«تغییرات فدراسیون فوتبال باعث شده است سرنوشت مهدی مهدویکیا روی نیمکت تیم امید ایران هم مشخص نباشد. انتخاب این ستاره خوشنام فوتبال ایران به عنوان سرمربی تیم امید یکی از معدود اتفاقات روشن دوران ریاست عزیزیخادم بود که اغلب کارشناسان هم آن را تایید کردند. به واقع در سراسر کشور چه کسی برای تصاحب این پست میتوانست شایستهتر از مهدویکیا باشد؟ از موشک هامبورگ و دارنده ۱۱۱ بازی ملی حرف میزنیم؛ کسی که از قضا با تاسیس آکادمی کیا نشان داد علاقه و تمرکزش روی فوتبال پایه است و حتی هامبورگیها هم در این بخش از او کمک میگیرند. خب اگر قرار نباشد از خدمات و تجربیات مهدی در این بخش استفاده شود، پس کجا باید سراغ او برویم؟
به هر جهت منتقدان و کارشناسان از حضور مهدویکیا در تیم امید استقبال کردند و او هم توانست در مرحله انتخابی جام ملتهای آسیا نتایج خوبی بگیرد. حالا در شرایطی که مدت کوتاهی تا فرارسیدن مرحله نهایی این بازیها زمان باقی مانده است، مدیریت فدراسیون فوتبال دستخوش تغییرات جدی شده و سرنوشت مهدویکیا هم مجهول مانده است. این اواخر بعضی حاشیهپردازیها علیه مهدویکیا صورت گرفت که به نظر میرسد او را خسته و ملول کرده است. به علاوه کمبودها و بلاتکلیفیهای تیم امید هم در نوع خودش آزاردهنده بوده است. حالا هم که آقای دبیر کل مدعی شده هیاترئیسه باید در مورد سرمربی تیم المپیک تصمیم بگیرد؛ اظهار نظری که به طور مضاعف میتواند باعث دلسردی کادر فنی موجود شود. کامرانیفر همچنین به شکل عجیبی در مورد «یورویی»بودن قرارداد مهدویکیا حرف زده، در حالی که گویا تاکنون اصلا قراردادی بین طرفین منعقد نشده که بخواهد ریالی باشد یا ارزی. در حقیقت مهدویکیا و همکارانش با حسن نیت کار کردهاند و نتیجه بدی هم نگرفتهاند. در چنین شرایطی ایجاد تردید در مورد ادامه همکاری، کمی عجیب به نظر میرسد.
دست کم تا زمان تنظیم این مطلب، روشن نیست که مهدویکیا روی نیمکت تیم امید ماندگار خواهد شد یا نه. با این حال امیدواریم در تیم المپیک ایران شاهد یک سرمایهسوزی دیگر نباشیم. مقصود این نیست که حتما تیم ملی با مهدویکیا موفق میشود اما عقل سلیم حکم میکند وقتی در این کشور چنین سرمایه مهمی داریم، آن را از بین نبریم. شاید اگر مهدویکیا یک مربی خارجی بود، با کلی تشریفات سراغش میرفتیم و با همان قرارداد یورویی از او برای کار دعوت میکردیم. با این حال امروز که چنین کاراکتر معقول و موجهی در کشور داریم و میدانیم که علاقه و شناخت خوبی هم نسبت به فوتبال پایه دارد، در مورد استفاده از او دچار شک و تردید شدهایم. بدبختانه غفلت از داشتهها و اقدام به «سرمایهسوزی» یکی از آفتهای رایج در جامعه ماست. فوتبال هم مثل بقیه جاها؛ مگر فرقی میکند؟»