سایت جماران، وابسته به بیت امام در واکنش به این بیانه نوشته است: اخیرا حزب اتحاد ملت، بیانیهای به مناسبت چهل و سومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران صادر کرد و در کمال تعجب در این بیانیه هیچ نامی از رهبری عالیقدر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی، مرحوم امام خمینی برده نشده است.
باید به این دوستان عزیز یادآور شد که اگرچه مسائل و مشکلات امروز، مردم را غمگین و ناراحت کرده است و همین سبب شده که برخی دانسته و عدهای نادانسته، وضع موجود که برآمده از ضعف و بیتدبیری مسئولان فعلی و افزایش تحریمهای خارجی است را ثمرۀ ۴۳ سال سیاستورزی مسئولان جمهوری اسلامی، بدانند، اما بسیاری از بزرگان این حزب سیاسی (و دیگر جریانات سیاسی همسو) به خوبی میدانند امام که بود و چه کرد!
آنها میدانند که همۀ هویت سیاسی و اجتماعی خود را مدیون او هستند و با حذف نام و یاد امام، گویی بر سر شاخ نشسته و بُن میبرند.
این میزان انفعال و حرکت در میدان بازی رقیبانی که سالها تلاش کردند، امام را بیگانه از اینان نشان دهند، شگفتانگیز است؛ و شگفتانگیزتر آن است که به روشنی میتوان دید بسیاری از مخالفان امام و انقلاب، چون خمینی را سند هویت و اعتبار در جامعه و میان مردم یافتهاند، مزورانه در پناه نام و یاد او سنگر گرفته و موریانهوار در حال حذف نشانهها و اندیشههای امام و جایگزنی اندیشههای متحجرانۀ مطلوبشان هستند.
اما معتقدانِ دیروز به اندیشه و مرام امام که همۀ هویتشان در پرتو انتساب به «خط امام» بود، امروزه برخیشان در بیان نام امام لکنت زبان گرفتهاند و برخی نیز در ذکر نام خمینی، قلم حذف کشیدهاند. در حالیکه که اگر خواستههای امروزشان به دقت رصد شود، همۀ اهدافشان را میتوان در اندیشۀ همان که منفعلانه از ذکر نامش گذشتهاند، یافت!
این دوستان باید بدانند که اگر در مقابل تحریف تاریخ و گره زدن وضع نامطلوب موجود به امام نایستند یا منفعلانه آنرا بپذیرند، ناگزیر بر عقبۀ درخشان و قابل دفاع خود تاختهاند چه امروز از امام نام ببرند یا نبرند!
آنان که تاریخ خواندهاند و اسیر حجاب معاصرت نمیشوند، میدانند که عبور از این سند هویتبخش و حذف نام و یاد افتخارآمیز، چه خطای بزرگ و تاریخیای است.
حزب اتحاد ملت چه نوشته بود؟
به گزارش روابط عمومی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در بیانیه این حزب آمده است: چهل و سومین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران را در حالی پیش رو داریم که همچنان احساس دوگانهای که در بیانیه سال گذشته حزب اتحاد ملت به همین مناسبت آمد، در ذهن و ضمیر بسیاری از ایراندوستان و دلبستگان به آن نهضت عظیم و خالصانه وجود دارد. از سویی باور به آن حرکت ضد استبدادی، ضد سلطنتی، آزادی خواه، استقلالطلب، عدالت جو، خشونت پرهیز، معنوی و به معنای دقیق کلمه مردمی، یعنی بر آمده از تحول خواهی قریب به اتفاق مردم ایران است که تعلق خاطر و پیوند هویتی با آن را زنده نگه میدارد و در سوی دیگر بسیاری از نتایج حاصله که در زندگی روزمره مردم و نارضایتیهای موجود پیداست. وضعیتی که فاصله بسیاری با آرزوها و وعدههای پرداخته شده در انقلاب دارد و متاسفانه روند امور، نه به سمت کاهش آن که به سمت تعمیق آنها پیش میرود.
واقعیت آن است که امروز نه فقط در عمل که حتی در کلام هم دیگر رد و نشان جدی از مردم و حق آنها، نه بخشی از مردم که همه مردم ایران، در حکومت و تعیین سرنوشت وجود ندارد. انتخابات به عنوان محل تجلی این اراده از حداقل آزادی لازم و معناداری کافی برای اکثریت جامعه برخوردار نیست و این بزرگترین انحراف رخ داده پس از انقلاب است.
خسران مضاعف بر این قصه پر غصه آن است که اقلیت حاکم بر مقدرات کشور، بنای توجه به توسعه و زندگی با کرامت برای مردم، حتی در مسایل اقتصادی و معیشتی را هم ندارد و با تصورات انتزاعی از خود، کشور و جهان، ایرانیان را در پی آرزوهایی میکشاند که خود در رویاپردازی آن نه مشارکت داشته اند و نه چندان باور دارند.
متاسفانه در این بین بر اثر عدم توجه کافی و سهلگیری و خوشبینی بیش از حد بزرگان نسل اول انقلاب، ساختار حقوقی و قانون اساسی که با استناد به آن بتوان به طور قاطع و غیر قابل تفسیری مانع خودراییها شد نیز وجود ندارد. درست است که مساله اصلی امروز کشور عدم اجرای قوانین موجود و در واقع فقدان حاکمیت قانون است، درست است که قانون اساسی فعلی ظرفیتهای دموکراتیک قابل توجهی برای استیفای حقوق ملت دارد که همانها نیز هنوز محقق نشدهاند، اما شاید این دین بر گردن نسل اول انقلاب باشد که به قدر کافی بر ایجاد ساز و کار حقوقی مناسب که مسبب تمرکز قدرت غیر پاسخگو در یک فرد یا جریان و کاهش حقوق دموکراتیک ملت در ساختار حقیقی قدرت نشود، توجه نکردند. اما به هر حال قانون اساسی فعلی، میثاق ملی ماست و هر تغییر و تحول اصلاح طلبانه و دارای پیامدهای معلوم بایستی بر مدار آن بگردد و در وهله نخست نیز باید بر حاکمیت قانون و اجرای بدون تنازل آن، سپس فعال کردن ظرفیتهای دموکراتیک آن پای فشرد و در گامهای بعدی و در شرایط مناسب برای اصلاح آن تلاش کرد.
از سوی دیگر تبعیض فزاینده که موجب افزایش نابرابری و فقر گسترده اقشار متوسط و ضعیف جامعه شده، موجب اعتراضات بحق بسیاری از اقشار از جمله دو صنف «کارگران و معلمان» که از تاثیرگذارترین اقشار حامی و پیشرو در به ثمر رسیدن انقلاب ۵۷ بودند، شده است. به یاد داریم که در کنار دو آرمان «استقلال» و «آزادی»، رفع فقر و تبعیض از اهداف و شعارهای انقلاب بود. از این رو شایسته انقلاب و نظام برخاسته از آن که مدعی حمایت از محرومین و مستضعفین بود، نیست که اینچنین دچار اشکال مختلف نابرابری و تبعیض در اموری، چون آموزش عمومی، بهداشت و درمان و کار شایسته و تامین اجتماعی و … شود.
همچنین است وضعیت زنان که اگرچه افزایش حضور اجتماعی و نفی کالا انگاری آنها در عرصههای مختلف از جمله هنر و سینما از دستاوردهای انقلاب محسوب میشود، اما تبعیضهای حقوقی و جنسیتی علیه آنها، تبلیغ خانهنشینی و برخی تحمیلها در پوشش و سبک زندگی زنان و بالاخره، غیبت بزرگ ایشان در تعیین مقدرات اساسی کشور، وضعیتی مغایر با اهداف و تصورات اولیه از انقلاب را رقم زده است.
در این شرایط، طبیعی است که جایگاه بینالمللی نظام و شان ایرانیان در منطقه و جهان نیز از موقعیت و روندی تاسفبار برخوردار باشد. موضوعی که نه فقط در مقایسه شاخصها با پیشرفت چشمگیر بسیاری از کشورهای منطقه و جهان که در سیل مهاجرت نخبگان و مردم عادی، آن هم نه فقط به کشورهای دور که به کشورهای همسایه و منطقه، کاملا پیداست. عجیب آنکه در میان این همه نشانه آشکار از دلزدگی و ناامیدی و فضای اعتراضی، بخشهای قابل توجهی از حکومت به جای دلجویی و جبران کاستیها، مدام در پی افزایش اقتدارگرایی و مداخله در زندگی خصوصی و تعیین تکلیف درباره سبک زندگی آنها و مانعتراشی در گردش آزاد اطلاعات و … است.
با این وصف و دورافتادگی محض از آرمانهای انقلاب و در زمانه حذف و طرد بسیاری از بزرگان و موثرین در انقلاب اسلامی، اقلیتی که کمترین قرابت تباری و تاریخی و گفتمانی با انقلاب ۵۷ دارند، مدعی میراثداری و حراست از آن شدهاند و بر تداوم روند خسارتبار موجود تاکید دارند. در این شرایط چه باید کرد؟
به باور همراهان و دلسوزان ملک و ملت در حزب اتحاد ملت که همواره بر پایبندی به آرمانهای اولیه انقلاب پای فشردهاند، راهی بهتر از تقویت جامعه مدنی و حضور دائمی در عرصه عمومی و بیان مشفقانه نقدها و نظرها و انسجام همه نیروهای مصلح، آزادی-خواه، مسالمتجو و غیر وابسته و تبدیل مطالبات به قدرت افکار عمومی برای تن دادن حاکمان به خواست ملت و گشایش راههای دخالت آزاد و مدنی مردم در سرنوشت خود و تلاش برای حل مسائل روزمره مردم تا جایی که امکان مشارکت در آنها باشد، وجود ندارد.
از سویی باید به حاکمان و حامیان وضع موجود نشان داد که در بلند مدت آن چه خیر و صلاح مردم در همه ابعاد مدنی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی است، صرفه و صلاح حاکمیت را هم در بر دارد. از سوی دیگر باید در گفتگوی با مردم معترض و به ستوه آمده نشان داد که نتیجه راهبردهای بدون پیامد روشن که تنها دغدغه «گذار از» داشته باشند و پرسش سختتر «گذار به» را وانهاده باشند، با همه انگیزههای خوبی که ممکن است پشتوانه آنها باشد و یا حقی که به لحاظ عاطفی و حسی بتوان به این گروه از مردم داد، در عرصه عمل و در چارچوب مقدورات و ممکنات سیاست تا چه حد غیر قابل تحقق است و میتواند خسارتبار و همراه با نتایجی دور از انتظار باشد.
اصلاحات، با همه مشکلاتی که تصویری از انسداد پیش روی آن تصویر کرده است و با همه نقدهایی که میتوان به حاملان آن داشت، تنها راهبردی است که همچنان به راه و هدف به طور توامان نظر دارد و به آن مسوولانه، متعهد است. این نکته قابل درک است که بسیار از باورمندان همیشگی اصلاحات به دلیل کمبود دستاوردهای آن و موانع نهفته در ساختار حقیقی و حقوقی قدرت، امید سابق به آن را نداشته باشند، اما واقعیت آن است که نه اقتدارگرایی ضد توسعه به اهداف رویاپردازانه خود خواهد رسید، نه مردم با آن همراه خواهند شد و نه راههای انقلابی و ناشدنی دوای دردهای موجود است و چه بسا هزینههای بیشتری هم بر هموطنان رنجدیده تحمیل کند. راه منطقی که در آن هیچ کس، نه اقشار متنوع و متکثر مردم و نه حاکمان در آن احساس شکست نکنند، اصلاحاتی است که البته باید در راهبردها و گفتمان و سازمان آن بازاندیشی و نوسازی اساسی کرد تا شاید بتوان به اهداف و آرمانهای به روز شده انقلاب ۵۷ بار دیگر اندیشید و آنها را دست یافتنی ساخت.
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی با گرامی داشت سالروز پیروزی انقلاب و ادای احترام به همه شهدا و ایثارگران و بزرگان و رهبران آن نهضت عظیم مردمی، بار دیگر بر پایبندی خود به آرمانهای آن نهضت بزرگ تاریخی تاکید میکند و برای همه ایرانیان، آرزوی آزادی، برابری، برادری و خواهری و زندگی با کرامت و در شان این ملت نجیب و تاریخ ساز دارد.