جنگ علیه اوکراین در عرض یک هفته بیش از ۱۰ هزار کشته به همراه داشت، یعنی بیش از تعداد سربازانی که این کشور در عرض ۸ سال در سوریه از دست داده است (البته این چیزی است که طرف اوکراینی و منابع غربی ادعا کرده اند). در مسکو نیز نارضایتیها از سوی اولیگارش ها، ستارهها و جامعه مدنی علیه جنگ در اوکراین در حال افزایش است. اما آیا ممکن است نخبگان به ولادیمیر پوتین خیانت و وی را سرنگون کنند؟ یا اینکه قدرت هنوز به شدت در دستان تزار است و از دست هیچ کس کاری بر نمیآید؟
اخباری که از عرصه جنگ دریافت میشود حاکی از آن هستند که فرماندهان روسی تاکتیک خود را تغییر دادند و اکنون خط حمله با خشونت بیشتری وارد عمل میشود و کمتر به قربانیان غیرنظامی بمبارانها توجه میشود. به گفته منابع، ولادیمیر پوتین خواستار یک پیروزی نظامی هر چه زودتر است و تصرف کی یف به یک اولویت تبدیل شده است.
به عقیده بسیاری از تحلیلگران پوتین کنترل کامل تمامی اهرمهای قدرت را در دست دارد و از حربه محکم افکار عمومی برخوردار است که به لطف قدرت و نفوذ تبلیغاتش از تصمیمات وی حمایت میکند. وی از یک قدرت کامل برخوردار است و حتی اگر اکنون تعدادی از اولیگارشها ابراز نارضایتی میکنند در حال حاضر چندان تأثیرگذار نیستند.
برخی از سیاستمداران معتقدند که پوتین ممکن است سقوط کند، اما نه حالا بلکه به زمان نیاز است. اوضاع رو به وخامت است، جنگ در اوکراین وجدان و سطح زندگی مردم را هدف قرار داده و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی شدیدی به همراه خواهد داشت که ممکن است به بحرانهای سیاسی منجر شود.
پای وفاداری دستگاههای امنیتی نیز که در حال حاضر پوتین بر آنها کنترل کاملی دارد در میان است. اما چنانچه گروه نخبه این پایبندی را از دست بدهد و وی نتواند روی حمایت آنها حساب کند و در عین حال مردم ناراضی اقدام به اعتراض دستجمعی کنند در آن صورت موقعیت وی به خطر خواهد افتاد. این گروه نخبه اگر وی را به اندازه کافی ضعیف ببینند در آن صورت ممکن است به وی خیانت کنند. اما این اتفاق به زودی نخواهد افتاد.
منبع: کوریره دلاسرا (ایتالیـا) نویسنده: پائولو والنتینو/ ترجمه از دیپلماسی ایرانی