۹ سال پیش وقتی اعتراضات به عملکرد حکومت ویکتور یانوکوویچ، رئیس جمهوری طرفدار روسیه، «انقلاب میدان» را رقم زد و منجر به سرنگونی او و روی کار آمدن حکومتهای طرفدار اتحادیه اروپا شد؛ هیچ کس فکرش را هم نمیکرد که ناراحتی روس تبارهای اوکراینی از این اتفاق مقدمه نبردهای خونین و دنبالهدار دیگری برای تمام سالهای بعد باشد.
درخواست خودمختاری برای مناطق روس تبار طرفدار کرملین در اوکراین، آن قدر جدی بود که رهبران اروپایی را دور یک میز نشاند و توافق مینسک یک و دو را رقم زد، توافقی که چند روز قبل پوتین اعلام کرد «دیگر وجود ندارد» و لاوروف وزیر خارجه روسیه نیز دربارهاش گفته بود «حمایت غرب از کی یف در نقض این توافق تراژدی امروز اوکراین را رقم زده است».
پنجشنبه صبح وقتی سیاستمدارها از پشت تریبونها و میزهایشان جدیتر از تمام روزهای قبل برای هم شاخ و شانه میکشیدند، صلح تمام وسایلش را توی یک چمدان ریخت و از شهر رفت، شهر وقتی بیدار شد که اولین پرنده غول پیکر آهنی بالهای بزرگش را کشانده بودند تا وسط آسمان و صدای مهیبش را به پشت ابرها میمالید.
و روسیه آرام آرام از سه جبهه شمال (بلاروس)، شرق و شمال شرق (کراماتورسک و ماریوپل) و جنوب(کریمه) بر اوکراین مسلط میشد؛ مدلی از یک جنگ پیچیده که به اعتقاد علی امیدی، استاد علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه اصفهان هدف آن ایجاد یک دولت بیطرف و یا سمپاد روسیه در اوکراین است.
منابع تأیید نشده روسی و اوکراینی حالا از کنترل کییف به دست نیروهای زبده «رمضان قدیروف» خبر دادهاند، کسی که از مبارزین سابق ضد روس چچن بوده و حالا رئیس جمهور این منطقه خودمختار روسیه و از حامیان پوتین است.
حالا نه فقط کییف نه فقط شمال، جنوب یا شرق اوکراین که روسیه تمام مناطق استراتژیک این کشور را هم زیر اشغال خود گرفته است، چرنوبیل شاهراه طلایی روسها برای رسیدن به کییف شد و به سربازان روسیه اجازه داد تا به جای گذر بالقوه خطرناک از رودخانه دنیپر در اوکراین، از قسمت کمعرضتر این رودخانه از خاک بلاروس استفاده کنند و روی آسفالتهای کییف با نفربرهای بزرگشان زخم اشغال اوکراین را حک کنند.
۲۴ ساعت قبل صف انتظار ماشینهای پشت هم در خیابانهای کییف به اضطراب برخورد گلوله آلوده شده بود و شهر با هر صدایی که میشنید سرش را میدزدید. آدمها کوچ میکردند وقتی از درختان کاج و صنوبر گلوله میبارید، وقتی گلولهها دشت سینههای بارور را میشکافت و صدای جیغ و جنگ، آجرها و شیشهها و دیوارهای شهر را کلافه کرده بود.
وقتی دیوارها از این همه ایستادن خسته شده بودند و خلوت شلوغ شهر جای ایستادنِ بیشترشان نبود. پنجرهها خودشان را روی خیابان تکاندند و آسفالت از پشت قرنیه خرده شیشههای ریخته، صورتش روی زمین کشیده میشد و تا آن طرف میدان شهر که خالی از آدمها شده بود، میرسید.
زلنسکی باید منتظر روشن شدن هوای نیویورک میماند، او منتظر رسیدن کمک متحدان غربیاش بود، اما سخنرانی بایدن همان اندک مقدار آرزوهای زلنسکی به پیروزی در جنگی که درآن سُر خورده بود را هم نقش بر آب کرد. بایدن «آشکار و واضح» اعلام کرد که «آمریکا اقدامات علیه روسیه را به تنهایی انجام نمیدهد». او البته «روسیه را متجاوز خواند» و گفت «هیچ نیروی آمریکایی به اوکراین اعزام نخواهد شد»، اما «آمریکا از هر وجب از قلمرو ناتو دفاع خواهد کرد».
اما چرا آمریکا حاضر نیست برای مقابله با آشوبی که خود نیز یکی از بازیگران ایجاد آن است قدمی بردارد؟
سیامک قاسمی، تحلیلگر و استراتژیست اقتصادی در صفحه اینستاگرام خود در اینباره نوشته است: «نظم نوین جهانی اصلاً شبیه فیلمهای جنگی که ما دوستشان داریم نیست، جواب متجاوز دیگر سیلی سخت نیست! در این نظم همه به دنبال ثبات هستند تا قهرمان شدن؛ برای آمریکاییها اکنون مهار تورم ۷.۵ درصدی در اولویت است تا در قصهای که بد من آن پوتین است، بت من باشند».
اگر تا سپیده دم پنجشنبه آن به میخ و نعل زدنهای سران غربی علیه روسیه، میتوانست افکار عمومی جهان را به عدم درگیری جنگ امیدوار کند، اما پیروزی قاطع روسها و اشغال همه جانبه اوکراین به دست آنها در کمتر از یک روز نشان داد که روسیه نه از تهدید میترسد و نه حتی تحریم.
«در حالی که پیش از این هم تحریمهایی علیه روسیه اعمال شده، اما این تحریمها مثل دیگر کشورها مانند ایران نه اجرا شده و نه اثرگذار بوده است»؛ این را حسین مسعودنیا، استاد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان میگوید.
او معتقد است: تنیدگی مراودات اقتصادی کشورهای اروپایی با روسیه بهویژه فرانسه و آلمان به اندازهای است که منجر به سرمایهگذاریهای زیادی در خاک روسیه شده و این امکان برای اروپا وجود ندارد که از منافع طولانی مدت خود در روسیه چشم بپوشد.
زیر ساختهای قوی روسیه، امکان مانور و تابآوری این کشور را برای مقابله با تحریمهای بینالمللی در عمل افزایش خواهد داد، مسعودنیا همچنین معتقد است: روسیه حتی پیش از حمله به اوکراین با امضای چند پیمان استراتژیک با چین به آمادگی کافی برای مقابله با تحریمهای احتمالی غرب رسیده و با چین به دنبال تغییر نظام بینالمللی پولی به جای سوئیفت است تا به یک راهکار جدید مبادلهای در مناسبات اقتصادی برسد، مناسباتی که برای روسیه در معرض تحریمها یک نقطه قوت خواهد بود.
شانههای افتاده یک رئیس جمهور جلوی لنز دوربینها ایستاده است، پشت یک میز باریک سفید، غم دارد از چروکهای صورت زلنسکی میبارد، چروکهایی که شانزدهم دسامبر سال پیش وقتی که در مقر ناتو کنار دبیر کل بلند قد این سازمان ایستاده بود و گردنش را برای بهتر دیدن آقای رئیس بالا میکشید، مشخص نبودند. اما وعده چهارصد میلیون دلار کمک تسلیحاتی آمریکا همراه با دو میلیون دلار پولی که هم زمان به او پرداخت شد، آنقدر مسخ کننده بود که زلنسکی کابوس اشغال کشورش به دست نیروهای پوتین را از پس زمینه ذهنش کنار زد و خواسته یا ناخواسته در باتلاق نارضایتی پوتین روز به روز بیشتر کشیده شد.
او حالا در آن کاپشن سبز ماشی با غمی که از دستهایش که به کنار میز فشارشان میدهد و ابروهایی که با اندوه بالا میاندازد معلوم است، میگوید: «من کسی را نمیبینم که در کنار اوکراین بجنگد» و اضافه میکند «اوکراین تنها مانده است، هیچکس نمیخواهد در دفاع از آن بجنگد و ناتو نمیخواهد آن را ضمیمه کند و از ارائه تضمینهای امنیتی میترسد».
اوکراین حتی در خاک خود نیز یک دست و هم دل نیست، «۳۰ درصد جمعیت اوکراین را روسها تشکیل میدهند و ۷۰ درصد باقی مانده نیز با روسها اختلافی ندارند»، این را علی امیدی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه اصفهان میگوید.
پوتین اما با همان دیسیپلین همیشگیاش، با همان چهره سرد و جدی و کت و شلوار منظم و جملات قاطعانهاش در آنِ واحد همه جا هست، حمله نیروهای روس به خاک اوکراین را زیر نظر دارد، به دود نشستن سامانه موشکی s۳۰۰ مستقر در خاک اوکراین را نگاه میکند و در حالیکه دنیا از آواره شدن هزاران اوکراینی پشت دروازههای مجارستان شوکه شده برای قدم بعدی پیروزی در جنگی که دنیا از مدتها قبل ناقوس مرگش را تکان میداد برنامه میریزد و البته با تلفن اختصاصیاش با سران کشورهای دور و نزدیک حرف میزند.
او در گفتوگو با همتای فرانسوی خود از اقدام کشورهای عضو ناتو در ارسال تسلیحات و مهمات به اوکراین انتقاد میکند و رئیس جمهوری ایران نیز در تماس تلفنی با پوتین امیدوار است که «آنچه اتفاق میافتد به نفع ملتها و منطقه تمام شود»، حجتالاسلام رییسی در این گفتوگو «گسترش ناتو به سمت شرق را تنشزا» دانسته و آن را «تهدیدی جدی علیه ثبات و امنیت کشورهای مستقل در مناطق مختلف» شمرده بود.
برای ایران اما این یک فرصت استثنایی است، علی امیدی معتقد است: وقتی قدرتهای بزرگ گرفتار هم میشوند و وقت خود را در خنثیسازی اقدامات یکدیگر صرف کنند بازیگران متوسط قدرت مانور بیشتری خواهند داشت.
او میگوید: ایران از نظر ژئوپلتیک مهم است، بنابراین میتواند قدرت چانهزنی و مانور خود را افزایش داده و فشارها علیه خود را کاهش دهد.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل اضافه میکند: «هر چه جنگ مخربتر باشد و انرژی بیشتری از غرب بگیرد، ایران برای تنفس زمینه بیشتری خواهد داشت».
در میانه این بحبوحه اولاف شولتز صدراعظم آلمان اقدام روسیه را سخت محکوم کرده، اما با تحریم روسیه از سوئیفت هم مخالف است، در مقابل بوریس جانسون اعلام کرده که «بانکهای روسیه و سه مقام روسی را تحریم میکند» و اضافه کرده که «انگلیس یک بسته فوری از تحریمهای بینالمللی را علیه روسیه به کار خواهد گرفت».
با این حال علی امیدی معتقد است: اروپا همچنان مجبور به واردات گاز از روسیه است، اروپا وسط زمستان ایستاده و نمیتواند منبع سوختی سریعی را جایگزین سوخت وارداتی از روسیه کند.
حقیقت این است که روسیه، ۴۰ درصد گاز اروپا را تأمین میکند و تصور اروپای بدون گاز روسیه تقریباً غیرممکن است، شاید همین باعث شده که بحثی از تحریم انرژی روسیه که شاهراه حیات این کشور نیز هست در میان نباشد، روسیه، کشوری با چند صد میلیارد دلار ذخیره ارزی که خودش را از سالها قبل برای چنین روزی آماده کرده است.
رگبار تیر از بالگردهای روسی کمانه میکند، انگار خرچنگی که ترقههای جشنی را از دستها و پاهایش بیرون میریزد، سربازها یکی یکی روی زمین میافتند، اشکهای پدری روی شال صورتی دخترش یادگاری میشود، یک خیابان بالاتر دختری برای پدرش رویِ «هایِ» مخملی یک غم، نشسته است روی شیشه اتوبوسی که دارد زنها و بچهها و امید را با خودش میبرد، یک قلب میکشد، قلب ماسیده روی شیشه تبخیر میشود و روی دفترچه خاطرات اتوبوس برای همیشه محو میشود، چند دَه کیلومتر آن سوتر، پرچم روسیه که خوابیده است روی کتفهای یک پسر، دستهایش را روی شانه پرچم اوکراین میگذارد گذاشته که نشسته است دور بازوهای یک دختر.
کلمه «ببخشید» روی یک تکه مقوا سرش را زیر انداخته و با خجالت روی تکه چوبی که یک پیرمرد روس بالا گرفته غمگین نشسته است، پلیس روسیه معترضین را بازداشت میکند، اوکراینیها آواره شدهاند اینجا پر است از نگاه متوقف آدمهایی که نمیدانند باز هم شهر کودکی شان را خواهند دید؟ زنده خواهند ماند؟ و پدران و همسرانشان را باز زنده ملاقات خواهند کرد یا نه؟
رسانههای انگلیس از «مرگ نزدیک به ۲۰۰ نظامی و غیر نظامی در اوکراین و ۴۵۰ نظامی روسیه خبر دادهاند»، وزیر خارجه مجارستان «از صف طولانی ۳ تا ۵ کیلومتری خودروها در مرزهای این کشور» گفته و پوتین از ارتش اوکراین خواسته علیه دولت مرکزی «شورش» کنند.
دیروز صبح اما دست کم شورای امنیت سازمان ملل جلوی میزِ رئیس دورهای آن شورا که خودش هم یک روسی است، شاهد یک جنگ جهانی بود؛ آمریکا خواستار «خروج فوری کامل و بدون پیش شرط» روسیه از اوکراین شد، آنها به دنبال «یک قطعنامه برای اخراج روسها از شورای امنیت» هم بودند، اما تنها مشکل آن قطع نامه این بود که باید به امضای خود روسها هم میرسید!، آمریکاییها همچنین اعلام کردند که «تحریمهای اقتصادی بر روسیه اعمال، پوتین و لاورف، وزیر خارجه او را تحریم میکنند و داراییهای آنها هم مصادره میشود»؛ مقام روسی حاضر اما بلافاصله گفت که«آنها بیرون از روسیه پولی ندارند».
سفیر فرانسه معتقد بود «باید مانع از این شد که روسها به دنبال احیای امپراتوری سابق خود بروند»، اروپاییها اما هنوز سوئیفت شبکه ارتباط مالی بین بانکی را بر مسکو نبستهاند.
نماینده اوکراین که حالا تسلیحات نظامی آمریکا و اروپا در کشورش هم به دست روسها افتاده، دیروز در جلسه شورای امنیت سازمان ملل گفت: «روسها مثل طوفان آمدند و جنایت جنگی کردند» و از نمایندگان کشورها خواست «برای کشورش دعا کنند»؛ در پاسخ سفیر روسیه آمارهای کشته شدگان غیر نظامی جنگ را «پروپاگاندا» دانسته و از «استقلال دو بخش روس تبار در شرق اوکراین» دفاع کرد، نماینده روسیه معتقد بود مردم آن بخشها «آزار دیده بودند و خودشان چنین میخواستند».
وقت رایگیری که فرا رسید ۱۱ کشور به قطعنامه رای مثبت دادند؛ رای هند و چین ممتنع بود، امارات هم حتی رای ممتنع داد و عاقبت روسیه آن را وتو کرد؛ حالا موافقان قطعنامه قرار گذاشتهاند که کار را به مجمع عمومی سازمان ملل بکشانند، جایی که احتمالا قطعنامه رای مثبت خواهد گرفت، اما دیگر الزام آور نیست.
حالا و پس از جلسه بی نتیجه شورای امنیت سازمان ملل، بایدن به زلنسکی پیشنهاد داده که میتواند روی کمک آمریکا برای خروج از اوکراین حساب کند؛ جواب زلنسکی به فرار اما منفی است، حالا کرملین پیشنهاد مذاکره را هم رد کرده و روسیه پیشرویهایش را با موشک باران مناطق حساس اوکراین دوباره از سر گرفته است.
سیاستمدارها از تریبونها اینجا در اوکراین و آنجا در روسیه و سازمان ملل حرف میزنند و کودکان در آغوش مادرانشان جدی جدی یتیم میشوند، ارواح مرگ در خیابانهای کییف و اوکراین راه میرود، هیچ کس در خیابان نیست، شهر برای آدمها تنگ شده، یک بمب عمل نکرده سرش را توی زمین کرده است، پرندههای غول پیکرِ آهنی، گوش شهر را کر کردهاند، کبوترها رفتهاند برای گوشهای شهر سمعک بگیرند، هیچ کبوتری توی آسمان پر نمیزند، دیوارها از این همه ایستادن خسته شدهاند، صدای جیغ و جنگ، آجرها و شیشههای شهر را کلافه کرده، آجرها و شیشهها یکی یکی با اعتراض از بالای دیوار خانهها روی زمین های سرد خودکشی میکنند، گلهای سرخ یک پتو، مادر بزرگ پیری را در آغوش گرفته است، پیرزن پایین دیوارهای خانهای که دودِ چرکی را با ولع بیرون میریزد تنها نشسته و به کسی که آن طرف خط نیست زنگ میزند، آن بالا پردههایی که به باد تکیه کردهاند پاهای توری سوختهشان را تا وسط آسمان کشیدهاند. شب پرزهای سیاهش را بر تن شهر میمالد، صلح کدام صبح دیگری دوباره باز خواهد گشت؟!