقصر یا مقصران اصلی شناخته نمیشوند و اصل موضوع به فراموشی سپرده میشود. حال به چند موضوع از مواردی که شامل وضع نامطلوب موجود میشود میپردازیم تا ببینیم چگونه میتوان به آنها ورود کرد. حسب بیانات ریاستجمهور محترم در زمان تصدی قوه قضائیه و نیز تصریحات ریاست حاضر قوه قضائیه، شرایط وجودی این قوه مناسب نیست. مسبب این امر چه کسی است و آیا رؤسای قوه قضائیه قبلی مسبب هستند یا افراد دیگر؟ چگونه میتوانیم آنها را رصد و حداقل معرفی کنیم. بگذریم که آیتالله هاشمیشاهرودی در هنگام تصدی این قوه گفتند ویرانهای به ما تحویل داده شد! و البته برخی این بیان را درباره تعدادی اشیا و اماکن ویرانه قلمداد کردند!
۱- میدانیم که با گذشت ۴۳ سال از پیروزی انقلاب، سالانه حدود ۲۵ میلیون تن محصولات کشاورزی وارد میکنیم و حتی با وجود آنکه چند سال قبل جشن خودکفایی گندم گرفتیم، امروز واردکننده بزرگ گندم هستیم. بانی و مسئول این خسارت عظیم کیست؟
۲- انبوه نقدینگی رو به تزاید بر چه مبنایی درست شده است و بانی و مسبب آن کیست؟
۳- مسبب و بانی ساخت ویلاهای طاغوتی و برجهایی با آپارتمانهای تا هزار متری فوق لوکس در این ۴۰ ساله چه کسی است؟ آنهم برجهایی که روی گسل زلزله و در کوچههای باریک ساخته شده است.
۴- طبق نظر رئیس اسبق بانک مرکزی در این ۴۰ ساله ۳۵۰ میلیارد دلار ارز و طلا در بازار آزاد فروخته شده که خریداران آن بیشتر قاچاقچیان و خارجکنندگان سرمایه بودهاند. مسبب آن چه کسی است که امروز با وجود آنهمه دارایی ارزی، مشکل ارزی داریم.
۵- مسبب آنکه افراد شریف مجبور به کولبری، زبالهگردی، مشاغل پست و غیرقانونی میشوند، چه کسی است؟
۶- سالانه بین ۱۵ تا ۳۰ میلیارد نخ سیگار قاچاق که حدود دو، سه هزار کانتینر میشود وارد میشود: مسبب عدم جلوگیری از این قاچاق مشهود کیست؟
۷- زبالههای شهرها و روستاها باعث آلودگی خاک، فضا و آبهای جاری میشود. مسبب عدم تدبیر درباره مدیریت زبالهها در ۴۰ سال گذشته کیست؟
۸- هوای تهران و شهرهای بزرگ آلوده است و حسب نظر پزشکان از عوامل سرطانزایی و بیماریهای تنفسی است. بانی و مسبب آن آیا معلوم میشود.
۹- صادرات نفت ما از ۲.۵ میلیون بشکه در روز، در سال ۹۹ به کمترین مقدار رسید، مسبب و بانی آن کیست؟
۱۰- مقابلهنکردن با چاههای غیرمجاز و نیز صدور پرتعداد مجوز چاههای عمیق باعث افت آبهای چاهها شده و موجب نشست ۳۰۰ دشت کشور شده است. بانی و مسبب آن کیست؟
۱۱- مسبب صدور اجازه برای ساخت مراکز تجاری پرزرقوبرق با الگوی آمریکایی که کاسبی سنتی مردم را به خطر میاندازد و نشانه تفاوت طبقاتی و مصرفزدگی میشود و نیز مصالح ساختمانی که باید صرف نوسازی خانههای در معرض تخریب و روستاها شود تا سرپناه مردم با یک زلزله بر سر آنان خراب نشود چه کسی است؟
اگر بخواهیم از این دست مسائل را در کشور ذکر کنیم با بسیاری دیگر از این مسائل روبهرو میشویم که هرگز نه میتوانیم و نه میشود مسببان آن را معرفی کرد و اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم باید بگوییم نبود تدبیر حکمرانی باعث این امر شده است. چندی پیش حجتالاسلام مصباحیمقدم که سالهاست در اقتصاد ایران (به حق یا ناحق) مسئولیتهای مختلف داشتهاند بحثی با آقای دکتر رنانی داشتند و علت مسائل کشور را نداشتن الگوی توسعه میدانستند و میگفتند که حال شروع کردهایم. آقای دکتر رنانی گفتند اگر ۳۵ سال نتوانستهاید حالا هم نمیتوانید. در اینجا سؤال حقیر آن است که آیا اکنون الگوی توسعه داریم؟ ما که مدتها بر سر لفظ مشاجره داشتهایم که توسعه درست است یا پیشرفت یا رشد چگونه حالا میگوییم الگو نداشتهایم؟ مگر ۳۵ سال یا ۴۰ سال زمان کمی است که تازه از خواب بیدار شدهایم و میگوییم الگو نداشتهایم؟ اگر شخص یا نهادی نمیداند چه کند و صرفا عاشق پست بوده است و در تاریکی در یک اتاق سیاه بهدنبال گربه سیاه دویده و فقط ادعا داشته و پس از چهار دهه میگوید الگو نداشتهایم و از طرفی همواره میگفتند که ما الگوی اسلامی داریم و از همه الگوهای جهان برتر است، چرا امروز باید همچنان در صف مدعیان علمی و اداره اقتصاد کشور باشد. آیا مسبب وضع کنونی کشور همین افراد نیستند.
مگر ۴۰ سال برای مردمی که عمر متوسط آنها در حدود ۷۰ سال است مدت کمی است. این ۴۰ سال حداقل متعلق به سه نسل است و مگر روش اداره کشورها و تجربه عینی همه کشورها نباید سنجیده شود و راه انتخاب شود؟ اگر به ۱۱ مورد فوق که مشتی از خروارها تصمیمات و عدم تصمیمات است خوب بنگریم حداقل دستاوردی که برای ما میتواند داشته باشد، اندکی توجه به افراد متخصص و خبره است که عمر خود را برای تحصیل دانش و کار گذراندهاند. مسببان کاملا معلوم هستند آیا ارادهای برای شناسایی و شناساندن آنها وجود دارد؟