آفتابنیوز : آفتاب- مهدی شمشیری: مگر میشود مراسم اهدای جامهای اروپایی را بارها و از نماهای مختلف دوربینهای تلویزیونی به تماشا بنشینیم و حسرت برگزاری مراسمی در شأن و اعتبار یک لیگ حرفهای در کشورمان را نخوریم.
اگر مراسم فینال جامجهانی را رویایی دستنیافتنی در ایران مجسم کنیم و آن را فاکتور بگیریم، همین مراسم جام یوفای امسال را هم اگر شاهد مثال برای آماتوریسم ایرانی در اهدای جامقهرمانی به تیمی که یک مارتن سی و چهار هفتهای را پشت سر گذاشته بیاوریم، خود به تنهایی عذابآور خواهد بود.
در حالی که هفتمین لیگ حرفهای ایران هم به پایان رسید ولی وقتی مراسم اهدای جام را از قاب تلویزیون به تماشا نشستیم، لجامگسیختگی آمارتور گونه و گلدانی خالی را دیدیم که به طرز عجیبی در بین بازیکنان تیم به اصطلاح قهرمان لیگحرفهای ایران دست به دست شد و سرانجام هم مشخص نشد، چگونهای به پایان خط رسید.
کاش به همان میزان که در فوتبالمان حاشیه موج میزند و کاش به همان اندازه که ادعای حرفهای بودن داریم یا به همان اندازه که توقع حضور 4 تیم ایرانی را در لیگ قهرمانان آسیا داریم، کمی به همین مراسم ساده اهدای جام قهرمانی خودمان بپردازیم و چیزی در خور شأن و اعتبارمان را به معرض چشم میلیونها بیننده بگذاریم.
مراسمی که در سراسر دنیا و از طریق جام جم پخش میشد و بیشک هر ایرانی در هر جای دنیا که این مراسم را به تماشا نشسته بود، احساس شادیاش با حسرتی تلخ همراه بود.
حسرتی که شاید بتوان خیلی ساده و با کمی برنامهریزی منسجم آن را به شیرینی بدل ساخت ولی دریغ که هر ساله همین آش است و همین کاسه!
امیدواریم این اتفاق را در هشتمین لیگ برتر ایران شاهد باشیم تا از این بابت احساس شرم نکنیم!